شعری از محمدرضا طاهری | |
26 دی 96 | قوالب کلاسیک | محمدرضا طاهری | |
وقتی آن کبریت را بردی میان خرمنت
منتظر بودم که این آتش بیفتد گردنت خون ما آرام جاری بود در رگ هایمان خواستی تا لکه ای باشد به روی دامنت ... |
|
ادامه ... |
ویژه نامه ها
1400 |
نوروز 1399 |
نوروز 1398 |
نوروز 1397 |
داستان نوروز 1396 |
نوروز 1393 |
بهرام اردبیلی |
ترجمه اولیس اثر جویس |
ساده نویسی |
علی مسعود هزارجریبی |
شعری از جاهیت سیتکی تارانجی برگردان از ابوالفضل پاشا |
|
26 دی 96 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | ابوالفضل پاشا | |
نه قادرم به آفتابی که طلوع میکند فرمان برانم
نه کسی بیدار میشود که حالِ مرا درک کند مردن از اندیشهام میگذرد و بعد هم این پرنده ... |
|
ادامه ... |
متن قطعه موسیقی مسیحا اثر جورج فردریک هندل ترجمه ی شاهرخ راعی |
|
26 دی 96 | ادبیات جهان | شاهرخ راعی | |
جورج فردریک هندل (به آلمانی: Georg Friederich Händel) آهنگساز به نام آلمانی– انگلیسی سبک باروک است. وی در سال ۱۶۸۵ در شهر هاله آلمان متولد شد و نبوغ و استعداد خود در عرصه موسیقی را در ۸ سالگی و ابتدا در نواختن ارگ نشان داد. او توجه فریدریش ویلهلم زاخو (Friedrich Wilhelm Zachow) آهنگساز به نام سبک باروک را به خود جلب کرد و از همان دوران کودکی در زادگاه خود تحت تعلیم وی قرار گرفت. هندل مدتی در هامبورگ به عنوان نوازنده ارگ کلیسا به کار اشتغال داشت. پس از آن به ایتالیا رفت و حدود چهار سال در ...
|
|
ادامه ... |
شعری از اعظم حسینی | |
26 دی 96 | شعر امروز ایران | اعظم حسینی | |
نور چشم ایرانهخانم زیباست
آزادهای در بند با پوستی که مهتاب را بشارت سپیدهدم میدهد طرز قدم برداشتناش ... |
|
ادامه ... |
جلوه های رمانتیسم در اشعار نادر نادرپور عبدالرضا قنبری |
|
26 دی 96 | اندیشه و نقد | عبدالرضا قنبری | |
در اوایل قرون وسطی کلمه Romance (رمانس) بر زبان های بومی و محلی دلالت میکرد که از زبان لاتین اقتباس شده بودند و بدین وسیله از زبان رسمی و علمی لاتین که در مدارس آموخته میشد متمایز می شدند. در این دوره کلمه های Romancar وRomanczبه معنای ترجمه یا تالیف کتاب به زبانهای بومی بود. این گونه آثار را Romanz، Roman، Romance می نامیدند. صفت رمانتیک (Romantic) برای اولین بار در سال 1650 در زبان انگلیسی بکار رفت و در واقع ارزنده ترین هدیه این زبان به تفکر اروپایی بود. شکل فرانسوی آنRomanesque در سال 1661 و ...
|
|
ادامه ... |
شعری از وحید نجفی | |
25 دی 96 | قوالب کلاسیک | وحید نجفی | |
به یاد توست که خوابیده ام کنار زنم
به یاد توست که در آمده است پیرهنم تو زیر پوست شب خواب ماه می بینی و من به یاد توام دست می کشم به زنم ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از ایمان مومنی | |
25 دی 96 | شعر امروز ایران | ایمان مومنی | |
در این تاریک
به خفاشهام کمی نور بپاش در عمق من سایه هم خود را به جا نمیآورد ... |
|
ادامه ... |
داستاني از شيرزاد حسن برگردانِ بابك صحرانورد |
|
25 دی 96 | ادبیات کردستان | بابك صحرانورد | |
شيرزاد حسن سال 1950در شهر اربيل عراق به دنيا آمد. در سال 1975 از دانشگاه المنتصريه بغداد مدرك ليسانس زبان خود را گرفت واز همان سال هاي دانشجويي داستان هاي كوتاهش را در نشريات عراق به چاپ رساند. او يكي از نخستين داستان نويسان برجسته کردستان عراق است كه با تاثر از ادبیات غرب و چاپ تعدادی داستان كوتاه ابتكاراتی در فرم، زبان و روايت داستان ها پديد آورد و توانست تا حدودی حركت تازه اي در ادبيات معاصر كردي را رقم زند.پر قدرت ترين اثر او رمان كوتاه ...
|
|
ادامه ... |
شعرهایی از داود مائیلی | |
24 دی 96 | شعر امروز ایران | داود مائیلی | |
چیزهایی از قبیل محاصره بین انگشتهای تو
و طرز عجیبی از خندیدن، که روی لبهای تو پرسه میزد تو از رفتن، سکوت کردن را فهمیده بودی و مثل یه فوت بلند ... |
|
ادامه ... |
شعری از فرناز فرید | |
24 دی 96 | قوالب کلاسیک | فرناز فرید | |
زندگی چیست؟از تو می پرسم
گریه با دوش داخل حمام؟ خوردن غصه با دوتا ژلوفن؟ بوسه ی پس گرفته موقع شام؟ ... |
|
ادامه ... |
نگاهی به رمان آتش زندان نوشته ابراهیم دمشناس مهدی معرف |
|
24 دی 96 | اندیشه و نقد | مهدی معرف | |
آتش زندان ، زبان داستانی ابراهیم دمشناس با گامهای بلند است ، نویسنده در قریب هشتصد صفحه هر چه را که میخواهد ، میتواند با دلی آسوده بگوید. از اسطوره به تاریخ بزند و از ادبیات کلاسیک به ادبیات مدرن. روایت پرتاب رستم است به دوران معاصر و ادبیات امروز ؛ تحلیلی جنوبی ست از روایتی خراسانی. کل روایت ، رفت و برگشتی ست ازسفر میان خوزستان و خراسان . داستان ادیسهوار پیش می رود و به عقب باز نمی گردد. حتی بازگشتها هم آن رفتن پیشین نیست ...
|
|
ادامه ... |
شعری از نزار قبانی ترجمه ی تیرداد آتشکار |
|
10 دی 96 | ادبیات عرب | تیرداد آتشکار | |
اگر تو محبوب منی مرا کمک کن تا از تو سفر کنم
اگر تو طبیب من هستی به من کمک کن تا از تو شفا پیدا کنم من اگر می دانستم که عشق این گونه خطر ناک است عاشق نمی شدم ... |
|
ادامه ... |
طنز مُرسل محمّد یوسفی |
|
10 دی 96 | اندیشه و نقد | محمّد یوسفی | |
یکی از گونههای شیرین طنزنویسی بهره بردن از نثر مرسل به جای نثر معیار امروزی است. در این شیوه، مطالب طنزآمیز مثل داستان، داستانک، قصه، نقد اجتماعی را در قالب نثر مرسل یا نثر متون کهن ادبی بیان میداریم. البته متون کهنی که به زبان فارسی دری نزدیکترند و از نثرهای مصنوع و بسیار فنّی فاصله دارند؛ متون کهنی مانند: تاریخ سیستان، اسرار التوحید، قابوسنامه، تاریخ بیهقی، سیاستنامه، تذکره الاولیا، کیمیای سعادت. ویژگی بارز این متون استفاده از جملات کوتاه ...
|
|
ادامه ... |
شعری از مریم مایلی زرین | |
9 دی 96 | قوالب کلاسیک | مریم مایلی زرین | |
خواب سنگین انفرادی بود
و زنی نیمه جان در آغوشش آخرش کشته ام تو را وقتی خواب بودی کنار تن پوشش ... |
|
ادامه ... |
شعری از زهرا حیدری | |
9 دی 96 | شعر امروز ایران | زهرا حیدری | |
از جستوجوی وطن برگرد
ای باد ای منادی اندیشههای دور ... |
|
ادامه ... |
شعری از زبیده حسینی | |
7 دی 96 | شعر امروز ایران | زبیده حسینی | |
به باد اگر اشاره کنم
به تو هجوم برده ام به ابر اگر هجوم چند سر ، روی ِ کودکی ِ میز می افتند ... |
|
ادامه ... |
شعری از سید مهدی نژاد هاشمی | |
7 دی 96 | قوالب کلاسیک | سید مهدی نژاد هاشمی | |
باید چه کرد با دلِ تنگیِ که مرده است_
_حیثیت غروب ِقشنگی که مرده است دل سنگ یا که تنگ نفهمیده هیچکس _ _در سینه مانده بغضِ نهنگی که مرده است ... |
|
ادامه ... |
شعری از مازیار عارفانی | |
6 دی 96 | شعر امروز ایران | مازیار عارفانی | |
به راننده گفتم بایستد وسط برف
تا با تو عروسی کنم در سالی که فقط برف باریده بود خواست بایستد ... |
|
ادامه ... |
شعری از آساف هالِت چلبی برگردان از مجتبا نهانی |
|
6 دی 96 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | مجتبا نهانی | |
پنجرههایام تکتک باز شدند
پنجرهیی را ستارهها و شبها احاطه کردند در پنجرهیی زمستانها سر برآوردند در پنجرهیی دیگر رنگها پخش شدند ... |
|
ادامه ... |
شعری از سیده محبوبه بصری | |
5 دی 96 | قوالب کلاسیک | سیده محبوبه بصری | |
یک مرد ، یک رویای زخمی ، بیل در دستش
یک زن ، زبانِ بسته و زنبیل در دستش یک زن که زخم تازه را با درد میبندد یک زن دخیلش را به یک نامرد میبندد ... |
|
ادامه ... |
سایر صفحات : 123456789101112131415161718192021222324252627282930313233343536373839404142434445464748495051525354555657585960616263646566676869707172737475767778798081828384858687888990919293949596979899100101102103104105106107108109110111112113114115116117118119120121122123124125126127128129130131132133134135136137138139140141142143144145146147148149150151152153154155
اینجا و آنجا
- نگاهی تازه به سرودههای نصرت رحمانی
- «هشام مطر» برنده جایزه جورج اورول شد
- جایزه ادبیات داستانی زنان به «روث اوزکی» رسید
- توصیف علی باباچاهی از مسعود احمدی
- سید علی صالحی: شعر مسعود احمدی از زندگی سرشار بود
- «آزما»ی جدید منتشر شد
- سرانجام مردی که از «شاملو» کند و به «اخوان» نزدیک شد
رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو
شرایط درج آگهی در پیاده رو |
کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |