شعرهایی از علیرضا عباسی | |
23 آذر 95 | شعر امروز ایران | علیرضا عباسی |
![]() |
ﭘﻴﺶﺯﻣﻴﻨﻪها از در و ديوار داخل ﻣﻲشوند
بي مقدمه جاﻣﻌﻪي ﭘﻨﺠﺮﻩها روي هم رفته مردم زير ﭘﻞهاي ﺑﻲربط تصادفا شهر زيبايي از پله به ﻛﻼﻍها ... |
|
ادامه ... |

ویژه نامه ها
![]() |
1400 |
![]() |
نوروز 1399 |
![]() |
نوروز 1398 |
![]() |
نوروز 1397 |
![]() |
داستان نوروز 1396 |
![]() |
نوروز 1393 |
![]() |
بهرام اردبیلی |
![]() |
ترجمه اولیس اثر جویس |
![]() |
ساده نویسی |
![]() |
علی مسعود هزارجریبی |
شعری از اﻣﻴﻦ ﻣﺮاﺩﻱ | |
23 آذر 95 | شعر امروز ایران | اﻣﻴﻦ ﻣﺮاﺩﻱ |
![]() |
کلماتم گرفته بود و با استخوانم که میچکید
دید:به (ناگهان) نمیتوان اعتماد کرد مثلِ در که میداند ردِ انگشت روی صفحه اعتراضی به (پنهان) است ... |
|
ادامه ... |
شعری از تیرداد آتشکار | |
23 آذر 95 | شعر امروز ایران | تیرداد آتشکار |
![]() |
همین / که شب
یکتاﻳﻲی دهان تو نخاع / فاصله را تعبیر ﻣﻲکند ... |
|
ادامه ... |
داستانی از اسماعیل زرعی | |
22 آذر 95 | داستان | اسماعیل زرعی |
![]() |
: درست يك ساعت از ظهر گذشته بود؛ چه فرق ميكند، حالا كمی بيشتر، كه ناگهان همه جا سرخ شد!
دوباره صداش، ديوار تنهايي را فرو ريخت. دوباره ترسيدم، جمع شدم، مثل هميشه سریع، زيرچشمي، نيمنگاهي به دستهام انداختم– مدتي طول ميكشيد تا صورتم سرخ بشود- بعد؛ ساكت ماندم و زل زدم به او؛ به او كه هنوز غبارِ داغِ تابستان - انگار قهوهاي- روي كركهاي طلاييرنگِ حاشيهي صورتش، پشتِ بخارِ فنجان پيدا و پنهان ميشد ... |
|
ادامه ... |
داستانی از سمیه کاظمی حسنوند | |
22 آذر 95 | داستان | سمیه کاظمی حسنوند |
![]() |
اختر خانم عطسه ای کرد و گفت: از سر صبح تا الان این سه بار! مریض نشده باشم خوبه! بریم توی اون پارک بشینیم، زوده. بعد با دست به پارک آن دست خیابان اشاره کرد. بازار تازه داشت جان می گرفت. هنوز تک و توکی از مغازه ها کرکره هایشان پایین بود. اختر دوباره گفت: هنوز پاساژ باز نکرده، یه کم خستگی در می کنیم، دوباره برمی گردیم ...
|
|
ادامه ... |
داستانی از مونا عسگریانی | |
22 آذر 95 | داستان | مونا عسگریانی |
![]() |
هر روز یک مرد یا زن را می بلعد. همین که آدم باشد کافی است. مرد یا زن بودن ترتیب مشخصی ندارد. گاهی بعد از سه مرد، نوبت یک زن می رسد و گاهی برعکس.
من کله گنده خیابان اصلی شهر هستم. کله ام اغلب اوقات از پنجره بزرگ آپارتمان قدیمی شهر آویزان است و مثل پاندول – دنگ دنگ- ساعت زندگی آدم ها را کنترل می کند ... |
|
ادامه ... |
داستانی از شهلا شیخی | |
22 آذر 95 | داستان | شهلا شیخی |
![]() |
: دیشب با چخوف بودم!
تو شلوغی خیابان ایستاد. رو کرد به من: با کی بودی؟ فکر کردم همهمهی مردم نگذاشته خوب بشنود. بلندتر گفتم: چخوف. میشناسیاش که! رگهای درد خطوطِ صورتش را جمع کرد. زمزمه کرد: پس آمد! ... |
|
ادامه ... |
داستانی از مهناز رضایی | |
22 آذر 95 | داستان | مهناز رضایی |
![]() |
آن ماشینِ شاسی بلندِ سیاه رنگ، از روی سرعتگیر بالا پرید و با چهار لاستیکِ متمایل به بیرون روی آسفالت موجدار کوفته شد. از ساعتی پیش که از پلیسراه رد شده بودند، نگاه زن از پیلهی پلکهای ورم کردهاش پریده و روی عقربهی سرعتسنج ـ که به زبان چسبناکِ قورباغهای میماند ـ گیر افتاده بود.
سبیل سیاه و پُر مرد که لبهارا میپوشاند به جنیدن در آمد. ... |
|
ادامه ... |
متن سخنرانی نوبل «باب دیلن» منتشر شد | |
22 آذر 95 | بازتاب | پیاده رو |
![]() |
حتی یکبار هم پیش نیامده که از خودم بپرسم: «آیا ترانههای من ادبیات هستند؟»
بنابراین من از آکادمی سوئدی تشکر میکنم، هم برای صرف وقت و پرداختن به این سوال و هم به خاطر ارائه چنین پاسخ فوقالعادهای. ... |
|
ادامه ... |
شعری از احمد شاملو | |
21 آذر 95 | قلمرو شعر | احمد شاملو |
![]() |
هنوز
در فکرِ آن کلاغم در درههای یوش: با قیچی سیاهش بر زردیِ برشتهی گندمزار با خِشخِشی مضاعف ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از ﻫﺮﻣﺰ ﻋﻠﻲﭘﻮﺭ | |
16 آذر 95 | شعر امروز ایران | ﻫﺮﻣﺰ ﻋﻠﻲﭘﻮﺭ |
![]() |
ﺑﺎ ﻣﻦ ﺭﻧﮓﻫﺎﻱ ﻛﻤﻲ ﺑﻪ ﺭاﻩ ﻧﻴﻔﺘﺎﺩﻧﺪ
ﺑﻪ ﻛﻮﭼﻪ و ﺧﻴﺎﺑﺎﻥﻫﺎ و ﺷﻬﺮﻫﺎﻱ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻛﻨﺞﻫﺎﻱ ﺗﺎﺭﻳﻚ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﻧﻪ ﻣﺜﻞ ﺣﺎﻻ ﻛﻪ اﺯ ﺑﻬﺎﺭ ﺗﺎﺯﻩ ... |
|
ادامه ... |
شعری از خسرو بنایی | |
16 آذر 95 | شعر امروز ایران | خسرو بنایی |
![]() |
نمی شود همیشه شهریور باشد
و من نسبت ام را با اواخر آذر در یک چشم درشت مضطرب کنم دیروز رفتی هیولایی که در پیش بینی من بود ... |
|
ادامه ... |
شعری از حبيب موسوي بيبالاني | |
16 آذر 95 | شعر امروز ایران | حبيب موسوي بيبالاني |
![]() |
پهلوي پنجشنبه را رستم دريده است/ پهلوي چشم جمعه غروب را هم رستم دريده است/ رستم هميشه پهلو را هم دريده است/ غم را هم ...
|
|
ادامه ... |
شعرهایی از ﻧﻴﻤﺎ ﺻﻔﺎﺭ ﺳﻔﻼﻳﻲ | |
16 آذر 95 | شعر امروز ایران | ﻧﻴﻤﺎ ﺻﻔﺎﺭ ﺳﻔﻼﻳﻲ |
![]() |
مرگ ِخوبي بود
دستآموزمان ميشد با قلب و ريه و رودههاش به مردن شبيهتر ميشد از من كه مردهاي از پنجره برميدارم ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از علیرضا ابن قاسم | |
16 آذر 95 | شعر امروز ایران | علیرضا ابن قاسم |
![]() |
مسافتی عریض
اسمانی که به پهلوش خفته بود آبی قطار قطره و اسرافیل ... |
|
ادامه ... |
شعری از سهند آدم عارف | |
16 آذر 95 | شعر امروز ایران | سهند آدم عارف |
![]() |
برقی در باد خشکید
و روی ملایم پیچید ماهوت ملایم ریخت روی ملایم پاشید ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از اعظم خندان | |
16 آذر 95 | قوالب کلاسیک | اعظم خندان |
![]() |
مرد کردی و عشق تصویریست بین دیوار و جوخه اعدام
لب مرزی که نابرابر بود بوسه تیر روی بازوها شهر تا ده گرسنگی سرخ است روی پالان قاطری لنگان بغض تا گریه استرس دارد زن این قصه پای کندوها ... |
|
ادامه ... |
سایر صفحات : 123456789101112131415161718192021222324252627282930313233343536373839404142434445464748495051525354555657585960616263646566676869707172737475767778798081828384858687888990919293949596979899100101102103104105106107108109110111112113114115116117118119120121122123124125126127128129130131132133134135136137138139140141142143144145146147148149150151152153154155156157158159160161162163164165166
اینجا و آنجا
- جایزه شعر خبرنگاران برگزیدگان خود را شناخت
- برگزیدگان جایزه «شاملو» تقدیر شدند
- فروش فراتر از انتظار کتاب یک شاعر
- نامزدهای جشنواره شعر «فجر» معرفی شدند
- انتشار گزیده شعرهای منصور اوجی
- لیلا کردبچه: فضای ادبی کشور شاعران را دلسرد کرده است
- کرونا «عباس صفاری» را از ما گرفت
![]() |
کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو

![]() |
شرایط درج آگهی در پیاده رو |