نگاهی به مجموعه ی با رنگی بدون اسم، سارا محمدی نوترکی
نوشته مریم عرفانی‌فر
29 اسفند 00 | اندیشه و نقد | مریم عرفانی‌فر نگاهی به مجموعه ی با رنگی بدون اسم، سارا محمدی نوترکی
نوشته مریم عرفانی‌فر
به باور اسطوره‌شناسان، اسطوره را می‌توان مجموعه‌ای از تأثیرات متقابل اجتماعی و انسانی و طبیعی دانست که با نیازهای اجتماعی و روانی انسان‌ها هماهنگ می‌شود. از این رو انسان همواره به ساختن اسطوره نیاز داشته است، زیرا بدون آن بخشی از نیازهای او برای زندگی، بی‌پاسخ می‌مانده است ...

ادامه ...
شعرهایی از محمدباقر كلاهى اهرى
29 اسفند 00 | شعر امروز ایران | محمدباقر كلاهى اهرى شعرهایی از محمدباقر كلاهى اهرى
مگر مى‌شود
مگر غوغاى گربه‌هاى
سراسيمه
در كاهدان
و گريز خروس‌هاى قرمز
قشنگ نيست مگر؟
چه دلهره‌اى بهار مى‌آورد ...

ادامه ...
شعری از علی مومنی
برای هوشنگ چالنگی
29 اسفند 00 | شعر امروز ایران | علی مومنی شعری از علی مومنی 
برای هوشنگ چالنگی
گشوده چشمی
پياده از اسب‌های ابرويش
رها و رميده
در چراگاه پيشانی
و هفت‌سين ديوانه‌ای ...

ادامه ...
داستانی از نسترن مکارمی
29 اسفند 00 | داستان | نسترن مکارمی داستانی از نسترن مکارمی
من ماه نو بودم. قاچ شیرینی از خربزهٔ اصفهانی. رشته مویی طلایی افتاده بر دامان صحرا زمانی که فصل درو بود. با دست دوست بودم. دست همیشه گرم بود. نفس می‌کشد. جان داشت. ساقه‌ها را مشت می‌کرد. من بوسه می‌زدم بر گردنشان. ساقه‌ها آه می‌کشیدند. آهشان صدا خِش می‌داد. آهشان خِش خِش می‌کرد ...

ادامه ...
داستانی از ابوالفضل منفرد
29 اسفند 00 | داستان | ابوالفضل منفرد داستانی از ابوالفضل منفرد
به باغ سیب که می‌رسیدیم.همان جای همیشگی ترمز می‌کرد.کالسکه‌ را از صندوق عقب در می‌آورد. بازش می‌کرد و کیفم را روی شانه‌اش می‌انداخت.کیف زنانه به آن ریش بلندی که داشت نمی‌آمد.وصله ناجور بود‌.اما خودش می‌خواست.می‌گفت« تو همین‌که کالسکه را می‌کشی کلی هنر می‌کنی» تا برسیم به آن کافه، نصف بیشتر راه را رفته بودیم ...

ادامه ...
داستانی از شیرین ورچه
29 اسفند 00 | داستان | شیرین ورچه داستانی از شیرین ورچه
«با سنگ‌ریزه می‌زنم به پنجره‌ت». دقیقاً همین را به او گفت وقتی خانه‌شان طبقه‌ی اول بود و پنجره‌ی اتاقش رو به کوچه باز می‌شد. قرار شد وقتی برگشت، اینطور خبرش کند. حالا طبقه هشتم است. اگر هم بیاید که نمی‌آید، زورش به هشت طبقه که نمی‌رسد. نیمه‌های شب است. از پنجره سرک می‌کشد. تک و توک چراغ خانه‌ها روشن است ...

ادامه ...
شعرهایی از فرشته وزیری نسب
29 اسفند 00 | شعر امروز ایران | فرشته وزیری نسب شعرهایی از فرشته وزیری نسب
نگاه می‌کنم و نمی‌بینمت
حس می‌کنم یالت را بر صورتم
و دهانت را
که زخم در پهلو را می‌جوید
در ساعت چهار بامداد ...

ادامه ...
شعری از شاعر ترک نجاتی جومالی
برگردان از نیما پیل‌تن
29 بهمن 00 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | نیما پیل‌تن شعری از شاعر ترک نجاتی جومالی
برگردان از نیما پیل‌تن
وقتی نان‌ات را برمی‌گیری،
دست‌ات آیا درنگ می‌کند؟
جویدن لقمه را فراموش می‌کنی؟
یا از خودت می‌پرسی
او اکنون چگونه است ...

ادامه ...
شعرهایی از حمید تیموری فرد
29 بهمن 00 | شعر امروز ایران | حمید تیموری فرد شعرهایی از حمید تیموری فرد
رودخانه‌ام به دریا ریخت
تا گم شوم از تو
و پیدای‌ام کند موج

بر این‌همه چین‌وچروکِ خیس
حباب می‌شوم ...

ادامه ...
شعری از مرتضی خدایگان
29 بهمن 00 | قوالب کلاسیک | مرتضی خدایگان شعری از مرتضی خدایگان
سلام ای نقشه‌ی زخمی، بلندای زمین خورده!
درود ای درد حاصلخیز، رویایِ وجین خورده!
نشان بوسه‌ی تیغ است روی گونه‌ی شرمت
گلاب قمصرت آب از لب حمام فین خورده ...

ادامه ...
شعری از رضا روزبهانی
29 بهمن 00 | شعر امروز ایران | رضا روزبهانی شعری از رضا روزبهانی
ما حرف تنهای خدا بودیم
اشراق عشق در نت‌ سوراخ صفر
جمع نبودیم
کثرت نبودیم
بلکه سوراخ یگانه‌ی صفر
در قعر کهکشان سودا ...

ادامه ...
سه شعر از شاعرِ ترک «ایلهان برک»
برگردان از علیرضا شعبانی
29 بهمن 00 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | علیرضا شعبانی سه شعر از شاعرِ ترک «ایلهان برک»
برگردان از علیرضا شعبانی
هر سحرگاه
پس از بیدار شدن‌مان
نام‌ات جای آسمان را می‌گیرد
هر آبی می‌خواهد باشد
با نگاه کردنِ تو سبز می‌شود ...

ادامه ...
شعری از فاطمه صادقی
29 بهمن 00 | قوالب کلاسیک | فاطمه صادقی شعری از فاطمه صادقی
وقتی اینقدر عاشقت هستم مرده‌ام بارها به جایِ زنت
کاش می‌شد تو را صدا بزنم ،توی این شعر، با صدایِ زنت
گرچه طوفان شده‌ست مغلوب است پیشِ گل‌های دامنم اما
آدمِ تازه‌ای برایش باش، باردارِ توأم برایِ زنت ...

ادامه ...
شعری از فرخ نعمت پور
ترجمه از کردی : بابک صحرانورد
29 بهمن 00 | ادبیات کردستان | بابک صحرانورد شعری از فرخ نعمت پور
ترجمه از کردی : بابک صحرانورد
«سال ها» از تبار برف بودند
نرم نرمک بر ما هبوط کردند
آرام آرام پا به سن گذاشتیم.
لایه ای از شعاع نور چونان کفن ما را در برگرفت ...

ادامه ...
شعرهایی از ناهید عرجونی
29 بهمن 00 | شعر امروز ایران | ناهید عرجونی شعرهایی از ناهید عرجونی
این نامه را برای خودم می‌نویسم
برای تکه‌های خودم
یا "ابد الآباد"ام
انگشت‌هایم را جاگذاشته‌ام روی پوست تن‌ات
یا "باد"ام پراکنده‌ام زخم‌هایم را در این سرزمین

...

ادامه ...
نگاهی به قورباغه مأیوس سروده مهدی قنبری
مریم عرفانی‌فر
29 بهمن 00 | اندیشه و نقد | مریم عرفانی‌فر نگاهی به قورباغه مأیوس سروده مهدی قنبری
مریم عرفانی‌فر
ژاپن به عنوان مبدع شعر هایکو در جهان شناخته می‌شود. ویژگی اصلی هایکو سادگی و کوتاهی آن است. ریشه این نوع اشعار را می‌توان در تفکرات ذن بودایی جستجو کرد. در هایکوها لحن عرفانی و معنوی وجود دارد و دلیل اقبال مردم به این نوع شعر شاید زندگی پر سرعت و شتابان کنونی باشد که دیگر مجالی برای خواندن شعر بلند و طولانی ...

ادامه ...
شعری از نیلوفر فولادی
29 بهمن 00 | شعر امروز ایران | نیلوفر فولادی شعری از نیلوفر فولادی
نه تو را نزادم
تو ترشحات من بودی
می‌خزیدی از شکاف زخم
می‌پریدی از لبه‌ی جنون بیرون
کشف بیمار رهگذری خاموش پُرَت می‌کرد ...

ادامه ...
برگردانِ شعری از بهزاد خواجات به ترکی‌آذربایجانی
مریم قربان‌زاده
29 بهمن 00 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | مریم قربان‌زاده برگردانِ شعری از بهزاد خواجات به ترکی‌آذربایجانی
مریم قربان‌زاده
من ۲۰ سال پیش از تولدم
به دنیا آمدم
بی‌آن‌که کسی بفهمد؛
شب‌ها در میخانه‌ای قدیمی در استانبول
می‌گریستم ...

ادامه ...
شعرهایی از صبا کاظمیان
29 بهمن 00 | شعر امروز ایران | صبا کاظمیان شعرهایی از صبا کاظمیان
صدات گرفته است
صدات پهلو گرفته است
و قایق‌های کاغذی از برابرت عبور می‌کنند

نه عشق‌های قدیمی
نه شعر
نه اندوهی حتا ...

ادامه ...
شعرهایی از علی رضا مطلبی
29 بهمن 00 | شعر امروز ایران | علی رضا مطلبی شعرهایی از علی رضا مطلبی
به‌ هوشیاری خواب‌هام نمک بپاش
من هم سریع مغزم را می‌بوسم
مِهرم را به دلم می‌اندازم...،
تا حالا بعدِ سه‌نقطه، ویرگول دیده‌اید؟
من وقتی از خواب بلند می‌شوم ...

ادامه ...
قزقزایی ها مخلوقاتِ نگاهی خاص، به جهانی موازی
نگاهی به رمان دنیای قُزقُزایی مجتبی تجلی
شراره یقینی
29 بهمن 00 | اندیشه و نقد | شراره یقینی قزقزایی ها مخلوقاتِ نگاهی خاص، به جهانی موازی
نگاهی به رمان دنیای قُزقُزایی مجتبی تجلی
شراره یقینی
رمانِ کوتاه «دنیای قُزقُزایی»، نوشتۀ مجتبی تجلی، توسط نشر سیب سرخ در پاییز 1400 منتشر شد. به عنوان اولین رابط میان خواننده و کتابی که قرار است از قفسۀ یک کتابفروشی انتخاب شود، طرحِ جلد و نامِ رمان، به عنوانِ ویترینی حاوی شخصیت و هویت ظاهری کتاب، بهترین ترغیب کنندۀ مخاطب برای خریدن آن می باشند ...

ادامه ...
شعرهایی از فرزاد آبادی
1 بهمن 00 | شعر امروز ایران | فرزاد آبادی شعرهایی از فرزاد آبادی
یک روز که ما در خوابیم
دنیا خودش درست می‌شود
دوباره باز می‌گردد این چشمِ دریده از چنگالِ یادآوری
مردگان نشسته‌اند روی مبل
چای می‌خورند وُ ادامه‌ی قند را تف می‌کنند روی روزنامه‌ها ...

ادامه ...
شعری از آدونیس
ترجمه ی صالح بوعذار
1 بهمن 00 | ادبیات عرب | صالح بوعذار شعری از آدونیس 
ترجمه ی صالح بوعذار
آمد به سویم
چونان چهره‌ غریبی
باری
آن کودک که بودم ...

ادامه ...
شعری از اورهان ولی
برگردان از ابوالفضل پاشا
1 بهمن 00 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | ابوالفضل پاشا شعری از  اورهان ولی
برگردان از ابوالفضل پاشا
از اتاقی که در کنار دریا دارم
به پنجره حتا اگر نگاه نکنم
می‌دانم که قایق‌هایی که بیرون در حالِ عبورند
هندوانه حمل می‌کنند ...

ادامه ...
شعری از نجاتی جومالی
برگردان از نیما پیل‌تن
1 بهمن 00 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | نیما پیل‌تن شعری از  نجاتی جومالی
برگردان از نیما پیل‌تن
من در روشنایی روز،
بلند شدن گندم‌وار گیسوان‌ات را،
به‌چشم دیدم.
در چشم‌های خندان، در چشم‌های گریان‌ات
هم‌چون آسمان‌ها و دریاها نگاه می‌کردم ...

ادامه ...
شعرهایی از محمدعلی حسنلو
1 بهمن 00 | شعر امروز ایران | محمدعلی حسنلو شعرهایی از محمدعلی حسنلو
هر روز می‌روم بالا، بالا وُ بالاتر
جسمِ پراکنده‌ام را می‌بینم
در انتظارِ چوب‌دستیِ زردِ اندوه
رویایی زَر اندود شده‌ام
خلاصه شده در اطوارِ صبحانه
بی‌میل به چایی که داغ نیست ...

ادامه ...
داستانی از علی خاکزاد
1 بهمن 00 | داستان | علی خاکزاد داستانی از علی خاکزاد
امروز هم نبودی، ندیدمت میان این همه آدم که توی خیابان هراز پایین و بالا می رفتند و تن سو نگاهی می انداختند به عابری که بی حواس می گذشت. جیب های کاپشن چرمی کهنه اش را با خشونت می جورید و می کشید به اطراف انگار بال گشوده روی پیاده رو و بعد با حالتی عصبی در حالی که زیر لب چیزی ...

ادامه ...
نگاهی به رمان لیورا؛ نوشته ی فریبا صدیقیم
ناهید شمس
1 بهمن 00 | اندیشه و نقد | ناهید شمس نگاهی به رمان لیورا؛ نوشته ی فریبا صدیقیم
 ناهید شمس
این رمان از زبان اول شخص، زنی‌ به نام لیورا، روایت می‌شود. ‌لیورا سه برهه از زندگی‌اش را به‌صورت موازی روایت می‌کند: کودکی در نهاوند، جوانی در تهران و میان‌سالی در آمریکا؛ و در هر برهه شخصیت‌هایی وارد می‌شوند و زندگی‌اش را تحت الشعاع قرار می‌دهند. رمان از لس آنجلس شروع می‌شود ...

ادامه ...
شعری از نزند بگیخانی
ترجمه: بابک صحرانورد
1 بهمن 00 | ادبیات کردستان | بابک صحرانورد شعری از نزند بگیخانی
ترجمه: بابک صحرانورد
من در روشنایی روز،
بلند شدن گندم‌وار گیسوان‌ات را،
به‌چشم دیدم.
در چشم‌های خندان، در چشم‌های گریان‌ات
هم‌چون آسمان‌ها و دریاها نگاه می‌کردم.

من گرمی دست‌های تو را ...

ادامه ...
شعرهایی از علی رضا عباسی
1 بهمن 00 | شعر امروز ایران | علی رضا عباسی شعرهایی از علی رضا عباسی
زمان رو به گذشته
مسدود است،
رو‌به‌‌رو نامعلوم.
همیشه باید انتظار کشید
انتظار طولانی
...

ادامه ...
شعری از روناک عبدالله
1 بهمن 00 | شعر امروز ایران | روناک عبدالله شعری از روناک عبدالله
کاش اسمم را فراموش کنند مردمان همچنان که زایل می‌شود سراب
در خاطر بیابان
همچنان که محو می‌شود ردپای گنجشکان
در میانه کهنه‌برف قرص و نوبرف سست ...

ادامه ...
شعری از بیرهان کَسکین
برگردان از مریم قربان‌زاده
1 بهمن 00 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | مریم قربان‌زاده شعری از بیرهان کَسکین
برگردان از مریم قربان‌زاده
سپیده‌دم را دوست دارد معشوقه‌ام،
من شب را و جوگندمی بودن‌اش را.
قله‌ها را دوست دارد او
و می‌ترسد از این ...

ادامه ...
شعری از روزبه کمالی
1 بهمن 00 | شعر امروز ایران | روزبه کمالی شعری از روزبه کمالی
تکذیبن وارد شدم
ماشین‌رو به خود گرفته
خمودِ خواب‌ درز می‌کرد
می‍ می‍ می‍ می‍ می‍ م‍ی‍
می‍ دی‍ دم
و بسا قشری داشتم ...

ادامه ...
شعرهایی از کوروش همه خانی
1 بهمن 00 | شعر امروز ایران | کوروش همه خانی شعرهایی از کوروش همه خانی
هر اشک! دانه‌ای
زنی‌ست عاشق
که در شخم‌زار دلش
سرزمینی حاصل‌خیز دارد
تا از بارانک دعایش
مردی شیدا بیاید ...

ادامه ...