شعری از شهرام میرزایی
10 شهریور 99 | قوالب کلاسیک | شهرام میرزایی شعری از شهرام میرزایی
ای کشتگان سکوت نفرمایید! زنگوله فحش‌داد به بزغاله
ای کشتگان سکوت نفرمایید! بزغاله فحش‌داد به زنگوله
خوردند گرگ‌ها سگ چوپان را، بزهای از فرار پشیمان را
در بین خون و شیر و عرق کَندند پستان پاره از دهن توله ...

ادامه ...
شعری از شهرام میرزایی
12 اردیبهشت 96 | قوالب کلاسیک | شهرام میرزایی شعری از شهرام میرزایی
ای از تو در هر شهر، حرف و داستان ها
باتوم خوردم بی تو پیش پاسبان ها
باید ببندم هردو را چون ربط دارد
چاک گریبان تو با چاک دهان ها ...

ادامه ...
شعری از شهرام میرزایی
26 دی 95 | قوالب کلاسیک | شهرام میرزایی شعری از شهرام میرزایی
جدا شدند دو تا ابر در به در از هم
دو رودخانه ی عاشق! دو چشم تر از هم
جدا شدند نه این گونه استخوان از پوست
جدا شدند نه مثل دو گوش کر از هم ...

ادامه ...