شعری از زهرا جهانی


شعری از زهرا جهانی نویسنده : زهرا جهانی
تاریخ ارسال :‌ 1 اسفند 98
بخش : شعر امروز ایران

ملاقات دیگری مرد
این حفره که آویزانم از آن، چشم روح سرگردانی است که از جنازه برخاسته

نگاه، این دلو لغزان بر سر چاه را
چگونه به آسمان، بیندازم
که سنگینی سقوط
خفاشان را نپراند؟

آی انسان!
انسان معاصر!
با ادای ابر
مقابل خورشید، بایستی، زیبا شوی، کاش 

نمی دمد دیگر دهان دیدارها
چقدر تاریکی را بیرون بدهی از تن؟
چقدر دست بر گردن خورشید بگذاری و بسوزی؟

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :