شعری از بارویر سِواک
ترجمه امیک الکسانداری
تاریخ ارسال : 3 اسفند 98
بخش : ادبیات جهان
بارویر سِواک متولد سال 1924 در استان آرارات ارمنستان می باشد. تحصیلات عالی خویش را در رشته ادبیات در دانشگاههای ایروان و مسکو کسب کرده و چند سالی هم در دانشگاه «ماکسیم گورکی» مسکو تدریس نموده است. شعر او سخنی تازه در ادبیات بعد از جنگ جهانی و دهه 1960 - سالهای شکوفایی هنر و ادبیات - بودند. او مسا ئل و نگرش بدیع را با مهارت های زبانی و کلامی فوق العاده، شیوه های بیان نو و جالب توجه وارد شعر کرد . کارهای ادبی اش دارای تفکری عمیق و جسارت نقدهای اجتماعی بودند که تا کنون روزآمد می باشند. در سال 1971 دچار سانحه رانندگی شد و درگذشت.
سلام
- سلام !
این تک واژه را می گویم
چون نشان دادن گذرنامه،
چون تعریف زندگینامه
یا پرکردن پرسشنامه.
و دلم می خواست
چقدر می خواست
که این واژه به راستی گذرنامه ای می گشت
در سراسر دنیا
برای همه آدمها.
و دلم می خواست
چقدر می خواست
که این واژه به راستی
«باز شو سیم سیم» می گشت تازه و حقیقی .
- سلام!
به قطار می گفتی
یا هواپیما و کشتی
و وارد می گشتی،
سلامت را به عنوان بلیط می پذیرفتند.
- سلام !
به زن ناشناس می گفتی و
او همان دم عاشقت می شد
یا با لبخندی پوزش طلبانه می گفت
که پیش از تو سلامش داده اند.
- سلام !
می گفتی و آسمان صاف می بارید
البته اگر ضرورت داشت.
- سلام !
به خاک خاموش می گفتی و
خاک شاخ و بر می دا د ومی شکفت.
- سلام !
حتی به مرگ هم می گفتی و
او می فهمید که با آمدنش
شتاب بسیار کرده.
سلام به راستی «باز شو سیم سیم» می شد تازه وحقیقی .
وآن زمان اگربه خرس هم می گفتی سلام
شاید که در همان لحظه
بازیچه می شد در دست بچه
بازیچه ای چنان درست و حسابی
که نه کوک می شود و نه خراب.
مار هم شاید عصا می شد برای پیرمردها
تمساح، کمد اسباب بازیها
گوزن وحشی، جالباسی
و طوفان، رقصنده صحنه
و انسان هم، انسان.
هیچ چیز در دنیا غیر ممکن نیست،
اگر که «خیر» حاکم دنیاست،
خیری که بر سر زبانهاست:
«روز به خیر» حرف هر روزه ماست.
پس چون نشان دادن گذرنامه،
چون تعریف زندگینامه
یا پر کردن پرسشنامه :
- سلام !
به تو و به شما
عزیزان آشنا و ناآشنا
باشد که غیرممکن ممکن شود!
در سراسر دنیا
برای همه آدمها
همین امروز وهمین فردا
با یک واژه تنها
- سلام ...
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه