شعری از فریاد شیری | |
29 شهریور 98 | شعر امروز ایران | فریاد شیری | |
نه! بر نمیگردد
پشت سرش سنگ انداختهاند حتی اگر نقشه را وارونه بگیری به سرنوشتِ تو پشت میکند انگار زندگی را به تبعید میبرد هر چه بوده و هست خواهد بود برایش ... |
|
ادامه ... |
ویژه نامه ها
1400 |
نوروز 1399 |
نوروز 1398 |
نوروز 1397 |
داستان نوروز 1396 |
نوروز 1393 |
بهرام اردبیلی |
ترجمه اولیس اثر جویس |
ساده نویسی |
علی مسعود هزارجریبی |
شعری از فاطیما مهرابی | |
29 شهریور 98 | قوالب کلاسیک | فاطیما مهرابی | |
کوه ها کوره های یاقوت اند
جگر آبدیده ای دارند در گلوها قصیده ای خونین رنگ های پریده ای دارند ... |
|
ادامه ... |
شعری از علی فتحی مقدم | |
29 شهریور 98 | شعر امروز ایران | علی فتحی مقدم | |
دیدم به اسارت بردند
کلاغهای چشم تو را که پیش از این خریدهاند در موصل دیدم گورم را کندند چون دلی که در لازقیه به اجبار رفت ... |
|
ادامه ... |
داستانی از سجاد احمدی | |
29 شهریور 98 | داستان | سجاد احمدی | |
قرار نبود مهمان بیاید؛ آن هم با گل و شیرینی. تا لحظه ی آخر هم کسی به او نگفته بود؛ همه فکر می کردند برایش بهترین انتخاب است. به هر حال تصمیم گرفته شده بود آن هم یا در مجلس های زنانه ی بعد از نماز ظهر یا در دورهمی همسایه ها در پارک. جایی که هر صحبتی شروع، و در نهایت به ازدواج یا طلاق یک نفر ختم می شد و در مورد او، همه ی زن های محل می گفتند: چه کسی را می خواهد بهتر از این پسر، از سرش هم زیادی است ...
|
|
ادامه ... |
شعری از امیر اور فارسی ِ رُزا جمالی |
|
12 شهریور 98 | ادبیات جهان | رُزا جمالی | |
اینجاست، که می افتد و تکه تکه می شود در هیچی خود
بی هیچ اعلانی پیشاپیش که تمام جهان از نور زائیده می شود چشمی پدیدار می شود نیم باز باز وُ بسته می شود ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از زهرا حیدری | |
12 شهریور 98 | شعر امروز ایران | زهرا حیدری | |
نمیتوان به درونگرایی درختها پیچید و برونگرایی باد...
نظم خیالی فصلها ما را به بوی علف سوق میدهد یا به خوابهای زمستانی... چگونه دست به ترکیب زندگی بزنم در تنگ این غروب ... |
|
ادامه ... |
سقوط در دریای تاریک نویسنده: نیل گیمن مترجم: گلارا فنائیان |
|
12 شهریور 98 | ادبیات جهان | گلارا فنائیان | |
رود تایمز یک حیوان کثیف است که مثل مار در کوچه های لندن می خزد. همه ی رودها به آن سرازیر می شوند. فلیت، تایبرن، نکینگر، تمام چرک ها، پس مانده ها، زباله ها، جسد سگ ها، گربه ها و استخوان های گوسفند ها و خوک ها را با خود حمل می کنند و آن ها را در آب های قهوه ای رنگ تایمز می ریزند، تا آن ها را به سمت شرق و کرانه ی رود و از آن جا به سمت دریای شمال و فراموشی ببرد.
لندن بارانی است ... |
|
ادامه ... |
جایگاه عناصر شعر در آثار محمود دولت آبادی فاطمه محسن زاده |
|
12 شهریور 98 | اندیشه و نقد | فاطمه محسن زاده | |
اصطلاح بیان شاعرانه در مورد شیوۀ بیان و نثر برخی از داستاننویسان به کار میرود، ربطی به شعر ندارد و منظور از «بیان شاعرانه» بیانی است که تا حدّ ممکن لطیف و نرم باشد. داستان میتواند در لحظههایی، شعر را به خدمت بگیرد. در این مورد میتوان از «آهوی بخت من گزل»، اثر محمود دولتآبادی، نام برد.
تصاویر خیال نوشته را غنیتر میکند. برای برخی از نویسندگان استفاده از استعاره و تشبیه، طبیعی است، عدّهای هم با تأمّل و برنامهریزی ماهرانه از این تصاویر استفاده میکنند و بسیاری نیز ارزش تصاویر را نادیده میگیرند. ... |
|
ادامه ... |
شعری از چارلز بوکوفسکی ترجمه ی سعید جهانپولاد |
|
12 شهریور 98 | ادبیات جهان | چارلز بوکوفسکی | |
اونا دارن خونهیی میسازن
نیمبلوک پایینتر از اینجایی که منام کز کرده گوشهی اتاق با پردههای کیپ کشیده پایین دارم به صداها گوش میدم میخایی که با چکشا کوبیده میشن ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از ثنا نصاری | |
21 مرداد 98 | شعر امروز ایران | ثنا نصاری | |
با اینحال
جای نگرانی نیست همهچیز طبیعی است طبیعی مثل خون بر قربانگاه ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از ماتئوس ظاریفیان ترجمه ی امیک الکساندری |
|
21 مرداد 98 | ادبیات جهان | امیک الکساندری | |
ماتئوس ظاریفیان متولد سال 1894 در شهر استانبول می باشد.در سال 1914 پس از اتمام تحصیلات به عنوان معلم انگلیسی وتربیت بدنی در مدارس ارامنه مشغول به کار شده، مدتی نیز به عنوان مترجم به استخدام نیروهای نظامی انگلیس در آمده است. در عنفوان جوانی به مدت سه سال با بیماری سل دست وپنجه نرم کرد اما سرانجام در سن 30 سالگی به علت بیماری درگذشت ( سال 1924 –شهر استانبول ترکیه) . در اشعار او حزن آگاهی از مرگ پیشِ رو و عواطف و تفکرات شاعری جوان درباره زندگی، عشق، مرگ و سرنوشت بشر با لطافت و ظرافت ...
|
|
ادامه ... |
یادداشتی بر مجموعه داستان «مناطیق جنگی» از مجید خادم نوشته ی خالو خالد |
|
21 مرداد 98 | اندیشه و نقد | خالو خالد | |
سرنوشتی مَحتوم، گریز ناپذیر: «همین است که هست». انسان همیشه درگیر سرنوشت است، که آیا بتواند یا نتواند، مسیری هر چند اندک را به اختیار خود قدم بزند. سرنوشتی که سیاست های کلانِ صاحب منصبان در آن نقش بسزایی دارند. هر تصمیمی در هر نهادی نسلی را به لحاظ اندیشه و روش زیست، متفاوت بار می آورد.
آگاهی ها و آموزه ها و نوع زیست در ایجاد سرنوشت بشری آهسته آهسته در زندگی رسوخ می کند بگونه ای که آحاد نمی توانند درک کنند این سرنوشت کی نوشته شده است، پس سرنوشت و تقدیر به شکل فرهنگی، امر فرا انسانی و ... |
|
ادامه ... |
نگاهی به مجموعه داستان "شرکت ملی خون پدرم" از رزاق راشدی نوشته ی مهدی معرف |
|
21 مرداد 98 | اندیشه و نقد | مهدی معرف | |
مجموعه داستان شرکت ملی خون پدرم اگر چه به لحاظ حجمی کتابی لاغر است اما توانسته نوزده داستان را در خود جای دهد. داستان هایی که به واسطه تجربه نویسنده از استحکام و قدرت و سبک و نگاهی مخصوص به خود برخوردار است. این مجموعه روی پای خودش می ایستد و داستان ها تکیه و پشت شان به یکدیگر است. داستان ها، در دایره ای می نشینند و گرد می آیند که گذر زمان را از پس و پیش شان می توان دید. داستان ها از فضایی و موقعیتی واحد ریشه می گیرند ...
|
|
ادامه ... |
داستانی از روناک سیفی | |
4 تیر 00 | داستان | روناک سیفی | |
یک دو سالی میشه که به این درد لذت بخش مزمن مبتلا شدم. زخم روی مچ چپم رو میگم. راستی اگه روی دست راستم بود باید چه خاکی به سرم میریختم؟ من که راست دستم، چطور میتونم با دست چپ تمرکز بگیرم و زخم رو بکنم و یک دو میل پایین برم ؟ محال بود سوراخی به این ظریفی دربیارم .
یک ربعی می شه خونش بند نمییاد. باید برش می داشتم ... |
|
ادامه ... |
داستانی از علی خاکزاد | |
21 مرداد 98 | داستان | علی خاکزاد | |
بوی عرق پرستار کوتاه قد پیش از خودش رسید و به کامش چسبید.بعد درحالی که رخ رخ خیارش را می جوید گفت:«برو دوش بگیر»حتما شوخی می کرد،میان آن همه غریبه که لخت ایستاده بودند و پشم و پیل به آب می زدند؟چند روز گذشته بود به این سرعت،که باز نوبت حمام رسیده بود؟چه وقت بود و چرا کسی ساعتی نداشت یا روی دیوار یکی نبود و پرسیدن وقت هم از پرستار حماقت بود ...
|
|
ادامه ... |
شعری از حسن دلبری | |
21 مرداد 98 | قوالب کلاسیک | حسن دلبری | |
بهشت من نباید پشت این هفت آسمان باشد
در آغوش تو خوشبختم همین شاید همان باشد نمی خواهم بهشتی را که عیاشی است بنیادش بهشت دیگران بگذار مال دیگران باشد ... |
|
ادامه ... |
شعری از افشین افشنگ | |
21 مرداد 98 | قوالب کلاسیک | افشین افشنگ | |
بلوطی محکمم اما
صلیبی محکم از چوبم شب مکر یهودا وُ شب عیسای مصلوبم ... |
|
ادامه ... |
دانلود ششمین شمارهی «فصلنامهی هفتاد» | |
7 مرداد 98 | نشر الکترونیکی | پیاده رو | |
با آثار از : سامان بختیاری/ عابدین پاپی/ ابوالفضل پاشا/ علیرضا پنجهیی/ حبیب پیام / ناصر پیرزاد/ صمد تیمورلو/ محمد جانبازان/ سعید جهانپولاد/ زبیدهی حسینی/ ثریا خلیق خیاوی/ نرگس دوست/ ایلیا دیانوش/ علیرضا رعیت/ رضا روزبهانی/ یزدان سلحشور/ فیض شریفی/ آفاق شوهانی/ یدالله شهرجو/ محمدحسین عابدی/ محمد عسکری ساج/ حافظ عظیمی/ محمد علینوری/ مهرداد فلاح/ جلیل قیصری/ کوروش کرمپور/ رضا کریممجاور/ ثریا کهریزی/ سعدی گلبیانی/ شجاع گلملایری/ داوود مالکی/ آیدا مجیدآبادی/ ساناز مصدق/ علیرضا مطلبی/ سجاد ممبینی/ سعید نصاریوسفی/ ابوالفضل نظری/ علی نقویان/ ماریا نقیبزاده/ کوروش همهخانی ...
|
|
ادامه ... |
شعرهایی از هرمز علی پور | |
4 مرداد 98 | شعر امروز ایران | هرمز علی پور | |
بر آنچه بر مراد تو نیست
روی برمیگردانی و بهجای آنکه در ذوق کودکان به وجد بیایی با اخم خویش آنها را به گریه میکشانی و ... |
|
ادامه ... |
داستانی از حسين مقدس | |
4 مرداد 98 | داستان | حسين مقدس | |
من يك عمر است كه بخاطر پرندههايم از گربهها دوري كردهام و كوچكترين حركات اين دشمنان غدار را در نظر داشتهام. زياد اهل روزنامه خواندن نيستم. اما اين دليل نميشود كه وقتي به سبزي فروشي ميروم و سبزي فروش به طور اتفاقي سبزيها را لاي روزنامهاي ميپيچد كه مقالهاي با عنوان "راز سقوط گربهها از ارتفاع" دارد توجهام را جلب نكند. اين كه گربهها در سقوط از ارتفاع چگونه عمل ميكنند كه هميشه چهار دست و پا به زمين ميافتند مدتها بود كه ذهنم را مشغول كرده بود ...
|
|
ادامه ... |
سایر صفحات : 123456789101112131415161718192021222324252627282930313233343536373839404142434445464748495051525354555657585960616263646566676869707172737475767778798081828384858687888990919293949596979899100101102103104105106107108109110111112113114115116117118119120121122123124125126127128129130131132133134135136137138139140141142143144145146147148149150151152153154155
اینجا و آنجا
- نگاهی تازه به سرودههای نصرت رحمانی
- «هشام مطر» برنده جایزه جورج اورول شد
- جایزه ادبیات داستانی زنان به «روث اوزکی» رسید
- توصیف علی باباچاهی از مسعود احمدی
- سید علی صالحی: شعر مسعود احمدی از زندگی سرشار بود
- «آزما»ی جدید منتشر شد
- سرانجام مردی که از «شاملو» کند و به «اخوان» نزدیک شد
رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو
شرایط درج آگهی در پیاده رو |
کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |