شعری از اکبر قناعت زاده | |
24 خرداد 98 | شعر امروز ایران | اکبر قناعت زاده | |
خالِ پریشانحالی به تعلیق
گذاشتم بر صورتی مجازی قطعه قطعه شده بر ملا و ناپیدا ... |
|
ادامه ... |
ویژه نامه ها
1400 |
نوروز 1399 |
نوروز 1398 |
نوروز 1397 |
داستان نوروز 1396 |
نوروز 1393 |
بهرام اردبیلی |
ترجمه اولیس اثر جویس |
ساده نویسی |
علی مسعود هزارجریبی |
شعرهایی از فرساد فرهادی | |
24 خرداد 98 | شعر امروز ایران | فرساد فرهادی | |
غربت ...
ناکجا آباد دل است ... ... نه ناکجاآباد دنیا ........ تو در میان جمع نیز ... ....... تنهائی ............... ... |
|
ادامه ... |
شعری از عفت کاظمی | |
24 خرداد 98 | قوالب کلاسیک | عفت کاظمی | |
سخت می گیرمت در آغوشم
کوه آتشفشان شوی حتی فاش گفتم که دوستت دارم آتشی در دهان شوی حتی ... |
|
ادامه ... |
داستانی از امید کامیارنژاد | |
24 خرداد 98 | داستان | امید کامیارنژاد | |
این پنجره های آهنی اگر تا صبح کیپ تا کیپ بسته بمانند، قطعاً این عباس حرامی مرا خواهد کُشت. جناب باز پرس، لااقل دستور بفرمایید یکی از این پنجره ها را باز کنند، تا هم نور بتابد تو هم این بوی تعفنِ مرده ماهی کمی کم بشود. آخر تصدقتان بشوم با این نور ضعیف مهتابی، با این قندیل فکسنی... چی؟ قندیل نیست؟ بله چشم. امر، امر شماست ...
|
|
ادامه ... |
داستانی از علیرضا فراهانی | |
24 خرداد 98 | داستان | علیرضا فراهانی | |
حالا وقت پرت شدن که با کلی تلاش و تقلا خودم رو رسوندم به نوک این قلّه و دستام رو از دو طرف باز کردم و جفت پاهامو چسبوندم بهم تا موقعِ سقوط همون شکلی که تو ذهنم تصور می کردم رو داشته باشم ، حس میکنم تازه دارم نفس می کشم ...
|
|
ادامه ... |
دانلود شمارهی پنجم فصلنامهی هفتاد | |
18 خرداد 98 | نشر الکترونیکی | پیاده رو | |
تازهترین شمارهی فصلنامهی "هفتاد" با آثار و گفتاری از این عزیزان آمده است: محمد آشور ، امین حراری ، پگاه احمدی ، زلما بهادر ، علیرضا بهنام ، عابدین پاپی ، ابوالفضل پاشا ، محمد جانبازان ، فاطمه جعفری ، رزا جمالی ، آتفه چهارمحالیان ، بهزاد خواجات ، عبدالله رییسی ، یدالله شهرجو ، سید علی صالحی ، نوید کاوری زاده ، علی رضا مطلبی ، افسانه نجومی ، مایا آنجلو ، جان اشبری ، سارگون بواص ، ازرا پاوند ، محمود درویش ، باب دیلن ، ودیع سعاده ، محمد ماغوط ...
|
|
ادامه ... |
شعری از نگین فرهود | |
3 خرداد 98 | نگاه اول | نگین فرهود | |
که حروفِ ...
بریزد از لای دندانِ عفونت پخش در خانه شود حروفِ وقتی صدا نمیزنمت به نام . چشم که بچرخانم دورِ دهان صبر بردارم از زبان و هی ببلعم شیونِ روز ... |
|
ادامه ... |
نگاهی به رمان «آتش زندان» اثر ابراهیم دمشناس علیرضا فراهانی |
|
3 خرداد 98 | اندیشه و نقد | علیرضا فراهانی | |
رمان «آتش زَندان» ابراهیم دمشناس با حجم تقریبی 800 صفحه ای خود ، خواننده اش را گرم و مشتاق به خواندن تا به انتها نگه می دارد . رمانی که نه زبانی ساده و خوشخوان دارد و نه به لحاظ روایی در زمره روایات متداول و تکراری شهری امروز قرار می گیرد .
اما تجربه ای که برای خود صاحب این قلم در خصوص خوانش این رمان و یافتن ذوقِ به پیش راندنش که از سر اتفاق هر قدر اثر رو به جلو می رود جذابیت صدچندانی نیز می یابد ، این بوده که 50 صفحه نخست رمان را می بایست بسیار ... |
|
ادامه ... |
شعری از سمیه جلالی | |
3 خرداد 98 | قوالب کلاسیک | سمیه جلالی | |
گفتی: "بخوان" به نام خدایان بوالهوس
دیباچه ی جماع بُز و اَنتر و مگس تکرار کن نحوست عصر مدرن را در انزوای کاغذی و ساده ی قفس ... |
|
ادامه ... |
شعری از آدرین ریچ ترجمه ی از رُزا جمالی |
|
8 مهر 98 | نگاه اول | رُزا جمالی | |
سه خواهرِ من نشسته اند
بر گدازه ها و سنگ برای بار اول است که در نور به وضوح می بینم آن ها را ... ... |
|
ادامه ... |
دو شعر از شارل وان لِربرگ ترجمه و معرفی از محمد زیار |
|
3 خرداد 98 | ادبیات جهان | محمد زیار | |
شارل وان لِربرگ از نسل خارق االعاده سرایندگان نماد گرای پایان سده نوزدهم، به تاریخ بیست و یکم اکتبر سال 1861 در شهر گان (Gand) واقع در شمالغرب بلژیک به این جهان آمد. پس از مرگ پدر (بسال 1868) به مدت هفت سال در کنار مادر و خواهرش ماری که یک سالی از او کوچکتر بود زندگی کرد.
از 1867 تا 1870 در آموزشگاه سَنت اَمان (lInstitut Saint-Amant) دوره ابتدایی را گذراند؛ در ماه اوت همان سال برای پیگیری تحصیلات خود در مدرسه سنت بارب (College Sainte-Barbe) که بدست یسوعیان اداره میشد نام نویسی کرد. در سال 1871، شاید بدلیل ... |
|
ادامه ... |
داستانی از نفیسه نظری | |
3 خرداد 98 | داستان | نفیسه نظری | |
در اندیشهی استاد بودیم! و غرق در تفسیر ابیات! قراربود امتحانی بگیرد. دیرتر آمد. دهدقیقه دیرتر آمد. نشست. و خودش را بهاجبار میانِ عقربههای ساعت روی مچهایمان جاداد. در گذشته بود و زخم کنار شانههایش در امتداد زمان دردمیکرد ...
|
|
ادامه ... |
نگاهی به رمان شب جاهلان نوشته منصور علیمرادی مهدی معرف |
|
3 خرداد 98 | اندیشه و نقد | مهدی معرف | |
روایت در رمان شب جاهلان نرم و مات و کدر شروع می شود و دست نویسنده به آرامی شیشه رو به دنیای رمان را از لکه های شبنم و مه می زداید و افق دید خواننده را وسعت می دهد. منصور علیمرادی می داند چگونه قلم اش را بگرداند که چشمان خواننده بی خواب و سرخ شود.نویسنده از همان ابتدا و آغاز سوار بر مرکب خیال و ذهن مخاطب اش می تازد. ...
|
|
ادامه ... |
شعری از ایمان مومنی | |
18 اردیبهشت 98 | شعر امروز ایران | ایمان مومنی | |
از خاکی که با باد رفت و
کویر را تنها گذاشت چند دانه جدا کنم برای روزهای تنهام ... |
|
ادامه ... |
شعری از ابریشم معینی | |
18 اردیبهشت 98 | شعر امروز ایران | ابریشم معینی | |
تو تصویری از من را به خانه آوردی که به اسم صدایت میکرد
ظهر با عطر برنج صندلی خالی روبرویت را پر میکرد ... |
|
ادامه ... |
آنتولوژیِ «در گسترهی هفتاد» به چاپ رسید | |
18 اردیبهشت 98 | معرفی کتاب | پیاده رو | |
آنتولوژیِ «در گسترهی هفتاد» به همت نشر هشت و در نمایشگاه کتاب منتشر شد. علاقهمندان به تهیهی این کتاب به نمایشگاهِ کتابِ تهران، شبستان، راهرو 4، غرفهی 35 مراجعه کنند.
آفاق شوهانی و ابوالفضل پاشا از سالِ 1396 گردآوریِ آنتولوژیِ «در گسترهی هفتاد» را آغاز کردند و در همان سال متن کتاب را به نشرِ هشت سپردند. گردآورندهگانِ این آنتولوژی، سه گروه از شاعران را در این کتاب معرفی کردهاند ... |
|
ادامه ... |
شعری از جعفر رضاپور | |
18 اردیبهشت 98 | قوالب کلاسیک | جعفر رضاپور | |
مگر که هرچه بگویم به گفته می آیی؟
تو از کدام جهان نهفته می آیی؟ در استعاره و تشبیه ها نمی گنجی تو گویی از دل شعری نگفته می آیی ... |
|
ادامه ... |
داستانی از روناک سیفی | |
4 تیر 00 | داستان | روناک سیفی | |
ملافهها را طوری که چروک نشوند روی بند پهن کرد و گیرههای شسته را بهشان زد. خواست تشت را بردارد که متوجه لکهای روی روتختیاش شد. به کف دستهایش نگاه کرد، نکند کثیف بوده باشند. اما نه تمیز بود! آن قسمت را آنقدر به هم سابید که کف دستهایش سرخ شد، بیفایده بود. ملافه را جمع کرد و پرت کرد توی تشت. ...
|
|
ادامه ... |
داستانی از آقاسی آیوازیان ترجمه ی امیک الکساندری |
|
18 اردیبهشت 98 | ادبیات جهان | امیک الکساندری | |
برایم پیغام آوردند که پارگِو یِسائیان درخواست کرده تا به ملاقاتش بروم. پارگِو دوست دوران دانشجویی ام بود و بیش از بیست سالی می شد که ندیده بودمش. حالا آفتابی شدندش مایه تعجب بود آن هم با این خواهش دستور مانند به ضم من. چی شده؟...چرا اللخصوص به یاد من افتاده؟...مگر نه اینکه طی این سالیان دور و دراز او به هیچ وجه اشاره ای دال بر صمیمیت مان نکرده بود؟ من هم از شما چه پنهان تقریبا فراموشش کرده بودم ...
|
|
ادامه ... |
شعرهایی از آنا آخماتوا ترجمه ی بهمن بلوک نخجیری |
|
30 فروردین 98 | ادبیات جهان | بهمن بلوک نخجیری | |
آنا آخماتوا یکی از مهم ترین شاعران روس در قرن بیستم محسوب می شود. یکی از دلایل اهمیت آخماتوا نقش او به عنوان شاعری بوده، که سرنوشت و تاریخ سن پترزبورگ-پتروگراد-لنینگراد را در قرن بیستم به عینه با تمام تراژدی ها و افتخاراتش تجربه کرده است. او حتی در خشن ترین سال های تاریخ شوروی و دوران ممنوعیت انتشار آثارش شهرت خود را به عنوان استادی صاحب سبک و صدای شاعرانه ای حقیقتاً اصیل همچنان حفظ کرد ...
|
|
ادامه ... |
سایر صفحات : 123456789101112131415161718192021222324252627282930313233343536373839404142434445464748495051525354555657585960616263646566676869707172737475767778798081828384858687888990919293949596979899100101102103104105106107108109110111112113114115116117118119120121122123124125126127128129130131132133134135136137138139140141142143144145146147148149150151152153154155
اینجا و آنجا
- نگاهی تازه به سرودههای نصرت رحمانی
- «هشام مطر» برنده جایزه جورج اورول شد
- جایزه ادبیات داستانی زنان به «روث اوزکی» رسید
- توصیف علی باباچاهی از مسعود احمدی
- سید علی صالحی: شعر مسعود احمدی از زندگی سرشار بود
- «آزما»ی جدید منتشر شد
- سرانجام مردی که از «شاملو» کند و به «اخوان» نزدیک شد
رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو
شرایط درج آگهی در پیاده رو |
کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |