داستانی از سارا شفیعی
23 بهمن 99 | داستان | سارا شفیعی داستانی از سارا شفیعی

وقتی بابای فرهاد تمام دل و روده ماشین را ریخته بود بیرون و داشت تعمیرش می‌کرد یک پیچ اضافه آمد و افتاد کنار جوی آب روبه‌روی در خانه ...

ادامه ...