زندگی پس از مرگ پدرم | |
14 تیر 99 | داستان | علی خاکزاد |
![]() |
حالا پدر همه جا بود، روی دیوار هال عکس بزرگ او بود ایستاده کنار سردار، دست روی شانه¬ی هم، توی بیابانی که نمی¬دانستم کجاست؛ آن¬جا دست تکان می¬داد، ...
|
|
ادامه ... |

ویژه نامه ها
![]() |
1400 |
![]() |
نوروز 1399 |
![]() |
نوروز 1398 |
![]() |
نوروز 1397 |
![]() |
داستان نوروز 1396 |
![]() |
نوروز 1393 |
![]() |
بهرام اردبیلی |
![]() |
ترجمه اولیس اثر جویس |
![]() |
ساده نویسی |
![]() |
علی مسعود هزارجریبی |
سه شعر از روحالله آبسالان | |
12 تیر 99 | شعر امروز ایران | روحالله آبسالان |
![]() |
قایق آمادهی پرتاب است
خطوط را دایره کوچک واژگان آن جملههای مواج پیچ در پیچ همه را سوار خواهم کرد و نام کوچک تو بر عرشه سکان تاریک را خواهد چرخاند ... |
|
ادامه ... |
شعری از «عزیز نسین» (آزیز نِسین) "Aziz Nesin برگردان: ابوالفضل پاشا |
|
10 تیر 99 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | ابوالفضل پاشا / عزیز نسین |
![]() |
دلِ من در تنام جا نمیشود و
تنِ من در خانهام. اتاقِ من در خانهام نمیگنجد و خانهی من در دنیا. دنیای من در کائنات جا نمیشود و متلاشی خواهم شد ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از جواد سیفی | |
6 تیر 99 | شعر امروز ایران | جواد سیفی |
![]() |
می خواهم خورشید را ، در جزیره ای مخفی ، قربان کنم،
با تیغ ِ نقره ، که ناف را هم حتّی نمی برد دو نقطه از نور، که افتاده لای ِ دفتر ِ اخبار، گیج و ُ سرگردان ... |
|
ادامه ... |
سه شعر از محمد زندی | |
5 تیر 99 | شعر امروز ایران | محمد زندی |
![]() |
یک روز را اگر میبخشیدیم
هر یک از ما به ابراهیم روزهایی که برای خودش میخواست سرشار میشد میگفت برای واژهها سر پناهی، چیزی میسازم ... |
|
ادامه ... |
شعری از قشم نجفزاده (Qəşəm Nəcəfzadə) از جمهوری آزربایجان برگردان از صالح سجادی |
|
3 تیر 99 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | قشم نجفزاده / صالح سجادی |
![]() |
کفشهای پسرانام
شبیهِ جوجهمرغهاست همیشه یک وجب از کفشهای من عقبتر میایستند آنها آرزو دارند مثل کفشهای من بزرگ شوند... ... |
|
ادامه ... |
صفحهی سیاه | |
4 تیر 00 | داستان | روناک سیفی |
![]() |
نویسنده:روناک سیفی
صفحه سیاه میبینی؟ سر سوزنی جا نمانده برای نوشتن روی این صفحه سیاه. روی تخته سفیدی که وقتی کشاندیش توی اتاقم جیغ زدم و گفتم این را چطوری پر کنم؟ ماژیکی دستم دادی و گفتی: فقط تاریخ روزهای خوب را بنویس. ... |
|
ادامه ... |
گنجینهی پدربزرگ | |
31 خرداد 99 | داستان | آفاق شوهانی |
![]() |
فصل سوم از کتاب «مجمع الروایات فی احکام القضات» اثر «ابو رضوان محمود بن محمد بن قاسم تالشی» را میخواندم. نسخهای قدیمی بود و من هرازگاهی از ذرهبین استفاده میکردم. ناگزیر بودم کلمات کمرنگ و مخدوش را نادیده بگیرم. دوست داشتم هرچه سریعتر حکم قاضی را بدانم. حدس میزدم حکم قطعی و نهایی، قصاص باشد. ... |
|
ادامه ... |
شعری از بالاش آذراوغلو (Balaş Azəroğlu) از جمهوری آزربایجان برگردان: کاظم نظریبقا |
|
30 خرداد 99 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | بالاش آذراوغلو / کاظم نظریبقا |
![]() |
روزیکه قهرمانِ اسیری را
جلاد سؤالپیچ میکرد گفت که در دستان شما نمیمیرم هستی، تا زمان طولانی زندهام خواهد داشت گفتند: چشمانات را کور میکنیم دیگر نمیبینی ... |
|
ادامه ... |
برکه شعری از لیلا فرجامی |
|
29 خرداد 99 | شعر امروز ایران | لیلا فرجامی |
![]() |
انجیرها
کال طعم ستارگان خاموش را میدهند طعم میلیونها سال نوریِ مانده در دهان خاک غبارها و دودهایی که شهر را تصرف کردهاند. با موهای آتش گرفتهام در بادها میدوم چون شاعران دیگر زمین زیر لایههایی از سنگ و صدا نفس میکشم ... |
|
ادامه ... |
سه شعر از نرگس باقری | |
22 خرداد 99 | شعر امروز ایران | نرگس باقری |
![]() |
مصادف بود با لیل الرمادی
مدام پوستم را به تأخیر انداختم از خریده القصر خودم را به خودم میکوفتم تا جریده العصر همهی تکه پارهها را که نمیریزم بیرون شما ببینید ... |
|
ادامه ... |
سه شعر از علی جهانگیری | |
15 خرداد 99 | شعر امروز ایران | علی جهانگیری |
![]() |
آسمان را بو کشید
ماه را بو کشید گرگ خاکستری رفت تا تنها بماند ... |
|
ادامه ... |
پیرامون کتاب شادی من سروده سعید اسکندی سینا سنجری |
|
10 خرداد 99 | اندیشه و نقد | سینا سنجری |
![]() |
کتاب شادی من کتابی ست از سعید اسکندری شاعر جنوبی که به تازگی از در اهواز و از سوی نشر خوزان در 116 برگه به چاپ رسیده است.
تا انجا که می دانم این چهارمین کتاب شعر اوست . از او پیش از این کتاب های " دستم ستاره دریایی ست " ،" تا زانو در زمانه فرو رفتم " و " صفحاتی از تو در کتابخانه من نفس می کشد". ... |
|
ادامه ... |
شعری از ویلیام شکسپیر برگردان: فرید فرخ زاد |
|
10 خرداد 99 | ادبیات جهان | فرید فرخ زاد |
![]() |
سانِت ( Sonnet) یا غزلواره سبکی از شعرسُرایی در ادبیّات بعضی زبانهای اروپایی، از جمله انگلیسی، فرانسوی، و ایتالیایی است. سونت قطعه شعری است که معمولاً دارای ۱۴ مصراع است و در پنج بحر سروده میشود. در مقایسه با ادبیات فارسی، سونت ساختاری بسیار شبیه به غزل دارد و در زمرهی ادبیات غنایی میگنجد. در سرودن سونتها، معمولاً احساسات فردی،عشق، ستایش معشوق و اخلاقیات نقش بسیاری دارند. ...
|
|
ادامه ... |
شعری از سعاد الصباح ترجمه ی نادر ابراهیمیان |
|
10 خرداد 99 | ادبیات عرب | نادر ابراهیمیان |
![]() |
ای روزگار شکست ها، چرا؟
شعر بر کفش فاتحان بوسه می زند؟ ای روزگار کشتار در صبرا و شتیلا ... |
|
ادامه ... |
نگاهی به رمان «اشراق درخت گوجه سبز» اثر شکوفه آذر علیرضا فراهانی |
|
10 خرداد 99 | اندیشه و نقد | علیرضا فراهانی |
![]() |
میان کتاب هایی که در چند وقت اخیر و به ویژه در این ایام قرنطینه خواندم ، رمان «اشراق درخت گوجه سبز» از شکوفه آذر برایم تجربه تازه ای در امر خواندن ادبیات داستانی ایران بود . زیرا در چند سال و شاید حتی بتوان گفت در دو سه دهه ی گذشته کمتر آثاری از نویسندگان ایرانی خارج از کشور بوده که هم به لحاظ محتوایی و هم به لحاظ تکنیکی و دارای بودن روح یک اثر ادبی ... ...
|
|
ادامه ... |
شعری از شاعر تُرک «ناظم حکمت» (ناظیم حیکمت) Nâzım Hikmet برگردان: ثریا خلیق خیاوی |
|
9 خرداد 99 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | ناظم حکمت / ثریا خلیق خیاوی |
![]() |
■ بهت و حیرت
میتوانم دوست بدارم آنهم چه دوستداشتنی! از من بخواه هر چه میخواهی جانام را، چشمهایم را ... |
|
ادامه ... |
عنکبوت نفرینشده | |
9 خرداد 99 | داستان | اسماعیل زرعی |
![]() |
ننهعنكبوت از شدتِ درد و لذت به خودش میپيچيد. آنقدر آه و نالههای مكيفِ پُر سر و صدايی راه انداخته بود كه همهی فضای مستراح را پُر میكرد. طوری عرق میريخت و سرش به كار خودش گرم بود كه اگر دنيا كنفيكون میشد، اصلاً اهميت نمیداد. ... |
|
ادامه ... |
آن دست پل | |
9 خرداد 99 | داستان | عصمت حسینی |
![]() |
از پل که رد شدیم راننده گفت: جلوتر نمیرم.
و همانجا نگه داشت. مینی بوسی چند متر جلوتر داشت مسافرهایش را پیاده می کرد. مردی که روی صندلی عقب کنار من نشسته بود گفت: انگار نه انگار که جنگه. ... |
|
ادامه ... |
«چندپارهی سوگ» شعری از محمد قائمی |
|
8 خرداد 99 | شعر امروز ایران | محمد قائمی |
![]() |
تو به چراغهایت عادت کن
من شمعها را روزی بیرون خواهم کشید از آوارِ نذر و عشق تو روشن نگهدار همچنان که من گلوی شعله را به دو انگشتِ دریغ، خواهم فشرد. ... |
|
ادامه ... |
سایر صفحات : 123456789101112131415161718192021222324252627282930313233343536373839404142434445464748495051525354555657585960616263646566676869707172737475767778798081828384858687888990919293949596979899100101102103104105106107108109110111112113114115116117118119120121122123124125126127128129130131132133134135136137138139140141142143144145146147148149150151152153154155
اینجا و آنجا
- جایزه ادبیات داستانی زنان به «روث اوزکی» رسید
- توصیف علی باباچاهی از مسعود احمدی
- سید علی صالحی: شعر مسعود احمدی از زندگی سرشار بود
- «آزما»ی جدید منتشر شد
- سرانجام مردی که از «شاملو» کند و به «اخوان» نزدیک شد
- گفتوگو با ع. پاشایی
- روایتی جالب از ارتباط میان ابراهیم گلستان و گُدار
![]() |
رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
![]() |
"زنبق وحشی" شعرهای لوئیز گلوک ترجمه رزا جمالی نشر ایهام |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو

![]() |
شرایط درج آگهی در پیاده رو |
![]() |
کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |