شعرهایی از منصور ململی

تاریخ ارسال : 2 خرداد 04
بخش : شعر امروز ایران
۱-
پیش از آنکه بایستم
و شیهه بکشم در آتش،
فرود آر دلدار مرا ای ماه!
دست افشان و پای کوبان
بر نرمی برگ گل،
عاشقانه از اسب.
۲-
بر من نمی وزد چرا؟
نسیمی از دم گندم
و چراغی از بوی علف؟!
که به اصرار مهتاب پرنده شدم!
به اصرار دریا، درخت!
۳-
صدای تو غلتیدن بر خاک آوردگاه بود و
نشستن تیر گز در چشم
برابرت ابدیتی گریه می کند بر یال اسب!
۴-
پلنگی که آفتاب زد،
لم می دهد بر شاخه ای سرد!
به اکراه دور می کند پروانه ای بازیگوش را
از گرداگرد چهره و چشم
باریک می گذرد ماه!
۵-
پذیرفتم پس از صعود
از دره های شیهه و اسب
به صدا در آوردم ترا در دشت
ای زنگوله ی زرد!
لینک کوتاه : |
