"جاسوس‎ها" از مایکل فرین
امیر حسین بریمانی
8 دی 95 | بررسی کتاب | امیر حسین بریمانی
رمان «جاسوس‌ها»، اثر مایکل فرین با ترجمه کیهان بهمنی توسط نشر چترنگ وارد بازار کتاب شد. این نخستین رمانی است که به قلم این نویسنده در ایران منتشر می‌شود. از فرین پیش‌تر دو نمایشنامه «کپنهاگ» و «دمکراسی» به فارسی برگردانده شده بود. در میان رمان های این نویسنده رمان جاسوس‌ها که در سال ۲۰۰۲ نوشته شده است، موفق به دریافت دو جایزه ادبی مهم شده است ...

ادامه ...
شعر امروز ایران، گمگشته ای در بیکران
انصار امینی
8 دی 95 | اندیشه و نقد | انصار امینی شعر امروز ایران، گمگشته ای در بیکران
انصار امینی
در سال های اخیر تمرکز بر زبان شعر، فاصله ی شعر و زبانِ معیار جامعه را به شکل نارسایی از بین برده است و معرفِ زبانی بوده است که شاعرانگی را در خود کشته است؛ زبانی که نه بلاغت در آن خبری هست و نه از فصاحت! اگر از رویکردِ صورتگرایی کمک بگیریم، اشکلوفسکی(Viktor Shklovsky) و هاورانک(Bohuslav Havránek) و دیگر صورتگرایان، شعریتِ شعر و ادبیات را در برجسته سازی و آشنایی زدایی و هنجارگریزی زبان می دانند و ...

ادامه ...
معرفی کتاب "چیزهای تیز" از گیلیان فلین
امیرحسین بریمانی
8 دی 95 | بررسی کتاب | امیرحسین بریمانی معرفی کتاب
ترجمه جدیدی از گیلیان فلین، نویسنده آمریکایی با عنوان «چیزهای تیز» از سوی انتشارات چترنگ منتشر شد. نشر چترنگ رمان "چیزهای تیز" به قلم گیلیان فلین را منتشر کرد. این کتاب که در سال 2006 نوشته شده است و داستان خبرنگاری به نام کامیل پریکر را روایت می‌کند. کامیل مدتی به‌دلیل خودآزاری در یک آسایشگاه روانی بستری می‌شود و ...

ادامه ...
دو شعر از علی باباچاهی
6 دی 95 | قلمرو شعر | علی باباچاهی دو شعر از علی باباچاهی
زیر همین چند سطر گل سرخ را امضا کن
و نام و نام خانوادگی اَت را هم بنویس
بیست و چند سال دیگر از این جا که می گذری
من که نباشم/ تمام حیاط را پوشانده ست
امضای یادگاری برای همینجور چیزهاست
چشم هایت را در آینه امضا می کنی ...

ادامه ...
شعرهایی از قاسم آهنین جان
5 دی 95 | شعر امروز ایران | قاسم آهنین جان شعرهایی از قاسم آهنین جان
به گشت ها شدم
با زخم ها
که بنفشه ی یغمایند
گریبانم سایه ی ملکوت است ...

ادامه ...
نگاهی بر مقاله ی "شعر و اشیاء" در "طلا در مس" اثری از دکتر براهنی
عبدالکریم قیطانی فرد
5 دی 95 | اندیشه و نقد | عبدالکریم قیطانی فرد نگاهی بر مقاله ی
گاهی باید گفت که نباید آنگونه که مولف هر اثری میخواهد به اثرش نگاه شود، نگاه کرد. خوب شاید بپرسیم چرا؟ پس چگونه باید به یک اثر نگریست؟ جهت روشنگری لطفا به این مثال توجه کنید:
من در یک اثر، مضمونِ دایره ای چهار گوش را از آنجایی که میتوان دایره و چهار گوش را توصیف کرد ، توضیح می دهم ،اما آیا دایره ای چهارگوش را میتوان بعنوان یک حقیقت خارجی پذیرفت؟ پس اولین وظیفه ی یک مخاطب آن است که بداند آیا نگاه مولف از جزء به کل یا از کل به جزء نسبت به مضمون درست است یا ...

ادامه ...
شعری از اﻛﺒﺮ ﻗﻨﺎﻋﺖﺯاﺩﻩ
5 دی 95 | شعر امروز ایران | اﻛﺒﺮ ﻗﻨﺎﻋﺖﺯاﺩﻩ شعری از اﻛﺒﺮ ﻗﻨﺎﻋﺖﺯاﺩﻩ
پرﺩﻩی اول
بیرون زده بود
از فکرهای نرﺩﻩکشیده
بیرون زده بود
آب مرده - مرداب متلاطم
فاﻧﻮﺱهای لاﻧﻪزنبوری ...

ادامه ...
داستانی از
الیاس خمسه
5 دی 95 | داستان | الیاس خمسه داستانی از 
الیاس خمسه
انتهاى ناخن يه نيم دايره سفيد رنگ هست..كه ميره زير گوشت و پوست..اونجا نرمترين قسمت ناخنه..اصن ناخن از اونجا زور ميزنه تا بياد بالا..امروز با دندون همون جارو كندم..خيلى وقته نوك انگشتاى دستم پوس پوس ميشه..منم تا اونجا كه ميشه ميكنم..اونوقت تا يه هفته دست به هر چى ميزنم خونى ميشه..ولى تا حالا اينقدر جلو نرفتم كه به زير ناخن برسم..اولش شك داشتم..ولى چند ثانيه بعد تيكه تيكه ناخناى نرمو با دندون از زير گوشت ...

ادامه ...
داستانی از
پریسا جلیلیان
5 دی 95 | داستان | پریسا جلیلیان داستانی از 
پریسا جلیلیان
روی کاناپه وسط حال دراز کشیده ایی، پنجره ی اتاق باز است. شاخ وبرگ های درخت انار تو آمده اند و خودشان را به شیشه می کوبند. تکه نور سمجی روی دستات افتاده ، دست میکشی روی تنت و به لکه های قرمز و براق خیره میشوی، ذره های طلایی ونقره ایی توی هواچرخ می خورند و ...

ادامه ...
شاعری از جنوب، ابوالقاسم ایرانی
عبدالرضا قنبری
4 دی 95 | اندیشه و نقد | عبدالرضا قنبری شاعری از جنوب، ابوالقاسم ایرانی
عبدالرضا قنبری
از شاعران نسل اول شعر بوشهر،یعنی دهه چهل تا شصت، می توان از محمد رضا نعمتی زاده، منوچهر آتشی، علی باباچاهی، محمد بیابانی، عبدالرسول حامدی، قاسم ایرانی، محمدآذری، ایرج شمسی زاده، جعفر حمیدی ، عبدالمجید زنگویی ، عبدالباقی دشتی نژاد ، شیرزاد آقایی ، پرویز پروین ، منوچهر بهروزیان و محمد آرش نیا می توان نام برد.در این بین شاعرانی چشم از جهان فرو بستند و تنها خاطره ای با چند دفتر شعر ، برای نسل های بعد باقی ماند ...

ادامه ...
شماره سه و چهار مجله کوه ران
3 دی 95 | نشر الکترونیکی | پیاده رو شماره سه و چهار مجله کوه ران
شماره سه و چهار مجله کوه ران با همکاری مجله ادبی پیاده رو منتشر شد . با آثاری از : هرمز علیپور ،احمد پوری ،محمود معتقدی، رضا چایچی، حافظ موسوی ،ایرج ضیایی ،مهردادفلاح ، محمدهاشم اکبریانی ، محمد آزرم ،علی قنبری ،حمید شریف نیا ،علیرضا بهنام،بهزاد خواجات، منصور خورشیدی، مظاهر شهامت، سهند آدم عارف، علی رضا نوری، محمد آشور، میثم ریاحی، علی اسدالهی ...

ادامه ...
شعرهایی از فدریکو گارسیا لورکا
ترجمه ی بیژن الهی
3 دی 95 | قلمرو شعر | فدریکو گارسیا لورکا شعرهایی از فدریکو گارسیا لورکا
ترجمه ی بیژن الهی
برخیز ای یار
شنیدنْ زوزه ی سگ آشوری را .
سه حوری ی سرطان رقصیده اند ،
پسرم .
از کوهستان ، موم قرمز آورده ند
و شمد های خشن که خفته بود در آن
سرطان . ...

ادامه ...
نگاهی به مجموعه شعر "آدم از کدام فصل به زمین افتاد"
سروده ی فرناز جعفرزادگان
عبدالعلی دستغیب
1 دی 95 | اندیشه و نقد | عبدالعلی دستغیب نگاهی به مجموعه شعر
نخستین چیزی که از مطالعه ی دفتر شعر( آدم از کدام فصل به زمین افتاد ) دریافت می گردد چینش کلمات است .چنانکه می دانیم کلمات طول عرض ،بعد ، ارتفاع ، شدت طنین و لحن ویژه ای دارند به عنوان نمونه زمانی که احمد شاملو می نویسد ( با قامتی به بلندی فریاد ) دو چیز در ظاهر نا مرتبط یعنی قامت و فریاد را مرتبط می کند و حروف قامت و فریاد و بلندی حاکی از ارتفاع و عمودی بودن کلمات است ...

ادامه ...
شعری از محمد علی نوری
1 دی 95 | شعر امروز ایران | محمد علی نوری شعری از محمد علی نوری
تو ﭼﻪطور با زیباﻳﻲات کنار ﻣﻲآیی
من هم ﻫﻤﺎﻥطور با زندگی
ﻣﻲبری ﻟﺐهایت را نزدیک انار
ﻣﻲافتیم نرسیده کنار درخت ...

ادامه ...
شعری از میثم ریاحی
29 آذر 95 | شعر امروز ایران | میثم ریاحی شعری از میثم ریاحی
قفل است دهانِ آینه
و چشمِ باز
منی که در درخت
چنان / ایستاده ام
که برج ها به چشمانم
تکیه کرده اند ...

ادامه ...
شعری از ساناز مصدق
29 آذر 95 | شعر امروز ایران | ساناز مصدق شعری از ساناز مصدق
به ﺳﻴﻨﻪاش
به شکسته که ﻣﻲخندند ﺳﻨﮓهاش
به فلامینگوی رنگ، گرم گرفته بر گردنش
به برگشته و برﻧﮕﺸﺘﻪاش از جنگ
به ﺗﻜﻪهای دیگرش فکر کرﺩﻩام ...

ادامه ...
« یلدا در فرهنگ ایرانیان »
علی جهانگیری
29 آذر 95 | اندیشه و نقد | علی جهانگیری « یلدا در فرهنگ ایرانیان »
علی جهانگیری
شروع دی ماه همراه است با داخل شدن خورشید به برج جدی ( ستاره شمالی ) که خانه زحل است و زحل ( کیوان ) نحس اکبر است در نجوم ، زیرا دورترین سیاره در هفت پیکر آسمانی بوده که انسان می دیده است و رنگ نماینده ی این پیکره سیاه است . ...

ادامه ...
داستانی از آنتون چخوف
برگردان : شایان محسنی خرمی
29 آذر 95 | ادبیات جهان | شایان محسنی خرمی داستانی از آنتون چخوف
برگردان : شایان محسنی خرمی
ایوان دمیتریچ، مردی از طبقه متوسط اجتماعی بود که با درآمد هزار و دویست تا در سال همراه خانواده اش زندگی میکرد و از رقم درآمدش بسیار راضی بود، بعد از شام روی مبل نشست و شروع به خواندن روزنامه کرد.
همسرش در حالی که میز را تمیز میکرد به او گفت: "یادم رفت که امروز به روزنامه نگاهی بیندازم. بگرد ببین فهرست برندگان را دارد ...

ادامه ...
شعرهایی از روح الله خالقی
28 آذر 95 | شعر امروز ایران | روح الله خالقی شعرهایی از روح الله خالقی
گیج ام نکن!
بگذار بمیرد گوری را که تعقیب می کنی
مثل جای فرو رفتگی ی سکوت در نبض منتظر
- چه کسی بعد از مرگ خودش خنده می کند؟
...

ادامه ...
شعری از
آفاق شوهانی
27 آذر 95 | شعر امروز ایران | آفاق شوهانی شعری از 
آفاق شوهانی
شاید دلفینی باشد در دوردست
روز را تکه تکه می‌کند
می‌توانی پشت به دیوار
انگار بر کنارِ ساحل ...

ادامه ...
شعرهایی از
م .ﻣﺅید
27 آذر 95 | قلمرو شعر | م .ﻣﺅید شعرهایی از 
م .ﻣﺅید
تاب یک ، دو ، سه و چهار ، چهار شعر از م .ﻣﺅید است که از تاریخ 1350/12/02 تا 1350/12/11 سروده شده و در سال 1380 در مجموعه " گُلی - اما آفتابگردان " ، انتشارات نامجوفرد ، صفحه 23 تا 40 منتشر شده است . نشر مجدد این اثر را برای اولین بار در پیاده رو مطالعه بفرمایید ...

ادامه ...
در این زایمان درد بی حسرت
شعری از
احمدرضا احمدی
26 آذر 95 | قلمرو شعر | احمدرضا احمدی در این زایمان درد بی حسرت
شعری از 
احمدرضا احمدی
این اثر ، شعری از احمدرضا احمدی در بیست اپیزود است که نخستین بار در جزوه شعر طرفه شماره 9 ، صفحه 12 ، آذر ماه 1345 منتشر شد . جزوه شعر ضمیمه مجله نگین بود و زیر نظر اسماعیل نوری علاء اداره می شد ...

ادامه ...
شعری از ﻣﺤﻤﺪ ﻣﻬﺪﻱﭘﻮﺭ
25 آذر 95 | شعر امروز ایران | ﻣﺤﻤﺪ ﻣﻬﺪﻱﭘﻮﺭ شعری از ﻣﺤﻤﺪ ﻣﻬﺪﻱﭘﻮﺭ
سنگی پرتاب کردیم وکوه
افتادن گرفت
ماندیم و ماندیم زیر
زخم شدیم
چکّه کردیم ...

ادامه ...
شعری از ﻋﺎﺭﻑ ﻣﻌﻠﻤﻲ
25 آذر 95 | شعر امروز ایران | ﻋﺎﺭﻑ ﻣﻌﻠﻤﻲ شعری از ﻋﺎﺭﻑ ﻣﻌﻠﻤﻲ
به نیم رخ کشیده ای خودت را
با سکوتی جنوبی
در سکوت جنوبی تو
بندر 90درجه منحرف می ‌شود
بسمت سبز چاله های صورت ات
صورت تو دو سبز چاله دارد ...

ادامه ...
مراوده تئوریک
علی عرفانی
25 آذر 95 | اندیشه و نقد | علی عرفانی مراوده تئوریک
علی عرفانی
گفتمان های ِ قدرت همراه دو رویکرد اصلی را نسبت به مباحث تئوریک ، در دهکده ی جهانی اتخاذ می کند:
1. اغلب برای همسو کردن نظریه ها با خود، از سمت دولت ها، "شستوشوی نظری" برای به نفع خود سازی آن و استفاده برای توجیه گفتمان قدرت و حاکمیت استفاده می شود، استفاده ای که محکوم به غیر شفاف بودن خواهد بود ...

ادامه ...
شعری از نازنین نظام شهیدی
24 آذر 95 | قلمرو شعر | نازنین نظام شهیدی شعری از نازنین نظام شهیدی
بیهوده پهناوریم
گورستان ها در ما گسترده می شوند
و سنگ ها دری هستند
که بر گذشته می بندیم.
گستردگی
راهی جز به سنگ های سپید نخواهد برد ...

ادامه ...
شعرهایی از علی میرکازهی
24 آذر 95 | قلمرو شعر | علی میرکازهی شعرهایی از علی میرکازهی
قیل و قال کلاغ ها
در بازدم بیوه ی برف
که از سنگ
مرا تنها همین پیشانی بود ...

ادامه ...
شعر خوب از یدالله رویایی
24 آذر 95 | قلمرو شعر | یدالله رویایی شعر خوب از یدالله رویایی
آنچه زبان می خورَد
همیشه همان چیزی ست
که زبان را می خورَد
امیدِ آمدنِ لغتی
لغتی که نمی آید ...

ادامه ...
شعرهایی از علیرضا عباسی
23 آذر 95 | شعر امروز ایران | علیرضا عباسی شعرهایی از علیرضا عباسی
ﭘﻴﺶﺯﻣﻴﻨﻪها از در و ديوار داخل ﻣﻲشوند
بي مقدمه جاﻣﻌﻪي ﭘﻨﺠﺮﻩها
روي هم رفته مردم زير ﭘﻞهاي ﺑﻲربط
تصادفا شهر زيبايي از پله به ﻛﻼﻍها ...

ادامه ...
شعری از اﻣﻴﻦ ﻣﺮاﺩﻱ
23 آذر 95 | شعر امروز ایران | اﻣﻴﻦ ﻣﺮاﺩﻱ شعری از اﻣﻴﻦ ﻣﺮاﺩﻱ
کلماتم گرفته بود و با استخوانم که می‌چکید
دید:به (ناگهان) نمی‌توان اعتماد کرد
مثلِ در
که می‌داند ردِ انگشت روی صفحه
اعتراضی به (پنهان) است ...

ادامه ...
شعری از تیرداد آتشکار
23 آذر 95 | شعر امروز ایران | تیرداد آتشکار شعری از تیرداد آتشکار
همین / که شب
یکتاﻳﻲی دهان تو
نخاع / فاصله را تعبیر ﻣﻲکند ...

ادامه ...
داستانی از اسماعیل زرعی
22 آذر 95 | داستان | اسماعیل زرعی داستانی از اسماعیل زرعی
: درست يك ساعت از ظهر گذشته بود؛ چه فرق مي‌كند، حالا كمی بيشتر، كه ناگهان همه ‌جا سرخ شد!
دوباره صداش، ديوار تنهايي را فرو ريخت. دوباره ترسيدم، جمع شدم، مثل هميشه سریع، زيرچشمي‌، نيم‌نگاهي به دست‌هام انداختم– مدتي طول مي‌كشيد تا صورتم سرخ بشود- بعد؛ ساكت ماندم و زل زدم به او؛ به او كه هنوز غبار‌ِ داغ‌ِ تابستان - انگار قهوه‌اي- روي كرك‌هاي طلايي‌رنگ‌ِ حاشيه‌ي صورتش، پشت‌ِ بخارِ فنجان پيدا و پنهان مي‌شد ...

ادامه ...