سه شعر از سعید یعقوبی


سه شعر از سعید یعقوبی نویسنده : سعید یعقوبی
تاریخ ارسال :‌ 17 بهمن 98
بخش : شعر امروز ایران

۱
حوالی این شب
که چشم درانده اتاق
تن زده از زحمتِ پیراهن
رها شده باشی
و دود سیگار
به متن تاریکی هاشور شود

چه رنگی باخته باشد درخشش خواب
که نوازش ابر
آب‌های حوالی را با موج گرسنه تاخت بزند
و شراب
طی شود پشت موسیقی تن‌ها.

با واژه‌هایم
ریخته روی عریانیت
از کنار شقیقه‌ام عبور کنی
مثل شبِ نترس که از تاریکی
و بوسه‌های دویده
در روشنای پنجره
چشمه‌ها را به چرا ببرد.



۲
شاهد باش که تب
بر یال شب واژگون می‌زید
و سَرِ بی‌خواب
چنان تنیده به گیسو
که زهدان رمیده تاوان می‌خواهد.
                    
 دیر
بی‌گاه‌تر از بلوغ پلک
لالاییِ گم
آینه را به خواب ابجد شکسته
شاهد باش
آن ساعت ممنوع که سپیده را بر شانه به خاک می‌برم
گرسنگی می‌مکد از پستو
کودکی که لب‌هات شیوه داشت.



۳
تو نور گمشده‌ی آن زمستانی
که سبز در سبز تنیده بود
و پله‌ها از خوابی عتیق بیدار می‌شد
شب در بالکن روشن دوید
و آوایی آشنا
در سربی نگاهت رخ می‌داد

تنت کجاست
دورتر از سبزه‌های سال‌ها
دورتر از خروس‌خوان
دورتر از آجرهای پیر حیاط
و سقف چوبی منتظر باران

کم شده این سکوت
و درد سُر می‌خورد از چشم‌های من

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :