دکتر بریونی آریستون در سریال نوجوانی

تاریخ ارسال : 2 خرداد 04
بخش : اندیشه و نقد
تحلیل شخصیت: دکتر بریونی آریستون در سریال «نوجوانی»
سید حمید شریف نیا- شهاب عموییان
این نوشتار کوتاه، خلاصه و ویرایششده گفتگویی بین سید حمید شریفنیا و شهاب عموئیان درباره شخصیت روانشناس در مینیسریال نوجوانی در سال ۲۰۲۵ است.
«نوجوانی» که در شهری معاصر در انگلستان اتفاق میافتد، عواقب جنایتی تکاندهنده را که توسط یک پسر ۱۳ ساله انجام شده است، دنبال میکند. دکتر بریونی آریستون، روانشناس پزشکی قانونی، در مرکز این سریال قرار دارد که جلساتش با نوجوان متهم نه تنها روان آشفته او را آشکار میکند، بلکه شکافهای ظریفی را در ظاهر حرفهای خودش نیز آشکار میکند. این نمایش از طریق اجراهای ظریف و دیالوگهای دقیق، به آسیبپذیریهای پنهان بریونی میپردازد و بررسی میکند که چگونه مبارزات شخصی او، منعکسکننده مبارزات جوانی است که به او مشاوره میدهد. این مطالعه شخصیت، کلیشه درمانگر شکستناپذیر از نظر احساسی را به چالش میکشد و تصویری چندلایه از یک درمانگر ارائه میدهد که در زیر ظاهر خونسردش، خودش در جستجوی شفا است.
*********************************
دکتر بریونی آریستون، روانشناس اصلی سریال «نوجوانی» محصول ۲۰۲۵، شخصیتی ظریف و جذاب است که تعاملاتش با نوجوانان مشکلدار، هوش هیجانی عمیق، سختگیری حرفهای و آسیبپذیری شخصی را آشکار میکند. رویکرد درمانی او بینش بالینی دقیق را با همدلی واقعی ترکیب میکند و او را به یکی از بهیادماندنیترین چهرههای این سریال تبدیل میکند. بررسی دقیقتر دیالوگهای او با بیماران نوجوانش - بهویژه شخصیت اصلی داستان - نشان میدهد که چگونه او تعادل ظریف بین اقتدار و دلسوزی را برقرار میکند.
۱. رفتار حرفهای در مقابل مبارزات شخصی
بریونی خود را فردی خونسرد و روشمند نشان میدهد که از تکنیکهای مبتنی بر شواهد برای راهنمایی بیمارانش استفاده میکند. با این حال، ترکهای ظریف در ظاهر حرفهای او به آسیبهای حلنشدهاش اشاره دارد - احتمالاً ابزاری برای انسانی جلوه دادن او و ایجاد شباهتهایی با نوجوانانی که او درمان میکند. «ترکهای ظریف در ظاهر حرفهای او» لحظات ظریف و اغلب زودگذری را به تصویر میکشد که در آن شخصیت درمانگرِ بهدقت حفظشده دکتر بریونی آریستون دچار لغزش میشود و گوشههایی از آسیبپذیریهای عاطفی خودش را آشکار میکند. بریونی بهعنوان یک روانشناس، آموزش دیده است که آرامش، بیطرفی و کنترل را از خود نشان دهد - ظاهر حرفهای او، رفتار آراسته و خونسردی است که به بیمارانش نشان میدهد. با این حال، این ترکهای ظریف - شاید یک تردید کوتاه قبل از پاسخ دادن، یک نگاه گذرا از غم یا یک واکنش غیرمعمول شخصی به درد بیمار - نشان میدهد که در زیر ظاهر آرام او، او نیز بارهای حلنشدهای را حمل میکند.
بهعنوان مثال، اگر نوجوانی در حال درمان در مورد ترک والدین صحبت کند، بریونی ممکن است برای مدت کوتاهی فک خود را منقبض کند یا نگاهش را برگرداند، که نشان میدهد موضوع با تجربیات خودش طنینانداز است. این لحظات، فروپاشیهای دراماتیک نیستند، بلکه جزئیات ظریفی هستند که به زخمهای التیامنیافته او اشاره دارند - چه فقدان گذشته، چه آسیبهای دوران کودکی یا عوارض عاطفی کار او. این سریال از این نگاههای اجمالی بهعنوان ابزاری معتبر برای انسانی جلوه دادن بریونی استفاده میکند و او را فراتر از کلیشه «درمانگر همه چیزدان» میبرد و او را بهعنوان فردی دارای نقص و قابل درک معرفی میکند. آسیبپذیریهای او، بازتابی از آسیبپذیریهای نوجوانانی است که به آنها مشاوره میدهد و این مضمون را تقویت میکند که هر کسی، حتی کسانی که به بهبودی دیگران کمک میکنند، نبردهای خود را برای مبارزه دارند.
این رویکرد، تأثیر عاطفی داستان را عمیقتر میکند و کلیشه درمانگران را بهعنوان افرادی که از نظر عاطفی شکستناپذیر هستند، به چالش میکشد. در عوض، نشان میدهد که بهبودی واقعی در مورد کمال نیست، بلکه در مورد صداقت، انعطافپذیری و شجاعت برای مقابله با درد خود است. با اجازه دادن به ترک خوردن ظاهر بریونی، روایت نه تنها او را قابل درکتر میکند، بلکه سفر او به سمت رشد را نیز پیشبینی میکند - شاید حتی خودش به دنبال کمک باشد. در نهایت، این شکافهای ظریف، هم شخصیت او و هم سریال را غنیتر میکنند و بینندگان را به شناخت جهانی بودن مبارزه و اهمیت همدلی در فرآیند بهبودی دعوت میکنند.
مثال: در یکی از جلسات اولیه، جیمی او را به چالش میکشد: «تو مدام در مورد مشکلات من میپرسی، اما در مورد مشکلات خودت چطور؟ آیا درمانگران تا به حال درمان میشوند؟» تردید جزئی بریونی قبل از پاسخ دادن («بله، بهترینها این کار را میکنند.») نشان میدهد که او به جای درگیر شدن، در حال طفره رفتن است و به موانع عاطفی خودش اشاره میکند.
۲. تکنیکهای درمانی: صراحت در مقابل ملایمت
بریونی از رویکردهای کلیشهای و بیش از حد نرم اجتناب میکند، در عوض ترکیبی از پرسشهای سقراطی و صداقت بیپرده را به کار میگیرد. این باعث میشود جلسات او پویا و گاهی اوقات تهاجمی باشد.
مثال: وقتی جیمی او را به «فقط سر تکان دادن و تظاهر به اهمیت دادن» متهم میکند، او با عصبانیت پاسخ میدهد: «اگر وانمود میکردم، چیزی را که میخواستی بشنوی به تو میگفتم. اما من سوالات سخت را میپرسم چون فکر میکنم میتوانی از پس آنها برآیی.» این کار اعتماد را از طریق چالش به جای نوازش ایجاد میکند.
۳. پویایی قدرت در روابط درمانگر و بیمار
این مجموعه بهطور هوشمندانهای عدم تعادل ذاتی در درمان را بررسی میکند. بریونی نفوذ قابل توجهی بر بیمارانش دارد، اما نوجوانان – بهویژه نوجوانان سرکش - اغلب او را پس میزنند و مجبور میکنند در مورد روشهایش تأمل کند.
صحنه کلیدی: پس از یک مشاجره داغ که در آن جیمی با عصبانیت بیرون میرود، بریونی یادداشتهای خود را دوباره ارزیابی میکند و زیر لب میگوید: "آیا من خیلی سختگیر بودم؟" این لحظه شک به خود، عمق بیشتری به آن میبخشد و تعهد او به رشد را به جای خطاناپذیری نشان میدهد.
۴. نمادگرایی در صحنهآرایی و گفتگو
دفتر بریونی - فضایی پر از نور گرم اما قاب گرفته با قفسههای کتاب سفت و سخت - شخصیت او را منعکس میکند: ساختار یافته اما جذاب. زبان او نیز از همین الگو پیروی میکند و اصطلاحات بالینی ("تفکیک"، "بازسازی شناختی") را با استعارههای قابل درک ("تو یک تلفن خراب نیستی، الی. تو نیازی به "تعمیر" نداری - تو به درک نیاز داری") ترکیب میکند.
۵. پیشرفتهای عاطفی و هزینه آنها
بزرگترین نقطه قوت او - بیرون کشیدن حقایق دردناک - همچنین بزرگترین آسیبپذیری اوست. وقتی جیمی بالاخره به یک آسیب روحی عمیقاً مدفون اعتراف میکند، چشمان بریونی برق میزند و پروتکل را زیر پا میگذارد. این لحظه او را به چیزی بیش از یک درمانگر تبدیل میکند؛ او شاهد درد است و این درد عمیقاً او را تحت تأثیر قرار میدهد.
لینک کوتاه : |
