داستانی از آرش مونگاری
12 آذر 96 | داستان | آرش مونگاری داستانی از آرش مونگاری
چشم می بندم و؛ یک نفس می نشینم.
خنکی است و تاریکی و نرمه نرمه جریان آب. کمی که می گذرد، بی وزن می شوم و دست و پاها توی هم، تا می خورم و معلق می مانم.
برگشتنای خانه بود و بعد از مدرسه و خداحافظی از باقی معلم ها ...

ادامه ...
نگاهی به گزینه رباعی های ایرج زبردست
امین فقیری
12 آذر 96 | اندیشه و نقد | امین فقیری نگاهی به گزینه رباعی های ایرج زبردست 
امین فقیری
وقت آن بود که ایرج زبردست پس از چند کتاب رباعی، گزینه رباعیات خود را منتشر نماید که این مهم توسط انتشارات مروارید به انجام رسید.
زبردست را دیگر همه می شناسند. بزرگان شعر این مرز و بوم درباره رباعی های او اظهار عقیده کرده اند و همگی متفق القول زبردست را در سرودن رباعی زبردست دانسته اند. او طریقه ای نو در فکر و اندیشۀ مستتر در رباعی را بنیان نهاد ...

ادامه ...
شعری از بهزاد سعیدی
12 آذر 96 | قوالب کلاسیک | بهزاد سعیدی شعری از بهزاد سعیدی
نمی دانم چرا این روز ها آشفته بازارم
سر از دیوانه بازیهای این دل در نمی آرم
شبی با حکم دل حمام کاشانم پر از خون شد
شبی دیگر خمار دود قلیان های قاجارم ...

ادامه ...
شعری از سیاوش خسروآبادی
12 آذر 96 | قوالب کلاسیک | سیاوش خسروآبادی شعری از سیاوش خسروآبادی
یک مردمک تازه به چشمت زده ای
هردفعه برای دیدنم آمده ای
باعینک ذره بینی ات هم حتا
بی فاصله با ندیدنم رد شده ای ...

ادامه ...
شعری از خاطره حجازی
11 آذر 96 | شعر امروز ایران | خاطره حجازی شعری از خاطره حجازی
در بیرون غار همچنان سرازیر است باران‌های اسیدی
زمان سراسیمه
چاله‌های آب را مضطرب می‌کند
کفشی دم تاریکی به جا می‌ماند
و من که در یک سمندر زیبا حلول کرده‌ام ...

ادامه ...
شعری از سارگون بولص
ترجمه ی فاطمه جعفری
11 آذر 96 | ادبیات عرب | فاطمه جعفری شعری از سارگون بولص
ترجمه ی فاطمه جعفری
شاید یکی به من می‌گوید، و شاید هم نمی‌گوید:
خواهش می کنم بیا، به من بگو داستان چیست.

این پاکت‌نامه‌ی روی میز چیست.
...

ادامه ...
داستان هایی از ویکتوریا قانع
11 آذر 96 | داستان | ویکتوریا قانع داستان هایی از ویکتوریا قانع
: خوبی؟
: شکر خدا، امروز خیلی روز خوبیه.
:از کجا میدانید شما که بیرون نرفتی؟
: از اون شیشه بالای در معلومه امروز روز خوب و قشنگیه. (با چشمهای تنگش بالای در را نگاه می کنه)
:چه طوریه که فکر می کنی روز خوبیه؟
:تو دختر کی بودی ؟ اسمت چی بود؟ ...

ادامه ...
تحلیل گفتمان انتقادی از سیر تحول در اشعار ایران
اشرف السادات کمانی
9 آذر 96 | اندیشه و نقد | اشرف السادات کمانی تحلیل گفتمان انتقادی از سیر تحول در اشعار ایران
اشرف السادات کمانی
گفتمان علمی از مباحث بین رشته ای است که در جامعه شناسی ، تاریخ ، علوم سیاسی ، هنر و ادبیات کاربرد دارد .
صاحب نظران که به " تحلیل گفتمان انتقادی " در پدیده های اجتماعی و ادبیات و هنر پرداخته اند بر این باورند که علم " آزاد از ارزش " به طور عام و نظم و نثر ادبی به طور خاص وجود ندارد و گفتمان عالم در موضوعات اجتماعی ، سیاسی ، تاریخی ، و ادبی جزئی جدایی ناپذیر از " شرایط اجتماعی " و " ساختار اجتماعی " عصر حیات علمی – ادبی عالم و ...

ادامه ...
شعری از مبین اعرابی
9 آذر 96 | شعر امروز ایران | مبین اعرابی شعری از مبین اعرابی
آهنگی که زمزمه می‌کنی
خانه را بزرگ می‌کند
جا باز می‌شود برای رقص
دریا راهش را باز می‌کند از بین ساختمان‌ها ...

ادامه ...
شعری از ثنا نصاری
8 آذر 96 | شعر امروز ایران | ثنا نصاری شعری از ثنا نصاری
مأمور گفت: ببُر!
بریدم
از وطنم
بریدم از بند ناف
از بدنم
پیچیدم به خود ...

ادامه ...
مارسل پروست
آسیه حیدری
8 آذر 96 | ادبیات فرانسه | آسیه حیدری مارسل پروست
آسیه حیدری
مارسل پروست نویسنده قرن بیست فرانسه و خالق رمان در جست و جوی زمان از دست رفته است.
او دیدگاه خاصی به عشق، مرگ و گذاشت زمان دارد. هنوز ضمیر ناخودآگاه توسط فروید کشف نشده بود که مارسل پروست اساس رمان خود را همین ضمیر ناخودآگاه قرار داد.
او در رمانش دوهزار شخصیت دارد اما شخصیت اصلی رمانش نه مرد است نه زن. چیزی است که هست و نیست‌. فرّار است و گریزپا، دزد است و سنگدل، و کسی و چیزی نیست جز "زمان" ...

ادامه ...
سپتامبر و رمان نوگرا
مقاله‌یی از برنا موران Berna Moran
برگردان از کریم پوراکبر خیاوی
7 آذر 96 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | کریم پوراکبر خیاوی سپتامبر و رمان نوگرا
مقاله‌یی از برنا موران Berna Moran
برگردان از کریم پوراکبر خیاوی
کتاب «نگاهی انتقادی به رمان‌های تُرک» اثر برنا موران Berna Moranکتابی‌ست سه جلدی که به معرفی و نقد آثار مهم‌‌ترین نویسندگان ترکیه در حوزه‌ی رمان اختصاص دارد. دکتر کریم پوراکبر خیاوی از چندی پیش ترجمه‌ی این اثر مهم و انتقادی را آغاز کرده است. نخستین جلد این کتاب با عنوان کامل «نگاهی انتقادی به رمان‌های تُرک از احمد مدحت تا ا. ح. تانپنار» در سالِ جاری در 393 صفحه با شمارگان 1000 نسخه به ...

ادامه ...
داستانی از نعمت مرادی
7 آذر 96 | داستان | نعمت مرادی داستانی از نعمت مرادی
همه چیز برایش معمولی به نظر می رسید . به جز شعر، تنها چیزی که او را سر کوک می آورد همان کتاب های بود که تو گرمای تابستان ، و سرمای زمستان از دست فروش های میدان" انقلاب" می خرید . به نظر او هیچ چیز به جز خرید کتاب های جدید و اوراقی به او لذت نمی داد . شاید پیرزن راهی دیگر برای لذت بردن از زندگیش پیدا نکرده ... ...

ادامه ...
شعری از آناهیتا رضایی
5 آذر 96 | شعر امروز ایران | آناهیتا رضایی شعری از آناهیتا رضایی
شعر یعنی که ربط بدهی شک را به دلایل نقلی
خانه را به خرافات
شعر را به تناسب بالاتنه با سر
وقتی می‌گردانی تا ستون نمک را آزمون کنی ...

ادامه ...
شعرهایی از مجتبا صادقی
5 آذر 96 | شعر امروز ایران | مجتبا صادقی شعرهایی از مجتبا صادقی
سابقه دارد که برف، راه ببندد
سابقه دارد که بغض، چاه ببندد
می‌شود آری که یک قرار قدیمی
پای زنی را به ایستگاه ببندد ...

ادامه ...
شعری از آتااول بهرام‌اوعلو Ataol Behramoğlu
برگردان از کیومرث نظامیان
5 آذر 96 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | کیومرث نظامیان شعری از آتااول بهرام‌اوعلو Ataol Behramoğlu
برگردان از کیومرث نظامیان
من اگر بمیرم، غروب‌هنگام خواهم مرد
برفی سیاه بر شهر می‌بارد
راه ها با قلب‌ام پوشیده می‌شوند
از میان انگشتان‌ام ...

ادامه ...
شعری از جهانگیر سایانی
2 آذر 96 | شعر امروز ایران | جهانگیر سایانی شعری از جهانگیر سایانی
ببین از لای این درز
چه آرام است دریا
که آن‌سوی حیات
بر چروک‌هاش خوابیده
این‌طرف در حیاط ...

ادامه ...
روایت عشق کور و کر
نوشته لارا واپنیار
ترجمه محسن شعبان
2 آذر 96 | ادبیات جهان | محسن شعبان روایت عشق کور و کر
نوشته لارا واپنیار
ترجمه محسن شعبان
اولگا و معشوقه کور و کرش ساشا، برای شام خانه ما دعوت بودند.
اولگا دوست مادرم بود و او را از کودکی می‌شناختم. چشم‌ها و موهایش سیاه بود و صورتی زیبا داشت. اگرچه موها و چشم‌های من و مادرم هم سیاه بود اما مانند اولگا نگاه هر بیننده‌ای را به‌سوی خود جذب نمی‌کرد. در نزدیکی دریای سیاه شهری بود که آنجا زندگی می‌کرد اما ...

ادامه ...
معرفی کتاب «چهل ساعت با خضر» سزایی کاراکوچ
ترجمه ی عطا ابراهیمی
2 آذر 96 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | پیاده رو معرفی کتاب «چهل ساعت با خضر» سزایی کاراکوچ
ترجمه ی عطا ابراهیمی
«چهل ساعت با خضر» با عنوان اصلی Hızırla Kırk Saat مجموعه‌ی شعری‌ست از سزایی کاراکوچ Sezai Karakoç از شاعران امروز ترکیه که نخستین بار در سالِ 1967 در ترکیه منتشر شد. عطا ابراهیمی این کتاب را به فارسی برگردانده‌ است.
سزایی کاراکوچ در 22 اوجاک Ocak منطبق بر ماهِ ژانویه و در سالِ 1933 در اِرگانی Ergani از توابعِ‌ دیارباکیر Diyarbakır یا همان دیاربکر دیده به ‌جهان گشود ...

ادامه ...
شعری از مریم اسحاقی
1 آذر 96 | شعر امروز ایران | مریم اسحاقی شعری از مریم اسحاقی
کاری کن برای گوش‌ماهی‌ها
برای زنی
که دسته‌جمعی خودکشی کرده با نهنگ‌ها
و صدای خنده‌اش را قایق موتوری می‌برد ...

ادامه ...