به دنبال نشانه ها عبدالکریم قیطانی فرد |
|
23 مرداد 96 | اندیشه و نقد | عبدالکریم قیطانی فرد |
![]() |
فکر نمی کنم بتوانم به چیزی اشاره کنم و بگویم این یک نشانه نیست چرا که دقیقا همین عملکرد من خود یک نشانه است، مثلا این خود میتواند نشانه ای باشد که بر وجود حس بینایی من دلالت میکند. به تعبیری می توان گفت هر چیزی در حقیقت خود یک نشانه نیز هست، نشانه ای که در ابتدایی ترین نوع خود باعث میشود وجود خود را در هستی نشان دهد، پس می توان ...
|
|
ادامه ... |

ویژه نامه ها
![]() |
1400 |
![]() |
نوروز 1399 |
![]() |
نوروز 1398 |
![]() |
نوروز 1397 |
![]() |
داستان نوروز 1396 |
![]() |
نوروز 1393 |
![]() |
بهرام اردبیلی |
![]() |
ترجمه اولیس اثر جویس |
![]() |
ساده نویسی |
![]() |
علی مسعود هزارجریبی |
شعری از عبدالعظیم فنجان ترجمه ی حمزه کوتی |
|
23 مرداد 96 | ادبیات عرب | حمزه کوتی |
![]() |
عبدالعظیم فنجان در ۱۹۵۵ در شهر الناصریه عراق متولد شد. از جمله مجموعهشعرهای او به: مثل یک درخت میاندیشم، چگونه گلی را به دست میآوری و مراسم تشییع یک شبح اشاره میکنیم. ...
|
|
ادامه ... |
داستانی از محمد اسعدی | |
22 مرداد 96 | داستان | محمد اسعدی |
![]() |
دایی مظفر در سالگردِ پسرش قاسم، گوسفند کشت و حلیم داد. بعد ازخوردن حلیم، رفتیم سرِخاک.
عکسِ بالای قبر همان بود که روز مرگش وسط تاج های گل گذاشته بودند. آن روز از هر قماشی آمده بودند. دوستان قدیمی، داش مشدی ها. زندان رفته ها. توبه کرده ها. تو عکس، سبیلهاش کوتاه تر شده بود و ته ریش داشت. ... |
|
ادامه ... |
شعری از سمیه جلالی | |
22 مرداد 96 | قوالب کلاسیک | سمیه جلالی |
![]() |
در کادرهای بسته ی دنیا نمی گنجی
اندازه ی تصویر تو قدِّ جهانم نیست این قابِ عکسِ حک شده بر سینه ی دیوار جای تو را پر کرده اما هم زبانم نیست ... |
|
ادامه ... |
شعری از مازیار عارفانی | |
21 مرداد 96 | شعر امروز ایران | مازیار عارفانی |
![]() |
نمی توانم در تاریکی گریه کنم
هیچوقت نتوانسته ام پلکهام میپرد نمی توانم در بزرگراه ها گریه کنم هیچ وقت نتوانسته ام ... |
|
ادامه ... |
شعری از سریا داودی حموله | |
21 مرداد 96 | شعر امروز ایران | سریا داودی حموله |
![]() |
جز درخت های آخر سپتامبر
که باد را دیوانه کرده اند اسب های بی شماری به تسخیر جهان در آمده اند ... |
|
ادامه ... |
شعری از علی کاظمی | |
21 مرداد 96 | قوالب کلاسیک | علی کاظمی |
![]() |
در هجوم سكوت پنجره ها
گريه كن گريه مرد مي سازد رد شو از خاطرات تلخ ، عبور از تو مرد نبرد مي سازد ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از فرامرز سهدهی | |
19 مرداد 96 | شعر امروز ایران | فرامرز سهدهی |
![]() |
به ناگهان است
با تو در پارک قدمزدن به خانه آمدن چراغی را خاموش کردن که اینهمه سال برای تو روشن گذاشته بودم آمدنت ... |
|
ادامه ... |
شعری از محمدرضا حجازی | |
19 مرداد 96 | قوالب کلاسیک | محمدرضا حجازی |
![]() |
کبود حلقه ی تاریک جاودانه به خند
شبیه شیهه ی باریک تازیانه به خند کدام منظره ای می گشاید ازلب لب مهندسی که شترمی بردبه خانه به خند ... |
|
ادامه ... |
داستانی از احمد خالد توفیق ترجمه ی فاطمه جعفری |
|
18 مرداد 96 | ادبیات عرب | فاطمه جعفری |
![]() |
میدانی (سلمی) ما نادانی و بیعقلی کردیم ...
باید به عنوان دو آدم بالغ این حقیقت را قبول کنیم ... باید اعتراف کنیم که از آن مرز باریک میان عقل و جنون تجاوز کردیم ... دلیلش هم، آن (نیاز مبرم به انجام چیزی است)، همان فرزند خلف خستگی، و حالا هم باید این هزینهی سنگین را بپردازیم ... |
|
ادامه ... |
شعری از علیرضا الیاسی | |
18 مرداد 96 | قوالب کلاسیک | علیرضا الیاسی |
![]() |
با بوسه ات لب و دهنم را گرفته ای
تو تابِ دست و پا زدنم را گرفته ای چسبیده ای به پوستِ من ای تنِ نحیف! انگیزه یِ جدا شدنم را گرفته ای ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از نادر چگینی | |
17 مرداد 96 | شعر امروز ایران | نادر چگینی |
![]() |
ساحل طعم شور ماهی میدهد
و یادت لنج کوچکیست لنگر انداخته در پیراهنام تا دوباره خزر نگاه کنی ... |
|
ادامه ... |
معرفی "خانه آبی" داستانی بلند از کاهرامان تازهاوعلو ترجمه رویا چرخ گری |
|
17 مرداد 96 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | پیاده رو |
![]() |
«خانهی آبی» با عنوان اصلیِ Mavi Ev عنوان نوول یا داستانی بلند از کاهرامان تازهاوعلو Kahraman Tazeoğlu است - که در ایران به قهرمان تازهاوغلو نیز شهرت دارد -. این نوعِ ادبی در ترکیه Öykü خوانده میشود. کتاب «خانهی آبی» با ترجمهی رؤیا چرخگری، با ویرایش سیدمهدی مدیرواقفی - مترجم توانای زبان ایستانبولی - و به همتِ نشرِ کیان افراز در دسترسِ علاقهمندان قرار گرفته است ...
|
|
ادامه ... |
داستانی از سارا سلماسی | |
17 مرداد 96 | داستان | سارا سلماسی |
![]() |
صدای گریه ی شهربانو، زن خالو مختار با صدای مااا مااای گاو همراه شده بود و تا حیاط پشتی می آمد. "راضیه" سریع مسواک زدنش را تمام کرد.روی سکوی کنار دیوار بلوکی پا گذاشت. دولا شد و سرک کشید توی حیاط خالو مختار .شهربانو وسط حیاط خاکی پهن شده ،لیسی *اش باز و روی شانه اش افتاده بود .به سینه می زد و گریه می کرد. صدای مااا مااای گاو مثل همیشه نبود .انگار ضجه می زد ...
|
|
ادامه ... |
شعرهایی از آزاده زارعیان | |
16 مرداد 96 | شعر امروز ایران | آزاده زارعیان |
![]() |
با تردید
به سمت تنهاییاش پیچید و درست در لحظهای که میخواست عبور کند ایستاد دست برنمیداشت از توقف ... |
|
ادامه ... |
نگاهي جامعه شناسانه به مجموعه شعر "افراد" سروده مهدی اشرفی ايمان صفري |
|
16 مرداد 96 | اندیشه و نقد | ايمان صفري |
![]() |
مهدي اشرفي بعد از چند سال وقفه ، دومين اثرش را در بهار امسال توسط نشر نيماژ به بازار كتاب عرضه كرد كه با استقبال خوبي روبرو شد و در مدتي كوتاه به چاپ دوم رسيد.اشرفي از شاعران دهه هشتاد است ، شاعري كه نشان داده است درك درستي از زمان و زبان دارد.دهه ئ هشتاد هم چنانكه آبستن آثار كم ارزشي در زمينه شعر بود اما شاعران توانايي نيز بودند كه ...
|
|
ادامه ... |
شعری از ثنا نصاری | |
15 مرداد 96 | شعر امروز ایران | ثنا نصاری |
![]() |
تو میدانستی در ذهن سختگیر گلوله چه میگذشت
وقتی که از افکارت عبور می کرد تو میدانستی که گلوله در برهم زدن اتحاد خونین رگهایت تردید نمیکند ... |
|
ادامه ... |
داستانی از علی خاکزاد | |
15 مرداد 96 | داستان | علی خاکزاد |
![]() |
دکتر تابلو را نشانش داد و گفت:
-خوب حواستو جمع کن و بگو این دندونه ها کدوم سمته؟اول چشم راست،دستت رو کاسه کن بذار رو چشم چپ پسر دلش خواست اشتباه بگوید. خندید و مادرش لبخند زد،بعد اخم کرد. قشنگ نبود. صورتش پر لک بود،چین داشت،پسر دلش گرفت. دکتر با خودکار یک E ریز نشان داد ... ... |
|
ادامه ... |
شعری از علیرضا بهنام | |
14 مرداد 96 | شعر امروز ایران | علیرضا بهنام |
![]() |
تمام بعد ار ظهر
چشم هاي تو يادم مي آمد و برق و نگاهي كه دورادور تمام بعد از ظهر مي رفتم به روزهاي اول عددهاي اول نگاه هاي اول و مي رفتم از من ... |
|
ادامه ... |
داستانی از حسین پور یوسف کلجاهی | |
14 مرداد 96 | داستان | حسین پور یوسف کلجاهی |
![]() |
آن روز نوبت قسط وام بود و دو روز بعد، اجاره ی خانه و هشتصد هزار تومان پول که لازم داشتم تا بیمه ی اتومبیل را با الحاقیه اش تمدید کنم. شارژ گوشی تمام شده بود و از اینکه مهری مدام زنگ نمی زد و غرغرش را سر خرید سور و سات نذری های پشت سرهم اش نمیشنیدم، خیالم راحت بود ...
|
|
ادامه ... |
سایر صفحات : 123456789101112131415161718192021222324252627282930313233343536373839404142434445464748495051525354555657585960616263646566676869707172737475767778798081828384858687888990919293949596979899100101102103104105106107108109110111112113114115116117118119120121122123124125126127128129130131132133134135136137138139140141142143144145146147148149150151152153154155
اینجا و آنجا
- جایزه ادبیات داستانی زنان به «روث اوزکی» رسید
- توصیف علی باباچاهی از مسعود احمدی
- سید علی صالحی: شعر مسعود احمدی از زندگی سرشار بود
- «آزما»ی جدید منتشر شد
- سرانجام مردی که از «شاملو» کند و به «اخوان» نزدیک شد
- گفتوگو با ع. پاشایی
- روایتی جالب از ارتباط میان ابراهیم گلستان و گُدار
![]() |
رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
![]() |
"زنبق وحشی" شعرهای لوئیز گلوک ترجمه رزا جمالی نشر ایهام |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو

![]() |
شرایط درج آگهی در پیاده رو |
![]() |
کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |