نلی زاکس
فرزام کریمی
3 اسفند 98 | ادبیات جهان | فرزام کریمی نلی زاکس 
فرزام کریمی
در سال 1966 نلی زاکس تنها زن آلمانی زبان بود که موفق به دریافت جایزه نوبل شد او در دریافت این جایزه تنها نبود بلکه در سال 1966 او به همراه ساموئل یوزف به صورت مشترک مفتخر به دریافت این جایزه شد نلی قبل از آنکه شاعر باشد نمایشنامه های رادیویی زیادی را کار کرده است و از قضا جایزه نوبل او بخاطر یک اثر نمایشی بود ...

ادامه ...
هارولد بلوم
فرزام کریمی
3 اسفند 98 | ادبیات جهان | فرزام کریمی هارولد بلوم 
فرزام کریمی
هارولد بلوم عصیانگری بود که تازیانه به دست ,مجرمان این شهر را تازیانه باران میکرد, ذات نقد همینست,تند,خشن و تلخ ,او در شهر کورها چشمانش را بر فجایع نبست و مجرمان شهر را که همان ادیبان بودند یکی یکی از لب تیغ گذراند, وظیفه اش را که گزیدن برای بیدارماندن اذهان بود را به درستی انجام داد و سپس بارهستی را بست و ...

ادامه ...
نگاه به «زندگی پنهان زنبورها»
ناصر مرادی زاده
3 اسفند 98 | اندیشه و نقد | ناصر مرادی زاده نگاه به «زندگی پنهان زنبورها»
ناصر مرادی زاده
سو مونک کید نویسنده زن آمریکایی به سال 1948 در آمریکا به دنیا آمد. در سال 1970 در رشته پرستاری از دانشگاه کریستین تگزاس موفق به دریافت مدرک شد. در بیست‌سالگی تحت‏تأثیر آثار تامس مرتون (Thomas Merton) قرار گرفت. در سی‌سالگی در دوره‏های نویسندگی دانشگاه ایموری (Emory) و کالج اندرسن (Anderson) شرکت کرد. آغازین کار وی در نویسندگی، یک مقاله شخصی بود که برای یکی از کلاس‏های نویسندگی‏اش نوشت. ...

ادامه ...
زن، شب، باران
(داستان مینی‌مال)
1 اسفند 98 | داستان | رها شاهرخی زن، شب، باران
(داستان مینی‌مال)
وارد اتاق خالی اش که میشوم، دلم میگیرد. انگار سال هاست که اینجا نبوده و من دلتنگی تمام این دوران را با خود حمل میکنم. همین یک هفته پیش بود ...

ادامه ...
خلاء
(داستان مینیمال)
1 اسفند 98 | داستان | عاطفه جهانگیرزاده خلاء 
(داستان مینیمال)
هوا سرد بود. کنار پنجره روی صندلی چوبی نشست. ...

ادامه ...
شعری از زهرا جهانی
1 اسفند 98 | شعر امروز ایران | زهرا جهانی شعری از زهرا جهانی
ملاقات دیگری مرد
این حفره که آویزانم از آن، چشم روح سرگردانی است که از جنازه برخاسته

نگاه، این دلو لغزان بر سر چاه را
چگونه به آسمان، بیندازم
...

ادامه ...
شعری از رسول رضا (شاعری از جمهوری آزربایجان)
برگردان از صالح سجادی
25 بهمن 98 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | Rəsul Rza شعری از رسول رضا (شاعری از جمهوری آزربایجان)
برگردان از صالح سجادی

فیلِ سفید
نخستین بار
در باغ‌وحشِ «رانگون» دیدم‌اش
میان میله‌های پرنقش‌ونگارِ قفسی آهنین
با چشمان و ناخن‌هایی سیاه
و پوستی همه سفید...
...

ادامه ...
دو شعر از روح‌الله آبسالان
25 بهمن 98 | شعر امروز ایران | روح‌الله آبسالان دو شعر از روح‌الله آبسالان
شب را به هر زبان که بنویسی
رنگ دیگری است
نیمی از کلمات را پیش از ادراک
به خاطر می‌آورد
لایه‌های زیرین ماه
زیر یک سقف
آوار جمله‌ها را تاب می‌آورد ...

ادامه ...
سه شعر از سعید یعقوبی
17 بهمن 98 | شعر امروز ایران | سعید یعقوبی سه شعر از سعید یعقوبی
حوالی این شب
که چشم درانده اتاق
تن زده از زحمتِ پیراهن
رها شده باشی
و دود سیگار
به متن تاریکی هاشور شود
...

ادامه ...
شعری از رضا طبیب زاده
15 بهمن 98 | قوالب کلاسیک | رضا طبیب زاده شعری از رضا طبیب زاده
بکُش به رسم پدرهامان که داغْ قسمت مادرهاست
بکُش به سنت اجدادی که رسمْ قتل برادرهاست
اگر که عاشق من هستی، بکُش؛ که خواهر من هستی
بکُش مرا که اساساً جنگ همیشه بر سر خواهرهاست ...

ادامه ...
کت و شلوار گاباردین
12 بهمن 98 | داستان | علی ملایجردی کت و شلوار گاباردین

ژیار به آستر کت دستی کشید و گفت جنس اعلا. گاباردین، از اون پدر ومادردارهاست. سر جیب بغل را بو کشید و گفت: لامصب چه بوی کاپیتان بلکی هم میده. صاحابش پیپ می کشیده، از اون آدم حسابی ها بوده. ...

ادامه ...
دو شعر از فرناز جعفرزادگان
28 اردیبهشت 99 | شعر امروز ایران | فرناز جعفرزادگان دو شعر از فرناز جعفرزادگان
گیرم که ماه بخواندم
با نانی که در گلو مانده چه کنم
ماما بگو
از بند  باران 
که اشکی نمانده
خنده آمده بود
اشک را در آستین بریزم ...

ادامه ...
شعرهایی از میا لاکومته
ترجمه ازایتالیایی به فارسی ویدا بردیاز
با همکاری آزیتا قهرمان
9 بهمن 98 | ادبیات جهان | ویدا بردیاز شعرهایی از میا لاکومته
ترجمه ازایتالیایی به فارسی  ویدا بردیاز
با همکاری آزیتا قهرمان
میا لکومتهMia Lecomte شاعرایتالیایی با اصالت فرانسوی است. جدیدترین کتاب های او مجموعه شعر Intanto il tempo (2012) و Al museo delle relazioni interrotte (2016)؛ مجموعه داستان کوتاه Cronache da un’impossibilità (2015)؛ و کتاب کودکان L'Altracittà (2010) هستند. اشعار او در ایتالیا و مجلات شعربین المللی و انتولوژی های مختلف معرفی شده است .در سال 2012 منتخبی از شعر هایش به دو زبان ایتالیایی و انگلیسی در کانادا منتشر شد ...

ادامه ...
داستانی از اورال خان بوکی
ترجمه ی آیناش قاسم
11 بهمن 98 | ادبیات جهان | آیناش قاسم داستانی از اورال خان بوکی
ترجمه ی آیناش قاسم
شب بسیار طولانی زمستان...
به دنبال چاره‌ای می‌اندیشی تا سرمایی که وجودت را فراگرفته، بیرون کنی؛ در این هنگام می‌خواهی فریاد کنی «نابود باد، زندگی ساکت!».
وقت گرگ و میش، به محض اینکه هوا تاریک می‌شود، دلت برای خانوادهات تنگ می‌شود که در روستا، شام مختصرشان را خورده، سرشان را زیر پتو کرده و به خواب رفته‌اند ...

ادامه ...
شعری از ابوالقاسم مومنی
7 بهمن 98 | شعر امروز ایران | ابوالقاسم مومنی شعری از ابوالقاسم مومنی
به مرکب رویت
ستاره بودم و مرجان
بر این هوا که بمانم
به سختی ی جان ...

ادامه ...
دو شعر از هرمز علی‌پور
3 بهمن 98 | شعر امروز ایران | هرمز علی‌پور دو شعر از هرمز علی‌پور
بعضی از حس‌ها در آدمی‌ست
که تا وقوع مرگ
نهان می‌میرند.
من با کسی که از راز کلمات نمی‌داند
چه صحبتی به این صبح دارم ...

ادامه ...
شعری از شاعر ترک «نِوزات چِلیک» Nevzat Çelik
برگردان: ابوالفضل پاشا
30 دی 98 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | «نِوزات چِلیک» Nevzat Çelik شعری از  شاعر ترک «نِوزات چِلیک» Nevzat Çelik 
برگردان: ابوالفضل پاشا
می‌گویم: ای گل!
نمی‌خواهم که در سایه‌ی دردهای فقیر
گل‌های تو پژمرده شوند
بعد می‌گویم: ای ماه! ...

ادامه ...
شعری از یِقیشه چارِنتس
ترجمه ی امیک الکساندری
27 دی 98 | ادبیات جهان | امیک الکساندری شعری از یِقیشه چارِنتس
ترجمه ی امیک الکساندری
یقیشه چارِنتس متولد سال 1887 در شهر کارس / قارص از برترین و پر نبوغ ترین شعرای ارمنستان می باشد. والدین او از شهر ماکو ایران بدانجا نقل مکان کرده بودند و شاعر همواره از ریشه های خویش یاد کرده و حتی در منظومه «چارنتس نامه» می نویسد: « من در شهر ماکو متولد شده ام ...

ادامه ...
شعری از محمدرضا میرزازاده
27 دی 98 | قوالب کلاسیک | محمدرضا میرزازاده شعری از محمدرضا میرزازاده
آدم شده ست هر که به حوا اضافه شد
دارا شده ست هر که به سارا اضافه شد
اسطوره ای به شعر معاصر جنون نداشت
لختی چکید از تو و لیلا اضافه شد ...

ادامه ...
ارزش در ادبیات
نوشته ی مجتبی تجلی
27 دی 98 | اندیشه و نقد | مجتبی تجلی ارزش در ادبیات
نوشته ی مجتبی تجلی
این گفته ی ژان پل سارتر در کتاب ارزشمندش (ادبیات چیست ) چه بسا برای بیان آنچه به عنوان ارزش در ادبیات پی جوی آن هستیم کافی باشد .اما بگذاریم قطعه های دیگری از همان کتاب را نیز مرور کنیم .ادامه می دهد :« ادبیات سیاه » وجود ندارد ...فقط داستان خوب هست وداستان بد ...داستان بد غرضش خوش آید خوانندگان است با نوازش احساسات آنان ،داستان خوب طلب وتوقع است و ...

ادامه ...