شعری از افشین افشنگ
تاریخ ارسال : 5 آبان 98
بخش : قوالب کلاسیک
پس از فرمان، پس از قیصر، تو را کشتند و سوزاندند
داش آکل گونه با خنجر، تو را کشتند و سوزاندند
طلسم و ورد و جادو را علم کردند و بعد از آن
به حکم چند جادوگر، تو را کشتند و سوزاندند
به یک آهنگر یاغی فریدون وار دل بستی
به ضرب پتک آهنگر، تو را کشتند و سوزاندند
به معصومیت فرخنده در شاهِ دو شمشیره
به مرگی تلخ و زجرآور، تو را کشتند و سوزاندند
تو ای آغا محمد خان، تو ای منفور صادق خان
خودی ها داخل سنگر تو را کشتند و سوزاندند
تو ای جنگاور ماهر، تو ای تنهاترین نادر
چه بی رحمانه در بستر، تو را کشتند و سوزاندند
خیابانهای طغیان جهانی قبل هر خیزش
که با باتوم و اشک آور، تو را کشتند و سوزاندند
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه