شعری از آتااول بهرام‌اوعلو Ataol Behramoglu
برگردان از ابوالفضل پاشا
7 مهر 98 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | ابوالفضل پاشا شعری از آتااول بهرام‌اوعلو Ataol Behramoglu 
برگردان از ابوالفضل پاشا
غروب‌ها که با زنبیلِ غذا در دست
از این کوچه‌های تنگ‌دست و تاریک
به ‌سوی خانه‌ام می‌روم
انگار خستگی از ذهنِ من پاک می‌شود
...

ادامه ...
شعری از علیرضا کبگانی
7 مهر 98 | قوالب کلاسیک | علیرضا کبگانی شعری از علیرضا کبگانی
در لهجه‌ات شرجی تداوم داشت، وقتی هوایت را بلد بودم
هر واژه‌ات تاویل هر واجت، من هر هجایت را بلد بودم
می شد کنار ساحل سنگی، سیگار را دزدانه آتش زد
در شهر می‌شد بی خبر گم شد، در شهر جایت را بلد بودم ...

ادامه ...
شعری از "مهران شفیعی"
6 مهر 98 | شعر امروز ایران | مهران شفیعی شعری از
حرف است
گلويت بريده باشد
حرف است
چشم نباشد و از دست_  زُل به آويز بيندازی
نايت مبارك است
...

ادامه ...
شعری تازه از فریاد ناصری
5 مهر 98 | شعر امروز ایران | فریاد ناصری شعری تازه از فریاد ناصری
نوشتن از چشم‌های درخشانت سومیا
کار تاریکی‌ست
و من که تازه پوستم از کبودی سرما شفا یافته
یاد تو می‌کنم
گیاه نخستین ...

ادامه ...
شعری از پل ورلن
ترجمه آسیه حیدری شاهی سرایی
5 مهر 98 | ادبیات فرانسه | آسیه حیدری شاهی سرایی شعری از پل ورلن
ترجمه آسیه حیدری شاهی سرایی
در این رویای بُرنده و غریب
زنی ناشناس می بینم
دوستش دارم و دوستم دارد
و در هر رویا نه همان زن است
و نه دیگری با تمام بودنش ...

ادامه ...
نگاهی به کتاب شعر « عهد نسیم » سروده ی وحید داور
فرناز جعفرزادگان
5 مهر 98 | اندیشه و نقد | فرناز جعفرزادگان نگاهی به کتاب شعر « عهد نسیم » سروده ی وحید داور
فرناز جعفرزادگان
کتاب شعر عهد نسیم سوگسرودی ست که وحید داور برای دوستش مانایاد علیرضا نسیمی شاعر شیرازی سروده و توسط نشر حکمت کلمه در بهار 1398 چاپ گردیده است .
درواقع "عهد نسیم " از آغاز تا پایان شعری بلند است با دوازده فرگرد ، که زبان نمادين و اسطوره اي، در آن جايگاهي درخور دارد . شاعربا بهره گيري از نمادها ، افزون بر اينکه شعر خود را هنرمندانه مي سرايد، دغدغه ها، دل مشغولي ها و خواسته هاي خود را از طريق آنها با زباني غيرمستقيم به مخاطب القا می کند . اکثر سروده ها در روایت ...

ادامه ...
گزارشي از جلسه رونمایی و نقد دو اثر «شرکت ملی خونِ پدرم» و «آیین دندانِ گراز»
نازنين عظيمي
5 مهر 98 | بازتاب | نازنين عظيمي گزارشي از جلسه رونمایی و نقد دو اثر «شرکت ملی خونِ پدرم» و «آیین دندانِ گراز» 
  نازنين عظيمي
رمان «آیین دندان گراز» اثری از مظاهر شهامت، و مجموعه داستان «شرکت ملیِ خونِ پدرم» نوشته­ی رزاق راشدی(میر) دو اثر خواندنی هستند که این روزها نشر «تا نونوشت» به بازار کتاب عرضه كرده است. به همین بهانه و به همت گروه «در غیابِ نویسنده» 10 شهریور 1398، نشستی با حضور مظاهر شهامت نویسندة رمان آيين دندان گراز و جمعي از منتقدان و نويسندگان و علاقه‌مندان به ادبيات داستاني در انجمن صنفي مترجمان استان البرز برگزار شد ...

ادامه ...
شعرهایی تازه از افشین شاهرودی
5 مهر 98 | شعر امروز ایران | افشین شاهرودی شعرهایی تازه از افشین شاهرودی
تا آمدن تو
عقربه های ساعت
روی هیچ عددی توقف نمی کنند ...

ادامه ...
نقدی بر شعر ابراهیم آرمات
نوشته عارف معلمی
5 مهر 98 | اندیشه و نقد | عارف معلمی نقدی بر شعر ابراهیم آرمات
نوشته عارف معلمی
نوع نگاه و پرداخت در ارتباط با مضمون متفاوت است. در این اثر شاعر بیشتر با تصاویر متحرک و نشانه سازی ایجاد فضا و حادثه می کند. مضمون اثر اجتماعی ست با رگه های عاشقانه و سیاسی و موضوع زن است. ساختار متمرکز گراست و از نظر پیچیدگی به زبان متوسط کار سروده شده است. موتیف مقید زن و موتیف های آزاد: شال، چادر، بوسه، فریاد، برهنگی و... نشانه سازی از ابزار های مهم این اثر است ...

ادامه ...
داستان کوتاهی از اورال خان بوکی
ترجمه ی آیناش قاسم
11 مهر 98 | ادبیات جهان | آیناش قاسم داستان کوتاهی از  اورال خان بوکی
ترجمه ی آیناش قاسم
آن مرد را هر سال می‌بینم، هنوز تغییری نکرده است؛ البته اگر بگویم همان شکلی مانده که قدیم، وقتی بچه بودم، با سؤال«داداش! نامه نداریم؟»، هر روز جلویش سبز می‌شدم، کمی دروغ گفتم. به راستی، گذر سال‌ها مانند بید سیاه که لباس را می‌خورد، سن آدم را می‌جود و روحش را نامحسوس، فرسوده می‌کند.
«زَکِنّ»، بیست و پنج سال،رئیس ادارة پست و تلگراف وتلفن روستای ما بود، حالا تقریباً پیر شده و با تلاش و دوندگی‌ای که برای بزرگ کردن فرزندانش کرده، خسته به نظر می‌رسد. ذاتاً شخص صبور و کم حرفی بود؛ اما گاه بگاه به اعجوبه‌ای تبدیل می‌شد که به ...

ادامه ...
شعری از فریاد شیری
29 شهریور 98 | شعر امروز ایران | فریاد شیری شعری از فریاد شیری
نه! بر نمی‌گردد
پشت سرش سنگ انداخته‌اند
حتی اگر نقشه را وارونه بگیری
به سرنوشتِ تو پشت می‌کند
انگار زندگی را به تبعید می‌برد
هر چه بوده و هست خواهد بود برایش ...

ادامه ...
شعری از فاطیما مهرابی
29 شهریور 98 | قوالب کلاسیک | فاطیما مهرابی شعری از فاطیما مهرابی
کوه ها کوره های یاقوت اند
جگر آبدیده ای دارند
در گلوها قصیده ای خونین
رنگ های پریده ای دارند ...

ادامه ...
شعری از علی فتحی مقدم
29 شهریور 98 | شعر امروز ایران | علی فتحی مقدم شعری از علی فتحی مقدم
دیدم به اسارت بردند
کلاغ‌های چشم تو را
که پیش از این خریده‌اند در موصل
دیدم گورم را کندند
چون دلی که در لازقیه به اجبار رفت ...

ادامه ...
داستانی از سجاد احمدی
29 شهریور 98 | داستان | سجاد احمدی داستانی از سجاد احمدی
قرار نبود مهمان بیاید؛ آن هم با گل و شیرینی. تا لحظه ی آخر هم کسی به او نگفته بود؛ همه فکر می کردند برایش بهترین انتخاب است. به هر حال تصمیم گرفته شده بود آن هم یا در مجلس های زنانه ی بعد از نماز ظهر یا در دورهمی همسایه ها در پارک. جایی که هر صحبتی شروع، و در نهایت به ازدواج یا طلاق یک نفر ختم می شد و در مورد او، همه ی زن های محل می گفتند: چه کسی را می خواهد بهتر از این پسر، از سرش هم زیادی است ...

ادامه ...
شعری از امیر اور
فارسی ِ رُزا جمالی
12 شهریور 98 | ادبیات جهان | رُزا جمالی شعری از امیر اور
فارسی ِ رُزا جمالی
اینجاست، که می افتد و تکه تکه می شود در هیچی خود
بی هیچ اعلانی پیشاپیش
که تمام جهان از نور زائیده می شود
چشمی پدیدار می شود
نیم باز
باز وُ بسته می شود ...

ادامه ...
شعرهایی از زهرا حیدری
12 شهریور 98 | شعر امروز ایران | زهرا حیدری شعرهایی از زهرا حیدری
نمی‌توان به درون‌گرایی درخت‌ها پیچید و برون‌گرایی باد...
نظم خیالی فصل‌ها
ما را به بوی علف سوق می‌دهد
یا به خواب‌های زمستانی...
چگونه دست به ترکیب زندگی بزنم
در تنگ این غروب ...

ادامه ...
سقوط در دریای تاریک
نویسنده: نیل گیمن
مترجم: گلارا فنائیان
12 شهریور 98 | ادبیات جهان | گلارا فنائیان سقوط در دریای تاریک
نویسنده: نیل گیمن
مترجم: گلارا فنائیان
رود تایمز یک حیوان کثیف است که مثل مار در کوچه های لندن می خزد. همه ی رودها به آن سرازیر می شوند. فلیت، تایبرن، نکینگر، تمام چرک ها، پس مانده ها، زباله ها، جسد سگ ها، گربه ها و استخوان های گوسفند ها و خوک ها را با خود حمل می کنند و آن ها را در آب های قهوه ای رنگ تایمز می ریزند، تا آن ها را به سمت شرق و کرانه ی رود و از آن جا به سمت دریای شمال و فراموشی ببرد.
لندن بارانی است ...

ادامه ...
جایگاه عناصر شعر در آثار محمود دولت ‫آبادی
فاطمه محسن‫ زاده
12 شهریور 98 | اندیشه و نقد | فاطمه محسن‫ زاده جایگاه عناصر شعر در آثار محمود دولت ‫آبادی
 فاطمه محسن‫ زاده
اصطلاح بیان شاعرانه در مورد شیوۀ بیان و نثر برخی از داستان‫نویسان به کار می‫رود، ربطی به شعر ندارد و منظور از «بیان شاعرانه» بیانی است که تا حدّ ممکن لطیف و نرم باشد. داستان می‫تواند در لحظه‫هایی، شعر را به خدمت بگیرد. در این مورد می‫توان از «آهوی بخت من گزل»، اثر محمود دولت‫آبادی، نام برد.
تصاویر خیال نوشته را غنی‫تر می‫کند. برای برخی از نویسندگان استفاده از استعاره و تشبیه، طبیعی است، عدّه‫ای هم با تأمّل و برنامه‫ریزی ماهرانه از این تصاویر استفاده می‫کنند و بسیاری نیز ارزش تصاویر را نادیده می‫گیرند. ...

ادامه ...
شعری از چارلز بوکوفسکی
ترجمه ی سعید جهانپولاد
12 شهریور 98 | ادبیات جهان | چارلز بوکوفسکی شعری از چارلز بوکوفسکی
ترجمه ی سعید جهانپولاد
اونا دارن خونه‌یی می‌سازن
نیم‌بلوک پایین‌تر از این‌جایی
که من‌ام
کز کرده گوشه‌ی اتاق
با پرده‌های کیپ کشیده پایین
دارم به صداها گوش می‌دم
میخایی که با چکشا کوبیده می‌شن ...

ادامه ...
شعرهایی از ثنا نصاری
21 مرداد 98 | شعر امروز ایران | ثنا نصاری شعرهایی از ثنا نصاری
با این‌حال
جای نگرانی نیست
همه‌چیز طبیعی است
طبیعی
مثل خون بر قربانگاه ...

ادامه ...
شعرهایی از ماتئوس ظاریفیان
ترجمه ی امیک الکساندری
21 مرداد 98 | ادبیات جهان | امیک الکساندری شعرهایی از ماتئوس ظاریفیان 
ترجمه ی  امیک الکساندری
ماتئوس ظاریفیان متولد سال 1894 در شهر استانبول می باشد.در سال 1914 پس از اتمام تحصیلات به عنوان معلم انگلیسی وتربیت بدنی در مدارس ارامنه مشغول به کار شده، مدتی نیز به عنوان مترجم به استخدام نیروهای نظامی انگلیس در آمده است. در عنفوان جوانی به مدت سه سال با بیماری سل دست وپنجه نرم کرد اما سرانجام در سن 30 سالگی به علت بیماری درگذشت ( سال 1924 –شهر استانبول ترکیه) . در اشعار او حزن آگاهی از مرگ پیشِ رو و عواطف و تفکرات شاعری جوان درباره زندگی، عشق، مرگ و سرنوشت بشر با لطافت و ظرافت ...

ادامه ...
یادداشتی بر مجموعه داستان «مناطیق جنگی» از مجید خادم
نوشته ی خالو خالد
21 مرداد 98 | اندیشه و نقد | خالو خالد یادداشتی بر مجموعه داستان «مناطیق جنگی» از مجید خادم
نوشته ی خالو خالد
سرنوشتی مَحتوم، گریز ناپذیر: «همین است که هست». انسان همیشه درگیر سرنوشت است، که آیا بتواند یا نتواند، مسیری هر چند اندک را به اختیار خود قدم بزند. سرنوشتی که سیاست های کلانِ صاحب منصبان در آن نقش بسزایی دارند. هر تصمیمی در هر نهادی نسلی را به لحاظ اندیشه و روش زیست، متفاوت بار می آورد.
آگاهی ها و آموزه ها و نوع زیست در ایجاد سرنوشت بشری آهسته آهسته در زندگی رسوخ می کند بگونه ای که آحاد نمی توانند درک کنند این سرنوشت کی نوشته شده است، پس سرنوشت و تقدیر به شکل فرهنگی، امر فرا انسانی و ...

ادامه ...
نگاهی به مجموعه داستان "شرکت ملی خون پدرم" از رزاق راشدی
نوشته ی مهدی معرف
21 مرداد 98 | اندیشه و نقد | مهدی معرف نگاهی به مجموعه داستان
مجموعه داستان شرکت ملی خون پدرم اگر چه به لحاظ حجمی کتابی لاغر است اما توانسته نوزده داستان را در خود جای دهد. داستان هایی که به واسطه تجربه نویسنده از استحکام و قدرت و سبک و نگاهی مخصوص به خود برخوردار است. این مجموعه روی پای خودش می ایستد و داستان ها تکیه و پشت شان به یکدیگر است. داستان ها، در دایره ای می نشینند و گرد می آیند که گذر زمان را از پس و پیش شان می توان دید. داستان ها از فضایی و موقعیتی واحد ریشه می گیرند ...

ادامه ...
داستانی از روناک سیفی
4 تیر 00 | داستان | روناک سیفی داستانی از روناک سیفی
یک دو سالی می‌شه که به این درد لذت بخش مزمن مبتلا شدم. زخم روی مچ چپم رو می‌گم. راستی اگه روی دست راستم بود باید چه خاکی به سرم می‌ریختم؟ من که راست دستم، چطور می‌تونم با دست چپ تمرکز بگیرم و زخم رو بکنم و یک دو میل پایین برم ؟ محال بود سوراخی به این ظریفی دربیارم .
یک ربعی می شه خونش بند نمی‌یاد. باید برش می داشتم ...

ادامه ...
داستانی از علی خاکزاد
21 مرداد 98 | داستان | علی خاکزاد داستانی از علی خاکزاد
بوی عرق پرستار کوتاه قد پیش از خودش رسید و به کامش چسبید.بعد درحالی که رخ رخ خیارش را می جوید گفت:«برو دوش بگیر»حتما شوخی می کرد،میان آن همه غریبه که لخت ایستاده بودند و پشم و پیل به آب می زدند؟چند روز گذشته بود به این سرعت،که باز نوبت حمام رسیده بود؟چه وقت بود و چرا کسی ساعتی نداشت یا روی دیوار یکی نبود و پرسیدن وقت هم از پرستار حماقت بود ...

ادامه ...
شعری از حسن دلبری
21 مرداد 98 | قوالب کلاسیک | حسن دلبری شعری از حسن دلبری
بهشت من نباید پشت این هفت آسمان باشد
در آغوش تو خوشبختم همین شاید همان باشد
نمی خواهم بهشتی را که عیاشی است بنیادش
بهشت دیگران بگذار مال دیگران باشد ...

ادامه ...
شعری از افشین افشنگ
21 مرداد 98 | قوالب کلاسیک | افشین افشنگ شعری از افشین افشنگ
بلوطی محکمم اما
صلیبی محکم از چوبم
شب مکر یهودا وُ
شب عیسای مصلوبم
...

ادامه ...
دانلود ششمین شماره‌ی «فصل‌نامه‌ی هفتاد»
7 مرداد 98 | نشر الکترونیکی | پیاده رو دانلود ششمین شماره‌ی «فصل‌نامه‌ی هفتاد»
با آثار از : سامان بختیاری/ عابدین پاپی/ ابوالفضل پاشا/ علی‌رضا پنجه‌یی/ حبیب پیام / ناصر پیرزاد/ صمد تیمورلو/ محمد جانبازان/ سعید جهان‌پولاد/ زبیده‌ی حسینی/ ثریا خلیق خیاوی/ نرگس دوست/ ایلیا دیانوش/ علی‌رضا رعیت/ رضا روزبهانی/ یزدان سلحشور/ فیض شریفی/ آفاق شوهانی/ یدالله شهرجو/ محمدحسین عابدی/ محمد عسکری ساج/ حافظ عظیمی/ محمد علی‌نوری/ مهرداد فلاح/ جلیل قیصری/ کوروش کرم‌پور/ رضا کریم‌مجاور/ ثریا کهریزی/ سعدی گل‌بیانی/ شجاع گل‌ملایری/ داوود مالکی/ آیدا مجیدآبادی/ ساناز مصدق/ علی‌رضا مطلبی/ سجاد ممبینی/ سعید نصاریوسفی/ ابوالفضل نظری/ علی نقویان/ ماریا نقیب‌زاده/ کوروش همه‌خانی ...

ادامه ...
شعرهایی از هرمز علی پور
4 مرداد 98 | شعر امروز ایران | هرمز علی پور شعرهایی از هرمز علی پور
بر‌ آنچه بر مراد تو نیست
روی برمی‌گردانی
و به‌جای آنکه در ذوق کودکان
به وجد بیایی
با اخم خویش آن‌ها را
به گریه می‌کشانی و ...

ادامه ...
داستانی از حسين مقدس
4 مرداد 98 | داستان | حسين مقدس داستانی از حسين مقدس
من يك عمر است كه بخاطر پرنده‌هايم از گربه‌ها دوري ‌كرده‌ام و كوچكترين حركات اين دشمنان غدار را در نظر داشته‌ام. زياد اهل روزنامه خواندن نيستم. اما اين دليل نمي‌شود كه وقتي به سبزي فروشي مي‌روم و سبزي فروش به طور اتفاقي سبزي‌ها را لاي روزنامه‌اي مي‌پيچد كه مقاله‌اي با عنوان "راز سقوط گربه‌ها از ارتفاع" دارد توجه‌ام را جلب نكند. اين كه گربه‌ها در سقوط از ارتفاع چگونه عمل مي‌كنند كه هميشه چهار دست و پا به زمين مي‌افتند مدت‌ها بود كه ذهنم را مشغول كرده بود ...

ادامه ...
شعری از نرگس دوست
4 مرداد 98 | شعر امروز ایران | نرگس دوست شعری از نرگس دوست
می‌آیی
با پاهای مستی
که از گودی کمرت،
گلی سرخ بلند می‌شود
از نژاد کدام اسبی
که این‌گونه
در دشت ارغوانی
سینه‌ی زنان تورانی می‌تازی؟ ...

ادامه ...
شعری از علی رضا نوری
4 مرداد 98 | شعر امروز ایران | علی رضا نوری شعری از علی رضا نوری
همدان
همدان من
به شانه‌هات که تکیه می‌دهم
بوی سنگ و درخت می‌آید از شانه‌ات
از سنگ‌ها و درختانت بوی خون و عفت و شراب پخش می‌شود توی رَگان
به راه
به راه بوده‌ای که رنگ چشم ...

ادامه ...