داستانی از محمدرضا پورجعفری
28 اسفند 92 | داستان | محمدرضا پورجعفری داستانی از محمدرضا پورجعفری
اول گفتم بروم یکراست توی داستان . درست سرِ همان صُفّه ای بنشینم که استادم خواجه ابوالفضل بیهقی آن را دیده ست و توصیف کرده . اما نتوانستم . صُفّه که سایبانی هم ندارد وسط بیابانی بَحت و بسیط افتاده ست . آدم های زیادی از هرجا و از هررنگ براین صفه نشسته اند و فرمان رانده اند و فرمان بُرده اند . حالا کسی آنجا نیست . امروزه این صفه ها کاربرد چندانی ندارند . حافظه ی خواجه ابوالفضل هم اندکی کند شده . ...

ادامه ...
چهار شعر از شيركوبي كس / برگردان : صلاح الدين قره تپه
28 اسفند 92 | ادبیات جهان | صلاح الدين قره تپه چهار شعر از شيركوبي كس / برگردان : صلاح الدين قره تپه
ميداني و
مناره اي و
دكاني.
درميدان
تنها "رصافي" ايستاده و
به خانه برنگشته است! ...

ادامه ...
شعرهایی از حبیب موسوی بی بالانی
28 اسفند 92 | شعر امروز ایران | حبیب موسوی بی بالانی شعرهایی از حبیب موسوی بی بالانی
دارم می‌میرم و
کلمه از جنازه‌ام بالا می‌رود
با داسی عمیق
و چشمی از پا افتاده
مثلِ آهویی
بعد از فرار ...

ادامه ...
داستانی از رسول آبادیان
28 اسفند 92 | داستان | رسول آبادیان داستانی از رسول آبادیان
یکی از ما فریاد زد : بخوابین رو زمین!
رگبار از روبرو زمینگیرمان کرد.
چند ساعتی گذشت، یکی از آن‌ها آمد بالای سرمان و گلوله‌ای به پیشانی یکی از ما شلیک کرد.
یکی از ما گفت: نه قربان! ...

ادامه ...
روایتی نو از روند شکل گیری شعر
خوانشی از شعر اداری شمس آقاجانی/ فرشته وزیری نسب
28 اسفند 92 | اندیشه و نقد | فرشته وزیری نسب روایتی نو از روند شکل گیری شعر  <br> خوانشی از شعر اداری شمس آقاجانی/ فرشته وزیری نسب
خود ارجاعی (self-referentiality) در متون ادبی به شکل های مختلفی اتفاق می افتد.میشائیل شفل در بررسی دیدگاه های ژرارد ژنه خود ارجاعی را به شکل دو پدیده تعریف می کند یکی انعکاس یا بازنمایی خود هنر(به جای بازنمایی واقعیت) در اثر هنری و دیگری اثر ادبی یا هنری ای که در مورد خود می اندیشد یا موضوع اش خود ادبیات یا هنر است؛ شعری که در مورد شعر نظر می دهد، تاتری که در مورد شکل گیری تاتر است و رمانی که روند تکامل یا ژانر خود را می شکافد یا حتا تظاهر به این می کند که با کنش مخاطب ...

ادامه ...
شعری از علی الفتی
28 اسفند 92 | شعر امروز ایران | علی الفتی شعری از علی الفتی
برای بدرقه ی شنوایی ،ناشنوا می شوی
باد پیچیده ی دی ماه درخت
فراخوان برف است / درنابینایی ات
برمی گردی با دستاری از برف
یکریز ،خونِ سفید می چکد / از نا برگشتن ات
...

ادامه ...
غزل هایی از بنیامین دیلم کتولی
28 اسفند 92 | قوالب کلاسیک | بنیامین دیلم کتولی غزل هایی از بنیامین دیلم کتولی
به غير زهر چه نوشيده است سربازي
كه عاشق يكي از همسران شاه شدست ؟!
مگر گذشته شب از باغ سبزگردويي
كه دست هاي بزرگش چنين سياه شدست
...

ادامه ...
شعری از بهاره رضایی
28 اسفند 92 | شعر امروز ایران | بهاره رضایی شعری از بهاره رضایی
فرود آمده بودم
به دنیایِ بی وقتی ها !
مثلِ میوه ه ای نارس
در منطقه ای حارّه
گس بودم! ...

ادامه ...
داستانی از مانی پارسا
28 اسفند 92 | داستان | مانی پارسا داستانی از مانی پارسا
بوی مطبوعِ آدامسِ نعنايی که چِلِپ چِلِپ می جويدم، با بوی تندِ عرقِ کشمش که آن طور بی محابا پِيک پِيک رفته بودم بالا درمی آميخت. آدم فکر می کند بوی مطبوعِ نعنا، آدامسِ نعنايی، بوی تندِ عرقِ کشمش را محو می کند. زهی خيالِ باطل! خرجِ اَتِينا شده است آدامسِ نعنايی که اگر به جا جويده می شد، بی چون وچرا نشانه ی آقامنشی و ادب و متانت می بود. ...

ادامه ...
تو باید همواره آماده یِ رسیدن به رهایی باشم
کافکا به روایت پاسلی / رباب محب
28 اسفند 92 | اندیشه و نقد | رباب محب   تو باید همواره آماده یِ رسیدن به رهایی باشم <br> کافکا به روایت پاسلی / رباب محب
در باره یِ کافکا و آثار او بسیار نوشته شده است. امّا تا زمانی که آثار، دفترخاطرات و دست نوشته هایِ او به کتابخانه یِ بودلیانِ آکسفورد واگذار نشده بود، امکانِ مطالعه و بررسیِ این نویسنده یِ بزرگ که در تاریخِ ادبیاتِ معاصرِ اروپا تأثیری به سزا داشته است، فراهم نبود. ملکوم پاسلی یکی از اوّلین کافکاشناسانی بود که به سراغِ دست نوشته های کافکا رفت. ...

ادامه ...
شعری از ای ای کامینگز / برگردان : فرشته وزیری نسب
28 اسفند 92 | ادبیات جهان | فرشته وزیری نسب شعری از ای ای کامینگز  / برگردان : فرشته وزیری نسب
به وقت نرگس های زرد (که می دانند
هدف از زیستن بالیدن است)
چگونه را به خاطر بسپار، چرا را فراموش کن
به وقت یاسمن ها که ادعا می کنند
هدف از بیدار شدن رویا دیدن است
...

ادامه ...
شعری از شبنم آذر
28 اسفند 92 | شعر امروز ایران | شبنم آذر شعری از شبنم آذر
لب / برنمی داشت / صورتِ تلخم

دو خط مورب بود

که به هم می‌رسید / در ناپدید

صدا نبود / در صدایم نمی‌تنید ...

ادامه ...
داستانی از سپيده كوتي
28 اسفند 92 | داستان | سپيده كوتي داستانی از سپيده كوتي
همه‌چیز از جایی شروع شد که تصمیم گرفتم با آدم دیگری در شهر دیگری زندگی کنم. حالا که خاطراتم را مرور می‌کنم، اتاق آرام‌آرام پایین می‌رود، اما هنوز از پنجرة رو‌ به خیابان تابلوی نئون مغازة رو‌به‌رو را می‌بینم.
شاید بالاخره بتوانم اسم روی تابلو را همبخوانم. هر بار که منتظرم کلاغ‌ها از جلوی تابلو کنار بروند تا اسم مغازه را بخوانم، کسی که با من زندگی می‌کند می‌گوید نوبت اوست که پشت پنجره بنشیند و باید جامان را عوض کنیم. ...

ادامه ...
شعرهایی از مظاهر شهامت
28 اسفند 92 | شعر امروز ایران | مظاهر شهامت شعرهایی از مظاهر شهامت
خالی سرخ در پیشانی اش
و سیاه
در دو دست او
این کودک خیس را بردارید
و
آویزان کنید از ارتفاع کلمه ایی زیبا ...

ادامه ...
معرفی مجموعه شعر "آبی ناگهان" سروده منصور خورشیدی
28 اسفند 92 | معرفی کتاب | پیاده رو معرفی مجموعه شعر
" آبی ناگهان " دومین مجموعه شعر منصور خورشیدی شاعر نام آشنای بهشهری است که در 144 صفحه توسط انتشارات فصل پنجم منتشر گشته است . از منصور خورشیدی پیش از این مجموعه شعر " از فکرهای با تو " به نشر در آمده بود . ...

ادامه ...
غزل هایی از رضا سلیمانی
28 اسفند 92 | قوالب کلاسیک | رضا سلیمانی غزل هایی از رضا سلیمانی
تا شرح دهم منزلت خیره سری را
بر دوش کشیدم همه جا در بدری را
جز سینه پر درد به ما ارث ندادند
حالا چه کنم این همه ملک پدری را
...

ادامه ...
شعری از دلمیرا آگوستینی / برگردان : فرشته وزیری نسب
28 اسفند 92 | ادبیات جهان | فرشته وزیری نسب شعری از دلمیرا آگوستینی / برگردان : فرشته وزیری نسب
زندگی می کنم، می میرم، می سوزم، غرق می شوم
گرما و سرما را همزمان تاب می آورم
زندگی همزمان بسیار ملایم و بسیار سخت می شود
و اندوهم با شادی در هم می آمیزد ...

ادامه ...
داستانی از حسن حسنی زاده
28 اسفند 92 | داستان | حسین حسنی زاده داستانی از حسن حسنی زاده
علی داد داشت وسط حیاط کراواتش را سفت می کرد که روکرد به نوریجان و مثل برق گرفته ها گفت:" دَدِ باورت نمی شه که بگم. همچی کاکام علیخان با پاشنه ی دستش کوبید به کله قند که از ته قهوه خونه پرید تو پارچه فروشی ِ حیم یهودی، اگه سرشو قایم نکرده بود باورکن باید می بردیمش خُمبِه. ...

ادامه ...
شعری از رباب محب
28 اسفند 92 | شعر امروز ایران | رباب محب شعری از رباب محب
حالا بیا به یقه­ ات برگرد!

این حواصیل با آن گردنِ درازِ خمیده

از دیوار نُدبه هم بالا نمی­ رود

و این خروسِ صحرایی که هفت رنگ از دُمش

به صورتت دوخته... ...

ادامه ...
داستانی از امیر بیگدلی
28 اسفند 92 | داستان | امیر بیگدلی داستانی از امیر بیگدلی
از همان روزي كه پدرزنم مرد سر و کله جمشیدخان پیدا شد و تا جايي كه من مي دانم ديگر مادرزنم را ترک نکرد. او پسردایي مادرزنم است. در طول ده سالي كه من داماد آنها بودم سه يا چهار بار بيشتر او را نديده بودم. اما وقتي پدرزنم مرد خيلي سريع خودش را رساند و درست از همان وقتی که پایش را داخل خانه گذاشت بيشتر كارها را به دست گرفت؛ از چاپ آگهی فوت گرفته تا چگونگی پذیرایی از مهامانها، چه در خانه و چه در بیرون از خانه، و همچنین سروسامان دادن به مراسم کفن و دفن و ...

ادامه ...