آدونیس: سه بار زاده شدن، سه جهان زیسته


آدونیس:  سه بار زاده شدن،  سه جهان زیسته نویسنده : بابک شاکر
تاریخ ارسال :‌ 2 خرداد 04
بخش : ادبیات عرب

 

 

 

آدونیس: سه‌بار زاده‌شدن، سه جهان زیسته

 

 

در این گفت‌وگوی عمیق و کم‌نظیر، هدی فخرالدین، استاد ادبیات عرب در دانشگاه پنسیلوانیا و پژوهشگر شناخته‌شده در حوزه شعر مدرن عربی، با آدونیس به بحثی ریشه‌دار و چندلایه درباره شعر، شهر، سیاست و ریشه‌های زیستی‌ـ‌فکری او می‌پردازد. اهمیت این مصاحبه نه‌فقط در صراحت و ژرفای پاسخ‌های آدونیس است، بلکه در رویکرد پژوهشگرانه فخرالدین نیز هست؛ او با طرح پرسش‌هایی دقیق، شاعر را وادار به کاوش در لایه‌های کمتر گفته‌شده‌ی زندگی‌اش می‌کند و همین امر این گفت‌وگو را به سندی ممتاز از خوداندیشی شاعر بدل می‌سازد.
 آدونیس شاعر بزرگ سوری‌ـ‌لبنانی، از تولدهای سه‌گانه خود سخن می‌گوید: نخست در روستای قصابین سوریه، دوم در بیروت، و سوم در پاریس. این سه لحظه بنیادین، به‌زعم او، لحظات «تحول هستی»اند؛ نه فقط در زندگی شخصی‌اش بلکه در فهم او از شعر، سیاست و جهان معاصر عرب.
بیروت در ذهن آدونیس نه شهری کامل‌شده، بلکه «پروژه‌ای باز» است، همچون شعر، که از درون شکاف‌ها و امکان‌ها زاده می‌شود. او بازگشت به بیروت را «ضروری و پُررنج» می‌خواند، چراکه این شهر او را در قلب تناقضات، بحران‌ها و مبارزات زنده نگاه می‌دارد. و شاعر، به تعبیر او، باید در تپش مسائل زمانه تنفس کند، نه در آسایش دور از رنج.
آدونیس با مرزگذاری روشنی میان «شعر به‌مثابه آگاهی سیاسی» و «شعر ایدئولوژیک» موضع می‌گیرد. ایدئولوژی، به باور او، همزاد تعصب و تقلیل است؛ چیزی که بر ضد جوهر شعر و حتی علیه خود زندگی‌ است. شعر، برعکس، «حجاب را می‌درد» و به کشف می‌رسد.
از خاطرات کودکی‌اش در قصابین می‌گوید؛ روستایی بی‌برق و بی‌مدرسه که در آن ماشین برای نخستین‌بار در سیزده‌سالگی‌اش به چشمش آمد. از فرهنگی می‌گوید که با زمین، کوه و کشاورزی پیوند داشت و از تاریخ طایفه‌ای که «متمرد» بود، «سرکوب‌شده»، اما «سرشار از جان و خشم». در تضاد با مادر بی‌سواد اما غریزی‌اش، پدر نقش معلم و واسطه زبان را داشت؛ او را به متنبی آشنا کرد، به صرف و نحو عربی، و به وسواس نحو کهن.
شهر و شعر برای آدونیس همزادند: هر دو شبکه‌اند، متکثر، پویا، و دعوتی دائمی به افق‌های تازه. او شهر را «تحریک به دانایی» می‌نامد، فضایی که انسان را به چالش، رقابت و آفرینش فرا‌می‌خواند.
این مصاحبه نه‌تنها پرده‌ای دیگر از شخصیت یکی از مهم‌ترین شاعران عرب مدرن را می‌گشاید، بلکه روایتی است از زایش یک زبان و یک نگاه در دل شکاف تمدن، تبعید و تلاطم تاریخی.
او در انتهای گفتگو در جواب این سئوال که رابطه‌ات با نام «آدونیس» پس از این همه سال چگونه است؟
می گوید :من آن را دوست دارم، مخصوصاً که مادرم نام «علی» را کنار گذاشت و نام «آدونیس» را برایم برگزید. مادرم بی‌سواد بود، اما غریزی نام آدونیس را برای من پذیرفت. این نام، نام جهانی من است و فراتر از زبان‌ها، فرهنگ‌ها و ادیان است. این ارتباطی ارگانیک با هستی است، نه با یک قوم، زمین یا فرهنگ خاص.
این مصاحبه در نشریه «الثقافة» منتشر شده است؛ نشریه‌ای معتبر و تأثیرگذار در جهان عرب که سال‌هاست به بررسی عمیق موضوعات فرهنگی، ادبی و فلسفی می‌پردازد. «الثقافة» به عنوان یکی از برجسته‌ترین مجلات تخصصی، بستری برای گفتگوهای روشنفکرانه و نقدهای تئوریک فراهم می‌کند و همواره میزبان چهره‌های برجسته ادبی و فکری بوده است. انتشار این مصاحبه در چنین رسانه‌ای، اهمیت و وزن آن را در عرصه ادبیات عرب دوچندان می‌کند و نشان از جایگاه ویژه آدونیس در ادبیات معاصر جهان عرب دارد. 

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :