سه شعر از محمد زندی | |
5 تیر 99 | شعر امروز ایران | محمد زندی |
![]() |
یک روز را اگر میبخشیدیم
هر یک از ما به ابراهیم روزهایی که برای خودش میخواست سرشار میشد میگفت برای واژهها سر پناهی، چیزی میسازم ... |
|
ادامه ... |

ویژه نامه ها
![]() |
1400 |
![]() |
نوروز 1399 |
![]() |
نوروز 1398 |
![]() |
نوروز 1397 |
![]() |
داستان نوروز 1396 |
![]() |
نوروز 1393 |
![]() |
بهرام اردبیلی |
![]() |
ترجمه اولیس اثر جویس |
![]() |
ساده نویسی |
![]() |
علی مسعود هزارجریبی |
شعری از قشم نجفزاده (Qəşəm Nəcəfzadə) از جمهوری آزربایجان برگردان از صالح سجادی |
|
3 تیر 99 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | قشم نجفزاده / صالح سجادی |
![]() |
کفشهای پسرانام
شبیهِ جوجهمرغهاست همیشه یک وجب از کفشهای من عقبتر میایستند آنها آرزو دارند مثل کفشهای من بزرگ شوند... ... |
|
ادامه ... |
صفحهی سیاه | |
4 تیر 00 | داستان | روناک سیفی |
![]() |
نویسنده:روناک سیفی
صفحه سیاه میبینی؟ سر سوزنی جا نمانده برای نوشتن روی این صفحه سیاه. روی تخته سفیدی که وقتی کشاندیش توی اتاقم جیغ زدم و گفتم این را چطوری پر کنم؟ ماژیکی دستم دادی و گفتی: فقط تاریخ روزهای خوب را بنویس. ... |
|
ادامه ... |
گنجینهی پدربزرگ | |
31 خرداد 99 | داستان | آفاق شوهانی |
![]() |
فصل سوم از کتاب «مجمع الروایات فی احکام القضات» اثر «ابو رضوان محمود بن محمد بن قاسم تالشی» را میخواندم. نسخهای قدیمی بود و من هرازگاهی از ذرهبین استفاده میکردم. ناگزیر بودم کلمات کمرنگ و مخدوش را نادیده بگیرم. دوست داشتم هرچه سریعتر حکم قاضی را بدانم. حدس میزدم حکم قطعی و نهایی، قصاص باشد. ... |
|
ادامه ... |
شعری از بالاش آذراوغلو (Balaş Azəroğlu) از جمهوری آزربایجان برگردان: کاظم نظریبقا |
|
30 خرداد 99 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | بالاش آذراوغلو / کاظم نظریبقا |
![]() |
روزیکه قهرمانِ اسیری را
جلاد سؤالپیچ میکرد گفت که در دستان شما نمیمیرم هستی، تا زمان طولانی زندهام خواهد داشت گفتند: چشمانات را کور میکنیم دیگر نمیبینی ... |
|
ادامه ... |
برکه شعری از لیلا فرجامی |
|
29 خرداد 99 | شعر امروز ایران | لیلا فرجامی |
![]() |
انجیرها
کال طعم ستارگان خاموش را میدهند طعم میلیونها سال نوریِ مانده در دهان خاک غبارها و دودهایی که شهر را تصرف کردهاند. با موهای آتش گرفتهام در بادها میدوم چون شاعران دیگر زمین زیر لایههایی از سنگ و صدا نفس میکشم ... |
|
ادامه ... |
سه شعر از نرگس باقری | |
22 خرداد 99 | شعر امروز ایران | نرگس باقری |
![]() |
مصادف بود با لیل الرمادی
مدام پوستم را به تأخیر انداختم از خریده القصر خودم را به خودم میکوفتم تا جریده العصر همهی تکه پارهها را که نمیریزم بیرون شما ببینید ... |
|
ادامه ... |
سه شعر از علی جهانگیری | |
15 خرداد 99 | شعر امروز ایران | علی جهانگیری |
![]() |
آسمان را بو کشید
ماه را بو کشید گرگ خاکستری رفت تا تنها بماند ... |
|
ادامه ... |
پیرامون کتاب شادی من سروده سعید اسکندی سینا سنجری |
|
10 خرداد 99 | اندیشه و نقد | سینا سنجری |
![]() |
کتاب شادی من کتابی ست از سعید اسکندری شاعر جنوبی که به تازگی از در اهواز و از سوی نشر خوزان در 116 برگه به چاپ رسیده است.
تا انجا که می دانم این چهارمین کتاب شعر اوست . از او پیش از این کتاب های " دستم ستاره دریایی ست " ،" تا زانو در زمانه فرو رفتم " و " صفحاتی از تو در کتابخانه من نفس می کشد". ... |
|
ادامه ... |
شعری از ویلیام شکسپیر برگردان: فرید فرخ زاد |
|
10 خرداد 99 | ادبیات جهان | فرید فرخ زاد |
![]() |
سانِت ( Sonnet) یا غزلواره سبکی از شعرسُرایی در ادبیّات بعضی زبانهای اروپایی، از جمله انگلیسی، فرانسوی، و ایتالیایی است. سونت قطعه شعری است که معمولاً دارای ۱۴ مصراع است و در پنج بحر سروده میشود. در مقایسه با ادبیات فارسی، سونت ساختاری بسیار شبیه به غزل دارد و در زمرهی ادبیات غنایی میگنجد. در سرودن سونتها، معمولاً احساسات فردی،عشق، ستایش معشوق و اخلاقیات نقش بسیاری دارند. ...
|
|
ادامه ... |
شعری از سعاد الصباح ترجمه ی نادر ابراهیمیان |
|
10 خرداد 99 | ادبیات عرب | نادر ابراهیمیان |
![]() |
ای روزگار شکست ها، چرا؟
شعر بر کفش فاتحان بوسه می زند؟ ای روزگار کشتار در صبرا و شتیلا ... |
|
ادامه ... |
نگاهی به رمان «اشراق درخت گوجه سبز» اثر شکوفه آذر علیرضا فراهانی |
|
10 خرداد 99 | اندیشه و نقد | علیرضا فراهانی |
![]() |
میان کتاب هایی که در چند وقت اخیر و به ویژه در این ایام قرنطینه خواندم ، رمان «اشراق درخت گوجه سبز» از شکوفه آذر برایم تجربه تازه ای در امر خواندن ادبیات داستانی ایران بود . زیرا در چند سال و شاید حتی بتوان گفت در دو سه دهه ی گذشته کمتر آثاری از نویسندگان ایرانی خارج از کشور بوده که هم به لحاظ محتوایی و هم به لحاظ تکنیکی و دارای بودن روح یک اثر ادبی ... ...
|
|
ادامه ... |
شعری از شاعر تُرک «ناظم حکمت» (ناظیم حیکمت) Nâzım Hikmet برگردان: ثریا خلیق خیاوی |
|
9 خرداد 99 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | ناظم حکمت / ثریا خلیق خیاوی |
![]() |
■ بهت و حیرت
میتوانم دوست بدارم آنهم چه دوستداشتنی! از من بخواه هر چه میخواهی جانام را، چشمهایم را ... |
|
ادامه ... |
عنکبوت نفرینشده | |
9 خرداد 99 | داستان | اسماعیل زرعی |
![]() |
ننهعنكبوت از شدتِ درد و لذت به خودش میپيچيد. آنقدر آه و نالههای مكيفِ پُر سر و صدايی راه انداخته بود كه همهی فضای مستراح را پُر میكرد. طوری عرق میريخت و سرش به كار خودش گرم بود كه اگر دنيا كنفيكون میشد، اصلاً اهميت نمیداد. ... |
|
ادامه ... |
آن دست پل | |
9 خرداد 99 | داستان | عصمت حسینی |
![]() |
از پل که رد شدیم راننده گفت: جلوتر نمیرم.
و همانجا نگه داشت. مینی بوسی چند متر جلوتر داشت مسافرهایش را پیاده می کرد. مردی که روی صندلی عقب کنار من نشسته بود گفت: انگار نه انگار که جنگه. ... |
|
ادامه ... |
«چندپارهی سوگ» شعری از محمد قائمی |
|
8 خرداد 99 | شعر امروز ایران | محمد قائمی |
![]() |
تو به چراغهایت عادت کن
من شمعها را روزی بیرون خواهم کشید از آوارِ نذر و عشق تو روشن نگهدار همچنان که من گلوی شعله را به دو انگشتِ دریغ، خواهم فشرد. ... |
|
ادامه ... |
شعری از محمد عسکری ساج | |
1 خرداد 99 | شعر امروز ایران | محمد عسکری ساج |
![]() |
خواستم بیرون بروم از خانه
خانه رفته بود بیرون رفته بود خواستم به خیابان بروم خیابان رفته بود ... |
|
ادامه ... |
سه شعر از علی خاکزاد | |
25 اردیبهشت 99 | شعر امروز ایران | علی خاکزاد |
![]() |
شب در سکوت خود جاری است
از خانه تا خیابان دل به وسوسه و باد میسپارم ناگهان نور نور زلال شرقی میگذرد این بشارت مرگ است ... |
|
ادامه ... |
سه شعر از فرناز فرازمند | |
18 اردیبهشت 99 | شعر امروز ایران | فرناز فرازمند |
![]() |
در شالی سفیدم بپیچ
وقتی که نوچم از عسل مرگ آنجاست لای آبیهای آن حریر بازش کردهام روزی از گردنی نرم که نبیند ... |
|
ادامه ... |
شعری از نازنین زالی | |
13 اردیبهشت 99 | قوالب کلاسیک | نازنین زالی |
![]() |
بپیچ دورِ گلویم دوباره دستت را
نشان بده به تنم باز، نازِ شستت را در این نبرد همیشه تو برده ای،چون من نخواستم که ببینم غمِ شکستت را ... |
|
ادامه ... |
شعری از محمد شریف | |
14 اردیبهشت 99 | قوالب کلاسیک | محمد شریف |
![]() |
از اول در مصافش می شوم مقهور..معلوم است
کنار یک سلیمان جایگاه مور،معلوم است نبرد شرم و شیطان است و شرمِ من نمی داند که وضعِ جنگ با سرپنجه ی پُر زور،معلوم است ... |
|
ادامه ... |
شعری از علی محمد زیدوندی | |
13 اردیبهشت 99 | قوالب کلاسیک | علی محمد زیدوندی |
![]() |
افتاده به نبض ام ضـَربان نرسیدن
ای لال شوی لال؛ زبان نرســیدن با این نَفَس سردو قطاری که نیامد پیـچیـده به پایـم چمدان نرسیدن ... |
|
ادامه ... |
شعری از علی اخوان | |
11 اردیبهشت 99 | شعر امروز ایران | علی اخوان |
![]() |
دنبال من گذاشت
و من شبیه نبودنم بودم شبیه اینکه زنبوری لای شعلهای یا پروانهای میان بند رخت زنانه دنبال من گذاشت و من برای برداشتن کوچک بودم ... |
|
ادامه ... |
شعری از رضا حیرانی | |
5 اردیبهشت 99 | شعر امروز ایران | رضا حیرانی |
![]() |
بوی پوستِ تو منهای عطرت
بوی باران بر آجرهای عمارتی قجریست که بر تراسش بوسیدمت پیش از آنکه به دنیا آمده باشی خاتونِ خرامان به خیابانهای تهران ... |
|
ادامه ... |
شعری از علیرضا فراهانی | |
5 اردیبهشت 99 | شعر امروز ایران | علیرضا فراهانی |
![]() |
شهر به هم ریخته بود
گفته بودیم شهر به هم ریخته است شهر به هم میخورد شهرها در هم خواهند رفت ... |
|
ادامه ... |
شعری از نازك الملائكة ترجمه ی محمد حمادی |
|
1 اردیبهشت 99 | ادبیات عرب | محمد حمادی |
![]() |
شب آرام گرفت
به صدای پژواک نالهها گوش میسپارم در قعر ظلمت، به زیرِ سکوت، برای مردگان فریادهایی بالا میگیرند، هولناک میشوند اندوهی میجوشد، شعلهور میشود ... |
|
ادامه ... |
مقايسه و بررسي تطبيقي بادهي عرفاني در اشعار حافظ و ابن فارض دکتر نادر ابراهیمیان |
|
1 اردیبهشت 99 | اندیشه و نقد | نادر ابراهیمیان |
![]() |
اين مقاله با عنوان مقايسه و بررسي تطبيقي بادهي عرفاني در اشعار دو تن از شاعران عارف، حافظ شيرازي نمايندهي فرهنگ و ادب ايراني و ديگر ابن فارض مصري برخاسته از فرهنگ عربي و مصري ميپردازد. اين مقاله نشان ميدهد كه تشابهاتي در انديشههاي عرفاني اين دو شاعر در زمينهي وصف بادهي عرفاني وجود دارد ...
|
|
ادامه ... |
شعری از شعری از یقیشه چارِنتس ترجمه ی اِمیک الکساندری |
|
5 اردیبهشت 99 | ادبیات جهان | اِمیک الکساندری |
![]() |
باز بهار آید، گل به بار آید
دلدار باز به کام یار آید سالها بچرخند، آدمی شود دگرسان آواز بلبل باز ماند به کوهساران ... |
|
ادامه ... |
شعری از پُل والری ترجمه ی محمد زیار |
|
1 اردیبهشت 99 | ادبیات فرانسه | محمد زیار |
![]() |
آمبروآز پُل توسن ژول والری مشهور به پُل والری روز 30 اکتبر سال 1871 از پدری کُرس (منسوب به جزیرهی کُرس) که بازرس ارشد گمرک بود و مادری اهل جنوا دختر کنسول ایتالیا در جنوب فرانسه (شهر سِت) چشم به جهان گشود. بسال 1876 برای تحصیل وارد مدرسهی دومینیکنهای شهر سِت شد. تحصیلات دبیرستانی را نیز در شهر مون پُلیه به پایان رساند
... |
|
ادامه ... |
شعری از «عزیز نسین» (آزیز نِسین) "Aziz Nesin" برگردان: علیرضا شعبانی |
|
5 اردیبهشت 99 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | عزیز نسین / علیرضا شعبانی |
![]() |
تمام مادران، زیباترین مادراناند
تو، زیباترین زیبارویان سیزده سالگی عروس شدی پانزده سالگی مرا به دنیا آوردی بیستوشش سالات بود که زندگی نکرده، پر کشیدی. ... |
|
ادامه ... |
شعری از زهرا حیدری | |
28 فروردین 99 | شعر امروز ایران | زهرا حیدری |
![]() |
اول «صدا» پدرم بود ،
بعد یک قطره «اشک»، بالاخره مردی که دهان نداشت و زمین مهآلوده مادرم. گفتم چگونه سنگ باشم در ابدیت بی چراغ ... |
|
ادامه ... |
داستانی از آفاق شوهانی | |
5 اردیبهشت 99 | داستان | آفاق شوهانی |
![]() |
- چه خلوتجایی! این شهر چه نام دارد؟
- تهرون - تهرون؟ از توابع کدام ناحیت است؟ - ناحیت دیگه کیلویی چنده؟ تهرون پایتخت ایرونه! چی شده که میپرسی؟ اصلن از کجا میآی؟ - از مزارع سرسبز هندوستان. منام زنجبیل... ... |
|
ادامه ... |
شعری از شاعر ترک «تاهسین ساراچ» (تحسین ساراچ) Tahsin Saraç برگردان: زامان پاشازاده |
|
27 فروردین 99 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | تاهسین ساراچ |
![]() |
خفقان آیا به ستوه نمیآیند کوهها از نشستن، آبها از جاری شدن و خورشید هر روز با جهت گرفتن به سمت همیشگیاش، از شرق طلوع کردن و در غرب غروب کردن؟ ... |
|
ادامه ... |
شعری از سمیه جلالی | |
21 فروردین 99 | شعر امروز ایران | سمیه جلالی |
![]() |
مستعد مرگ شدهام
دو بال درآوردهام، نه به شوق دیگرسو هم سیاه! هم سفید! و جز خودم نمیدانم حالا مرگ چه دارم که از من بگیرد؟ همین چند نفسِ هِنهِن... مال او گوشهگوشهی اتاق را از برم ... |
|
ادامه ... |
اینجا و آنجا
- پیکر شهرام شاهرختاش در خاک آرام گرفت
- «چراغ دل» برنده جایزه بوکر بینالمللی شد
- شاعری که پاسپورتش را از فروغ گرفت
- جواد مجابی در گفتوگو با ایبنا: دیگر رمان نمینویسم
- علی مؤمنی در گفتوگو با ایبنا تشریح کرد : چرا یدالله رؤیایی به رغم تمایل، «شعر نوین حجم» را به تاخیر
- بحثی درباره حجمگرایی نوین
- نگاهی تازه به سرودههای نصرت رحمانی
![]() |
رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو

![]() |
شرایط درج آگهی در پیاده رو |
![]() |
کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |