نگاهی به مجموعه داستان تازه نوشته سارا محمدی نوترکی
نوشته جناب حسین نوروزی‌پور
4 اردیبهشت 01 | اندیشه و نقد | حسین نوروزی‌پور نگاهی به مجموعه داستان تازه نوشته سارا محمدی نوترکی
نوشته جناب حسین نوروزی‌پور
مجموعه داستان با رنگی بدون اسم به نویسنده‌گی خانم سارا محمدی نوترکی در انتشارات نصیرا به سال 1400 چاپ گردیده است. این کتاب ارزشمند شامل یازده داستان در هشتاد و یک صفحه است. بافت داستان‌ها بر آمده از بستری است که شخصیت‌ها میان وقایع و خاطرات خود، در جستجوی لحظه‌های ناب زندگی هستند ...

ادامه ...
شعری از صنم نافع
4 اردیبهشت 01 | قوالب کلاسیک | صنم نافع شعری از صنم نافع
فکرها در سرم بزرگ شدند،آسمان کوچک است در نظرم
این حوالی پلی نمی بینم،تا ازآنجا به زندگی بپرم
بروم در دل خطرها و جنگ با لايه هاي پنهاني
من کدامم از اینهمه تصویر!؟من در آيينه چندمين نفرم ...

ادامه ...
شعری از آیدا مجیدآبادی
4 اردیبهشت 01 | شعر امروز ایران | آیدا مجیدآبادی شعری از آیدا مجیدآبادی
خانه در چمدانت جا نمی‌شود
و این را
مو‌های پریشانت
بهتر از تو می‌دانند ...

ادامه ...
شعرهایی از اسماعیل مهرانفر
4 اردیبهشت 01 | شعر امروز ایران | اسماعیل مهرانفر شعرهایی از اسماعیل مهرانفر
یا بسته بودم
یا طریقه‌ی بستن
و دلیل‌ام دو سنگ خوابیده‌ست بر دریچه‌ی الست
بسته بودم، مطمئن‌ام
و کواکب
دری نگشوده‌اند ...

ادامه ...
شعرهایی از ته‌نیا محمد
ترجمه ی سعید فلاحی
4 اردیبهشت 01 | ادبیات کردستان | سعید فلاحی شعرهایی از ته‌نیا محمد
ترجمه ی سعید فلاحی
"تەنیا محمد" (تنها محمد) شاعر و نویسنده‌ی کورد، زاده‌ی یک آگوست ۱۹۸۹ میلادی در شهر رانیه، استان سلیمانیه‌ی اقلیم کوردستان است. در آن‌جا رشد و نمو یافت و اکنون سالیان درازی‌ست ساکن شهر کاردیف پایتخت کشور ولز است. ...

ادامه ...
شعری از سمیرا عاطفی
4 اردیبهشت 01 | قوالب کلاسیک | سمیرا عاطفی شعری از سمیرا عاطفی
چیزی بگو صریح‌تر از ناسزا به من
«زخمی بزن عمیق‌تر از انزوا به من»
یا با خودت مرا به تماشای خود ببر
یا پس بده به برق نگاهی مرا به من ...

ادامه ...
نقدی بر کتاب خانه خراب ترجمه ی محمد حیاتی
نوشته سهام عکرش
4 اردیبهشت 01 | اندیشه و نقد | سهام عکرش نقدی بر کتاب خانه خراب ترجمه ی محمد حیاتی
 نوشته سهام عکرش
آگامبن می گوید: «هر اثر مکتوب طرحی ناتمام از اثری است که هیچ‌گاه نوشته نشده، زیرا آثار بعدی، در حکم الگو، تنها نمایانگر طرح‌های کلی هستند». این طرح‌ها به صورت زنجیره‌هایی به هم متصل‌اند. زنجیره‌هایی که نویسندگان از ماهیت شکل‌گیری و فرم‌دهی آن‌ها به مثابه‌ی طرحی کلی بی خبرند. این طرح‌ها هنگام خوانده شدن ...

ادامه ...
ویلیام کارلوس ویلیامز‌ : شاعر فرغان و گل سرخ
نگارش و ترجمه ی مازیار ظفری
4 اردیبهشت 01 | ادبیات جهان | مازیار ظفری ویلیام کارلوس ویلیامز‌ : شاعر فرغان و گل سرخ
نگارش و ترجمه ی مازیار ظفری
ویلیام کارلوس ویلیامز، شاعر و پزشک معاصر ایالات متحده آمریکا، روز هفدهم سپتامبر ۱۸۸۳ در شهر راترفورد در ایالت نیوجرسی زاده شد. پدرش نسب انگلیسی و‌ دانمارکی داشت و با مشروبات الکلی تجارت می‌کرد. مادرش نیمه‌فرانسوی و از اهالی پوئرتوریکو بود.
ویلیامز پس از دوره‌ی دبستان، تحصیلات متوسطه‌اش را در ژنو‌ و پاریس ادامه داد ...

ادامه ...
شعرهایی از ستار جانعلی پور
4 اردیبهشت 01 | شعر امروز ایران | ستار جانعلی پور شعرهایی از ستار جانعلی پور
سگ آبی داشت خال‌های قرمز یک قزل‌آلا را تماشا می‌کرد
تا اینکه صفحه سیاه شد و عبارت no signal ظاهر شد

با خودم گفتم: تا آنتن بیاد شعری از چالنگی بخونم
این آمد: ...

ادامه ...
داستانی از مصیب پیرنسری
4 اردیبهشت 01 | داستان | مصیب پیرنسری داستانی از مصیب پیرنسری
گفتم شاید اگر کمی از جایم تکان بخورم بد نباشد . از انباری با همان پیژامه و ژاکت وصله پینه بیرون زدم . خورشید هم بود و نبود . تکه ای از آسمان جنگل بزرگ ، نور رخشان خورشید بود که زیر ابرهای متراکم و باران خیز ، دفن شده بود ...

ادامه ...
شعری از فانوس بهادروند
4 اردیبهشت 01 | شعر امروز ایران | فانوس بهادروند شعری از فانوس بهادروند
در آواز کوچه‌ پیچیده
شادی‌ کودکان در تَک و دُو توپ
در هم‌‌همه‌ی خیابان
وُ هوی موتورها بر فضای بهمن
بهمن که خاطره‌ام از هوایی‌ست ...

ادامه ...
شعری از رضا بختیاری اصل
4 اردیبهشت 01 | شعر امروز ایران | رضا بختیاری اصل شعری از رضا بختیاری اصل
داد مزدک را
در تیسفون
مدفون کردند
- به روایت نظام‌الملک -
- در حکایت فردوسی -
تیر زدند ...

ادامه ...
شعری از شمس آقاجانی
29 اسفند 00 | شعر امروز ایران | شمس آقاجانی شعری از شمس آقاجانی
صبح زودِ سردِ زمستان
شمعدانی ما گل داد
اما فقط یکی
عصر همان روز شنیدم
نفسش را نکشید دیگر ...

ادامه ...
داستانی از قباد آذرآیین
29 اسفند 00 | داستان | قباد آذر آیین داستانی از قباد آذرآیین
دادگاه —که در نوع خود منحصر به فرد بود— برای رسیدگی به اتهام پسربچه ای که یک لامپ رنگی از سر در مقبره ای دزدیده بود، تشکیل جلسه داده بود..
قاضی از پسرک پرسید:"آیا سوگند می خوری که غیر از راست چیزی نگویی؟"
پسرک پرسید:"غیر از راست " یعنی چی ...

ادامه ...
شعرهایی از برونو ك اوير
ترجمه ی زهره آذر شهاب
29 اسفند 00 | ادبیات جهان | زهره آذر شهاب شعرهایی از برونو ك اوير
ترجمه ی زهره آذر شهاب
برونو ك اوير یکی از برجسته ترین چهره های شعر معاصر سوئد به شمار می‌رود. او در سال ١٩٥١ در شهر لين شوپينگ سوئد به دنيا آمد. اولین کتاب شعر او با نام "ترانه ای برای آنارشیسم" در سال ۱۹۷۳ منتشر شد ...

ادامه ...
شعرهایی از فاروق امیری
29 اسفند 00 | شعر امروز ایران | فاروق امیری شعرهایی از  فاروق امیری
ای دهانت سالی خوش
برکت باغ‌ها در سینه‌ی توست
آن انحنای بزرگوار شیر و
شِکَـر
که آب‌های اساطیری به آن‌جا می‌ریزند ...

ادامه ...
شعرهایی از خسرو بنایی
29 اسفند 00 | شعر امروز ایران | خسرو بنایی شعرهایی از خسرو بنایی
سفر ما
در سواحل ادامه داشت
و دریا
در آب‌ها تکان می‌خورد
و خاطرات در پیچک‌های حافظه شکل می‌گرفت
تابستان هنوز در دل تابستانی که نمی‌خواستیم بود ...

ادامه ...
شعری از اورهان ولی
برگردان از ابوالفضل پاشا
29 اسفند 00 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | ابوالفضل پاشا شعری از اورهان ولی
برگردان از ابوالفضل پاشا
از پرِ پرندگان نیز سبک‌تر می‌شوم
در چنین بامدادها
که بر پشتِ بامِ روبه‌رو
خورشیدپاره‌یی پیداست
درون‌ام پر از نغمه‌ی پرندگان ...

ادامه ...
شعری از اورهان ولی
برگردان از نیما پیل‌تن
29 اسفند 00 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | نیما پیل‌تن شعری از  اورهان ولی
برگردان از نیما پیل‌تن
خیال نکن دردِ من آفتاب است.
چه سود بهار اگر بیاید،
گل‌های بادام اگر بشکفند؟
آخِرش مرگ که نیست ...

ادامه ...
داستانی از دنا پرویزی
29 اسفند 00 | داستان | دنا پرویزی داستانی از دنا پرویزی
- «پس بالاخره اومدن».
بغض راه گلویم را بسته بود. لاف و گزاف خودشان و قیل و قال‌ ابوطیاره‌های طلبکارشان که به سمت جنگلِ کوچک آبنوس سرازیر می‌شدند، خانه‌خانه‌ی دهکده را پر کرده بود ...

ادامه ...
داستان کوتاهی از فرانتس کافکا
سعیدجهانپولاد
29 اسفند 00 | ادبیات جهان | سعیدجهانپولاد داستان کوتاهی از فرانتس کافکا
سعیدجهانپولاد
لاشخور به پاهایم هجوم آورده بود و مدام با منقارش نوک می زد، چکمه ها و جوراب هایم را تکه پاره کرده و به انگشت هایم منقارش را فرو می کرد و ضربه می زد ، بعد بال کشید و چند بار دور سرم چرخید و دوباره فرود آمد و نشست و به کندن گوشت از پاهایم ادامه داد ...

ادامه ...
شعری از میثم ریاحی
29 اسفند 00 | شعر امروز ایران | میثم ریاحی شعری از میثم ریاحی
به فردا چای تعارف می کنم
به قبله ام آب
یکی نبات نشانم می دهد و
دیگری ناله های جاودانه در خانه ...

ادامه ...
داستانی از آرام روانشاد
29 اسفند 00 | داستان | آرام روانشاد داستانی از آرام روانشاد
بیتا می‌گوید از درِ انتهایی سوار شویم بهتر است؛ چون آنجا صندلی خالی برای نشستن پیدا می‌شود. تابه‌حال از درِ انتهایی سوار نشده‌ام. چون درِ ورودی با درِ انتهایی فاصلۀ زیادی دارد. بااینکه ده دقیقه زودتر به ایستگاه می‌رسم ...

ادامه ...
شعرهایی از شهرام شاهرختاش
29 اسفند 00 | شعر امروز ایران | شهرام شاهرختاش شعرهایی از شهرام شاهرختاش
با گله‌های علف
من تا بوی سرخ قتلگاه رفته‌ام.
در این صراحتِ لکنت
چریدن:
تا مرز براق کاردها
آزادی‌ست ...

ادامه ...
شعری از افشین شاهرودی
29 اسفند 00 | شعر امروز ایران | افشین شاهرودی شعری از افشین شاهرودی
از بلندگوها صدای حرکت تانک‌ها درنخلستان‌های ایران پخش می‌شد. تانک‌ها از روی سینه‌ی نوزادی رد شده بودند که درکَپَری زیر نخل‌ها تازه به دنیا آمده بود.
در گریه‌ی نوزاد و غرّش تانک‌ها دیدم هزار تکه شده‌ام ...

ادامه ...
داستانی از مظاهرشهامت
29 اسفند 00 | داستان | مظاهرشهامت داستانی از مظاهرشهامت
تنها یک بار، پس از این که بفهمی نفهمی با ساسان، هم دانشگاهی اش، با هم رابطه عاشقانه پیدا کرده بودند و آن رابطه خیلی زود مانند یک سوءتفاهم تمام شده و به آخر رسیده بود، در حالیکه در فرودگاه در سالن انتظار کنار هم نشسته بودند، دیده بود او عینکش را از روی چشم برداشت و با لب های غنچه کرده ...

ادامه ...
رویایِ حجم (نوشته ای درغیاب یدالله رویایی)
مهران شفیعی
29 اسفند 00 | اندیشه و نقد | مهران شفیعی رویایِ حجم (نوشته ای درغیاب یدالله رویایی)
مهران شفیعی
" حجم ، شعر حرف های قشنگ نیست " . جمله ای که در توضیح شعر حجم عکس حرف های شاعر عمل می کند . شعر حجم شعر حرف های بکر است که مخاطب در مواجهه ی با آن اولین حضور خود با شعر را حس می کند . پس کمال می طلبد و در کمال پیوستن به آن چشمی ست که کشف می کند آن چیزی که خود از شعر می طلبد نه آنکه شاعر منظور دارد ...

ادامه ...
نگاهی به شعرهای هوشنگ چالنگی
سید حمید شریف نیا
29 اسفند 00 | اندیشه و نقد | سید حمید شریف‌نیا نگاهی به شعرهای هوشنگ چالنگی
سید حمید شریف نیا
با صورت‌بندی نیما شعر معاصر به دگردیسی تن داد تا پوست‌اندازی دهه چهل، شایستگی را بر تن شعر کند و آن فربگی تازه را جرات و رشادت روش‌ها و منش‌های تازه سازد. دهه‌ای که برای ماندگاری خود در شعر، به بودهای پیشین خود به ظاهر وفادار نبود و در باب سیرت و صورت یک مسیر تازه را برای هویت نوساخته خود برگزید که بدون شک اصول دیگر بودگی را از نیما و دلیرانی چون هوشنگ ایرانی آموخته بودند ...

ادامه ...
شعری از ییلماز اردوغان
برگردان از علیرضا شعبانی
29 اسفند 00 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | علیرضا شعبانی شعری از  ییلماز اردوغان
برگردان از علیرضا شعبانی
با خوابیدن‌ات
تنهایی به سراغِ شهر می‌آمد
با بیدار شدن‌ات
در رخ‌سارِ من فصل تغییر می‌کرد
تو از دوست داشتنِ پنهانی‌ام خبردار نمی‌شدی ...

ادامه ...
شعرهایی از فریبا صدیقیم
29 اسفند 00 | شعر امروز ایران | فریبا صدیقیم شعرهایی از فریبا صدیقیم
به دهانت نگاه می‌کردم
و دریچه‌ای که حرف‌های بسته را یکی یکی به رمز باز می‌کرد
دریچه که بسته شد
هزار کلید ...

ادامه ...
شعرهایی از مارف ئاغایی
برگردان از بابک صحرانورد
29 اسفند 00 | ادبیات کردستان | بابك صحرانورد شعرهایی از مارف ئاغایی
برگردان از بابک صحرانورد
جزو شاعران نسل دوم كردستان ایران است. او حكايت تعليق، تنهايی و سرگرداني انسان امروز را روايت مي كند؛ انساني كه از ريشه خود گسسته و در لاك تنهايی اش خزيده و فقط با رويكردی نو به طبيعت خود و هستي است كه مي تواند رابطه اش را دوبازه باز يابد ...

ادامه ...
شعری از ایرج ضیایی
29 اسفند 00 | شعر امروز ایران | ایرج ضیایی شعری از ایرج ضیایی
گفته بودم دره دایره نیست
شاید جاده بشوی
راهت را گم کنی
آفتاب اما کوچک نمی‌شود در دهان دره
کوهستان کِش نمی‌آید در پوست
رودخانه‌ای که از کنار افعی می‌گذرد ...

ادامه ...
شعرهایی از هرمز علی‌پور
29 اسفند 00 | شعر امروز ایران | هرمز علی‌پور شعرهایی از هرمز علی‌پور
‌که سوخته است و
بعد
بخشی از هوایی‌ست که
بوی اندوه از آن بیاید
به این سینه پا که بگذارد هرکسی
برگشتنی پس هم در کار نیست ...

ادامه ...
نگاهی به داستان کوتاه جویس کارول اوتس
نازنین عظیمی
29 اسفند 00 | اندیشه و نقد | نازنین عظیمی نگاهی به داستان کوتاه جویس کارول اوتس
نازنین عظیمی
داستان کوتاه «من پسرتان نیستم، من کسی نیستم که بشناسید» داستان پاییز است. فصل خزان، فصل مرگ، فصل بازنشسته شدن و به انتظار زمستانِ زندگی، روزها را سپری کردن. فضا پر از صدای تمنا است. کسی، کسی را نمی­شناسد. ترس، حاکم است. ترسِ غریزیِ چشم­در­چشم شدن با آینه، با آینده، با خود. «نه ما شما را می­بینیم، نه شما ما را.» مانُر، ایستگاه آخر است ...

ادامه ...