شعری از محمود درویش
ترجمه فانوس بهادروند


شعری از محمود درویش
ترجمه فانوس بهادروند نویسنده : فانوس بهادروند
تاریخ ارسال :‌ 4 اردیبهشت 04
بخش : ادبیات جهان

سینه‌اش را شکافتند
چیزی نیافتند جز دل او 
دلش را کاویدند 
چیزی نیافتند جز ملیت او 
صدایش را گشتند 
اما نیافتند 
چیزی جز اندوه 
اندوهش را بوییدند 
اما چیزی نیافتند  
جز زندانش  
پس زندانش را جستند 
چیزی نیافتند 
جز خود را به زندان خویش
وَ شب بود و شب 
و خنیاگری که می‌خواند ...

 

 

They searched his chest
And they found nothing but his heart
They searched his heart
And they found nothing but his nation
They searched his voice
And they found nothing but his sorrow
They searched his sorrow
And they found nothing but his prison
They searched his prison
And they found nothing but themselves in prison
And the night was night and
The singer was singing

 

Poetry by Mahmoud Darwish
Transaction into persian by
Fanous Bahadorvand

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :