شعرهایی از میا لاکومته
ترجمه ازایتالیایی به فارسی ویدا بردیاز
با همکاری آزیتا قهرمان


شعرهایی از میا لاکومته
ترجمه ازایتالیایی به فارسی  ویدا بردیاز
با همکاری آزیتا قهرمان نویسنده : ویدا بردیاز
تاریخ ارسال :‌ 9 بهمن 98
بخش : ادبیات جهان

میا لاکومته  Mia Lecomte

شاعر و نویسنده ایتالیایی ـ فرانسوی

ترجمه ازایتالیایی به فارسی  ویدا بردیاز

 با همکاری آزیتا قهرمان

میا لکومتهMia Lecomte شاعرایتالیایی با اصالت فرانسوی است. جدیدترین کتاب های او مجموعه شعر Intanto il tempo (2012) و Al museo delle relazioni interrotte (2016)؛ مجموعه داستان کوتاه Cronache da un’impossibilità (2015)؛ و کتاب کودکان L'Altracittà (2010) هستند. اشعار او در ایتالیا و مجلات شعربین المللی و انتولوژی های مختلف معرفی شده است .در سال 2012 منتخبی از شعر هایش به دو زبان ایتالیایی و انگلیسی در کانادا منتشر شد. اومترجم ؛منتقد ادبی و سردبیرو عضوهیئت تحریریه دو مجله ادبی است   . میا لکومته موسس و عضو بین المللی "انجمن زنان شاعر" (www.compagniadellepoete.com) است ؛گروهی که به برگزاری کنفرانس؛شعر خوانی ؛معرفی وارایه اشعارشاعران زنی می پردازد که که با وجود ملیت های مختلف به زبان ایتالیایی می نویسند  Linguafranca (www.linguafrancaonline.

شامگاهانه

 

همچون گل های سرخ خانه ها

گلبرگ ها روی گلبرگ ها

خانه اند گل های سرخ

قلوه سنگ ها  بر قلوه سنگ ها

گل های سرخند خانه ها

کوک زده  نرم

مانند خانه ها ، گل های سرخ

در لایه های نمناک

گل های سرخ روشن اند

در عطر، خانه ها

یک به یک خاموش می شوند .

 

 

(...)

رحم برما  رحم

رحم برعلفی که رشد نمی کند   رحم

به بام ونمای درگاهان بی کلید

رحم بر آنچه گرداگردمان    خالی

رحم ‌ به صدا و به نور که هنوزخاموشند

رحم به ما اینجا در این درون

با پنجره های دروغین اش

رحم به غایب زیستن درآن

رحم به نتوان ماندن درآن

رحم به ما در این خانه

دراین از آن دیگران مان 

 

 

 

به Buriando

 

شاید من نمیدانم چگونه برگزینم

و روزی از این رو بمیرم

این تویی که این را باز می گویی

و گویی به آن یقین داری

شاید بخواهم من اینجا بمانم

در انتظار آن که گزینش

خود به خود بیانجامد

این تویی که این را می آموزی

و شکی در آن نداری

شاید سرانجام چیره شود گرسنگی

یا گونه مرگباری از ضعف

این تویی که این را به یادمی آوری

تکرار می کنی     می نویسی

اما چه سخن از گرمای تند یونجه

در شبی یا بامداد زمستان

چه می توانی بگویی از عطر دیوانه وارش

لغزان در گنگ ترین خواب ها

بیا و از اضطرار رنگی بگو

که در آن دو کپه روشن به زوال می رود

و نمی توان کاری کرد

جز لمس کردنش   بوییدنش

نگاه کردن و باز نگاه کردنش

بی آن که هرگز جرات انتخاب داشته باشی .

 

 Giovanni Buriando

فیلسوف ایتالیایی در قرون وسطی گفته ای دارد که انتخاب بین دوچیز گاه چنان سخت است

 که  حتا الاغی بین دو کپه یونجه قادر به انتخاب نیست و ممکن است از گرسنگی بمیرد. 

 

 

 

خیابان کاتالانی

 

از اتاق ما  تنها اتاقی باز مانده است

از در چرخیدنی نرم و بی صدا

به درازای  آن بدرود یا برعکس

از دیرگاه در آینه  جیوه

خطی کبود پس می دهد

تا لمس  ته قاب

از بوته های گلدار تخت خواب روی مرمرها

دید نامرکزیده شکافی

که در آن لذت می گسترد یا برعکس

تنها اتاقی بازمانده است

از اتاقی که  ما بودیم

یکسان با خاک  ، قلب

از آغازهرگوشه ای

چه بهتر شبی که آن هم

ناپدید شد  یا برعکس

 

 

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :