شعری از سامان اصفهانی | |
7 مهر 00 | شعر امروز ایران | سامان اصفهانی | |
از سپیدی لباسها
جان در آستین داشتن تا سپیدی ریهها برای بهشت بسنده بود، تندیس عطرهای پرپر ... |
|
ادامه ... |
ویژه نامه ها
1400 |
نوروز 1399 |
نوروز 1398 |
نوروز 1397 |
داستان نوروز 1396 |
نوروز 1393 |
بهرام اردبیلی |
ترجمه اولیس اثر جویس |
ساده نویسی |
علی مسعود هزارجریبی |
شعری از سامان اصفهانی | |
10 مهر 99 | شعر امروز ایران | سامان اصفهانی | |
گلها در زبانههای حریق
محنت بالها میشوند باور کن! ... |
|
ادامه ... |
شعری از سامان اصفهانی | |
23 تیر 98 | شعر امروز ایران | سامان اصفهانی | |
سعدآباد شکسته بود
سرسام رود از چشمهای تو میگذشت برگی اما سبز نمیشد به چنارها نگاه نمیکردم ... |
|
ادامه ... |
خوانشی بر شعری از محمد آشور سامان اصفهانی |
|
22 آبان 96 | اندیشه و نقد | سامان اصفهانی | |
«سیزیف» از نهاد به یاد انتقال می یابد و در زنجیره ی تداعی ها گریبان مورچه را می گیرد. این تقابل در وهله ی اول مذهب غریزه را از مورچه خواهد گرفت: عمل غریزی شاید ناشی از احساسی درک نکردنی از هستی باشد و بیهودگی، که بخشی از ذات آشتی ناپذیر هستی با موجودات است، یکی از مفاهیمی است که توجیه کننده ی این احساس است ...
|
|
ادامه ... |
شعری از سامان اصفهانی | |
8 آبان 96 | شعر امروز ایران | سامان اصفهانی | |
سورآکواریوم
شیشهی آکواریوم را میشکنم باغ آزاد میشود سنگریزههای مغشوش ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از سامان اصفهانی | |
26 تیر 96 | شعر امروز ایران | سامان اصفهانی | |
نتی از صدای تو را
روی سینهام سنجاق کردهام قلبم زیبا خواهد شد طوری که ابر صدا بدهد ... |
|
ادامه ... |
خوانش شعری از علیرضا حسینی سامان اصفهانی |
|
14 آذر 95 | اندیشه و نقد | سامان اصفهانی | |
هفت کلمه و دیگر هیچ. هفت کلمه که بار سنگینِ جَوِ متراکم این شعر را بر دوش میکشند. فضایی که پدیدآورنده ی توانشی مرموز در کلیت شعر است. نیرویی که مولودِ «آن» است و توان تشریح اش دشوار. در نخستین رویارویی با شعر و پس از خوانش اول شاید تعجب کنیم و برایمان جالب هم باشد که چگونه از چنین اتفاقی که معمولاً در خیلی از بازیهایمان میافتد به سادگی گذشتهایم و شاعر چگونه از این اتفاق استفاده کرده است ...
|
|
ادامه ... |
شعری از سامان اصفهانی | |
4 آذر 95 | شعر امروز ایران | سامان اصفهانی | |
نه با چشمِ باز
نه با چشمِ بسته نمی شود گریست برای روزهایی که نیست ... |
|
ادامه ... |
شعری از سامان اصفهانی | |
22 فروردین 95 | شعر امروز ایران | سامان اصفهانی | |
نوروز تمام روزهای نیامدهام!
در آستان آمدنت باز هم آستینی از زمین بالا می زنم امسال سال فنّاوری وجدان باشد ... |
|
ادامه ... |
اینجا و آنجا
- جایزه ادبیات داستانی زنان به «روث اوزکی» رسید
- توصیف علی باباچاهی از مسعود احمدی
- سید علی صالحی: شعر مسعود احمدی از زندگی سرشار بود
- «آزما»ی جدید منتشر شد
- سرانجام مردی که از «شاملو» کند و به «اخوان» نزدیک شد
- گفتوگو با ع. پاشایی
- روایتی جالب از ارتباط میان ابراهیم گلستان و گُدار
رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
"زنبق وحشی" شعرهای لوئیز گلوک ترجمه رزا جمالی نشر ایهام |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو
شرایط درج آگهی در پیاده رو |
کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |