شعری از ویلیام شکسپیر به پارسی و کردی ترجمه : زانکو یاری |
|
11 شهریور 95 | ادبیات جهان | زانکو یاری | |
چشمان معشوقۀ من نیست همچون آفتاب؛
لبهایش به سرخی مرجان ها نیست؛ سینه ها خاکستری اما نه چون برف سفید؛ گیسوانش به سیاهی تارهای کبود. ... |
|
ادامه ... |
ویژه نامه ها
1400 |
نوروز 1399 |
نوروز 1398 |
نوروز 1397 |
داستان نوروز 1396 |
نوروز 1393 |
بهرام اردبیلی |
ترجمه اولیس اثر جویس |
ساده نویسی |
علی مسعود هزارجریبی |
شعری از ﻋﻠﻴﺮﺿﺎ ﺑﻬﻨﺎﻡ | |
10 شهریور 95 | شعر امروز ایران | ﻋﻠﻴﺮﺿﺎ ﺑﻬﻨﺎﻡ | |
همیشه ترس من از سکوت
گذشتن از فضاهایی است که در هم فرو می روند آویزان از دیوار عبور این همه صدای به تنهایی ... |
|
ادامه ... |
شعری از وحید علیزاده رزازی | |
10 شهریور 95 | شعر امروز ایران | وحید علیزاده رزازی | |
خاصه وقت انحنای عمر
خاصه میبینی دود میکند در تأنی چشمانات ابرها همه میفهمند خیسی تابوتات را و مشفقانه چکههایت را برمیداری ... |
|
ادامه ... |
کسی نمیتواند چیز زیادی از شعر زبانی بداند! با نگاهی به اشعار آتفه چهارمحالیان و شوکا حسینی امیرحسین بریمانی |
|
10 شهریور 95 | بررسی کتاب | امیرحسین بریمانی | |
در این یادداشت، شعر قبل از هفتاد را شعری روایی (بهکمکِ انواع مختلفِ آن) در نظر گرفتهایم.
شعری که روایت نداشته باشد، چه میتواند باشد؟ سوال را برای تفهیم بیشتر، چندباری با خود تکرار میکنیم: شعری که روایت نداشته باشد، اندیشه (مضمون) را جایگزین کرده است؟ شعری که روایت نداشته باشد، عناصر اندیشه را چگونه پیاده میسازد ... |
|
ادامه ... |
داستانی از سمیه کاظمی حسنوند | |
10 شهریور 95 | داستان | سمیه کاظمی حسنوند | |
توی باغچه ی خزان زده یک گوشه روی تخته سنگی آفتاب می گیرم. آفتابش سست و کرخت است، زرد کمرنگ نباتی. تا می آید جانی بگیرد یک مشت ابر قلچماق می ریزند جلویش و شلوغ بازی درمی آورند. درخت های آلو و زردآلو و سیب، اسکلت های قهوه ای عمود بر زمین زیر باران یک ریز و مداوم دیشب قهوه ای تر به چشم می آمدند ...
|
|
ادامه ... |
شعرهایی از علی فردوسی | |
10 شهریور 95 | قوالب کلاسیک | علی فردوسی | |
هرچه ضرب کرد و جمع کرد دید آخرش نمی شود
باز پول کم می آورد، قرص همسرش نمی شود همسرش که با نداری اش ساخت، گرچه مثل شمع سوخت آب شد، نه... اشک شمع هم دیده ی ترش نمی شود ... |
|
ادامه ... |
شعری از حنظله ربانی | |
10 شهریور 95 | قوالب کلاسیک | حنظله ربانی | |
رفتی و پاییزی ترین ایّام حاصل شد
وحشی ترین امواج دریا سهم ساحل شد زیبایی تصویر ها را با خودت بردی زیبای من ! تصویر ها بعد از تو باطل شد ... |
|
ادامه ... |
شعری از نیکو آسترکی | |
10 شهریور 95 | قوالب کلاسیک | نیکو آسترکی | |
نیستی قلب از تپش هم می شود بیکار باز
کاش می شد آن لبانت زهر و من بیمار باز جای خون تیغ است امشب تویِ جریانِ رگم التماسِ چشمِ من، از چشمِ تو انکار باز ... |
|
ادامه ... |
شعری از آزاده فراهانی | |
4 شهریور 95 | شعر امروز ایران | آزاده فراهانی | |
از آن ایوان شروع شد
ﺁﻥجا که گل از خارم مدام ﻣﻲرویید تا گیسوی سرسپرﺩﻩام به «صبا» در صبحاﻧﻪهای قهوه و مسواک و ﻗﺪﻡهای باد عصر ... |
|
ادامه ... |
شعری از آناهیتا رضائی | |
4 شهریور 95 | شعر امروز ایران | آناهیتا رضائی | |
اتاق تاریک باشد
کنار پنجره باز پرده هر از گاه تکان بخورد با بوی خیابان من رفته باشم تا گردن تو در ﺣﻔﺮﻩی پرخون گردنت که تیزی چاقو ... |
|
ادامه ... |
شعری از رضا شالبافان | |
4 شهریور 95 | قوالب کلاسیک | رضا شالبافان | |
می شود یک نفر از دستِ نگاهت در خواب
یک شبه قدرِتمامیِ زمین پیر شود ولی آن فرد محال است بشر باشد و بعد بتواند کمی از دیدنِ تو سیر شود ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از آتیلا ژوزف ترجمه آزیتا قهرمان |
|
30 مرداد 95 | ادبیات جهان | آزیتا قهرمان | |
آتیلا ژوزف متولد 1905 یکی از بزرگ ترین شاعران مجارستان است .دوران کودکی اش در بحبوحه جنگ ؛ از هم پاشی خانواده و تنگدستی و آوارگی به سختی گذشت .او تحصیلاتش را بعدها در سوربن و وین ادامه داد اما به خاطر لحن عصیانگر و نوع نگاهش به زندگی و انتقاد از جامعه ای که در زندگی میکرد از کار تدریس برکنار و محکوم به انزوا شد . آتیلا ژوزف با روحی عصیانگر و زبانی پر شور و سرشار از بدعت های تازه همیشه شیفته و ستایشگر آزادی وعدالت و ...
|
|
ادامه ... |
نگاهی به "کلاغباز حرفه ای شده ام" احسان بَراهیمی عبدالعلی دستغیب |
|
30 مرداد 95 | اندیشه و نقد | عبدالعلی دستغیب | |
عنوان کتاب، خواننده را به یاد دفتر شعر فلاح "دارم کلاغ می شوم" می اندازد و تازه خوانش متن نشان می دهد که "کلاغ" احسان براهیمی کلاغ کلاغ هم نیست و گاهی کبوتری است که "بق بقو" می کند!
در زیر لایه متن "کلاغباز حرفه ای شده ام" روایت عشقی ناکامیاب و محزون به دیده می آید که ... |
|
ادامه ... |
تاملی بر "شعر موج ناب" و دیدگاه سیروس رادمنش بر "شعر موج ناب" سید حمید شریف نیا |
|
30 مرداد 95 | اندیشه و نقد | سید حمید شریف نیا | |
بیان اینکه "شعر موج ناب" چگونه مطرح شد، برای اهل تحقیق و آن دسته از مخاطبان حرفهای، بیانی تکراری است. تنها چند خط کوتاه و مختصر مرحوم منوچهر آتشی در مجله تماشا که جهت معرفی شعر شاعری تازه به نام "حمید کریمپور" نگاشت، کافی بود تا شروع تاریخ رسمی و کتبی "شعر موج ناب" برای امروز ما باشد. شاعران جوانی که شاخهای از شعر مدرن به نام آنها رقم خورد. "جوانترهايي که پس از دغدغهها و دعواهای هنر براي هنر و شعر تعهد و ...
|
|
ادامه ... |
شعری از محمدحسن مرتجا | |
30 مرداد 95 | شعر امروز ایران | محمدحسن مرتجا | |
مادر چه می کوبید در جوغن؟!
صدای کوبیدن یکنواخت «تاب، تاب» می پیچید در سطرهایم بوی ادویه جات زردچوبه، فلفل،دارچین وه چه سرمستی ... |
|
ادامه ... |
معرفت شناسیِ مفهوم، زیبایی و شعر عبدالکریم قیطانی فرد |
|
30 مرداد 95 | اندیشه و نقد | عبدالکریم قیطانی فرد | |
انسان پییش از آنکه با نشانه ها کوچکترین آشنایی داشته باشد با مفاهیم آشنا بوده است، مثل مفهوم نشانه هایی مانند آب، خاک و درخت که فکر میکنم از اولین مفاهیمی بوده اند که انسانهای اولیه با آنها سرو کار داشته اند و همیشه سعی بر انتقال این مفاهیم داشته اند. سختی انتقال مفاهیم انسان را به اشاره های نزدیک کردن به شی مورد نظر وا میداشت اما گاها بشر از اشیایی که قرار است مفهومشان را انتقال دهد دور بود مثلا به هنگام تشنگی که ...
|
|
ادامه ... |
شعری از محمد مهدی پور | |
30 مرداد 95 | شعر امروز ایران | محمد مهدی پور | |
از پنجرهای که باز نشد/ صدایت میزنم
به پنجرهای که باز نشد دستهایم/ به قلبی که یادش رفت احساسِ میان دنده ... |
|
ادامه ... |
داستانی از علی خاکزاد | |
30 مرداد 95 | داستان | علی خاکزاد | |
بار اولی که مگس قایقران را دیدم،وقتی بود که شب پیش از آن نخوابیده یا کم خوابیده بودم . حالا درست یادم نیست . همیشه بعد چنین شبی کف پاهام سرد می شود و نوک انگشت هام یخ می زند،انگار دست میت باشد . گاه وبی گاه صدای کسی توی گوش چپم می پیچد که ناله و استغاثه می کند وّ یا ندبه . گاهی هم با من حرف می زند ...
|
|
ادامه ... |
شعری از ﻭﺣﻴﺪﻩ ﺳﻴﺴﺘﺎﻧﻲ | |
30 مرداد 95 | شعر امروز ایران | ﻭﺣﻴﺪﻩ ﺳﻴﺴﺘﺎﻧﻲ | |
پرچم از جایی بلند ﻣﻲشود که راه بیفتد خون
گیاه سرخابی به تپاندن بیفتد و آن راه رفتنش گرفته باشد فرو کردنش گرفته باشد ... |
|
ادامه ... |
چرا شاعر و نویسنده ی جهانی نداریم؟ کاظم هاشمی |
|
30 مرداد 95 | اندیشه و نقد | کاظم هاشمی | |
یکی از مسائل ادبیات ما این است که چرا بعد از گذشت یک قرن از عمر ادبیات نو در ایران هنوز نتوانسته ایم چنان که باید و شاید چهره یا چهره هایی به جهان معرفی کنیم؟به عبارت دیگر چرا ادبیات معاصر ما سعدی و خیام ندارد؟ مگر ما میراث خوار سعدی و خیام و مولوی و حافظ نیستیم؟ پس چه شده است که چنین فقیر و بی مایه شده ایم ...
|
|
ادامه ... |
سایر صفحات : 123456789101112131415161718192021222324252627282930313233343536373839404142434445464748495051525354555657585960616263646566676869707172737475767778798081828384858687888990919293949596979899100101102103104105106107108109110111112113114115116117118119120121122123124125126127128129130131132133134135136137138139140141142143144145146147148149150151152153154155
اینجا و آنجا
- نگاهی تازه به سرودههای نصرت رحمانی
- «هشام مطر» برنده جایزه جورج اورول شد
- جایزه ادبیات داستانی زنان به «روث اوزکی» رسید
- توصیف علی باباچاهی از مسعود احمدی
- سید علی صالحی: شعر مسعود احمدی از زندگی سرشار بود
- «آزما»ی جدید منتشر شد
- سرانجام مردی که از «شاملو» کند و به «اخوان» نزدیک شد
رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو
شرایط درج آگهی در پیاده رو |
کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |