شعری از سعیدآژده


شعری از سعیدآژده نویسنده : سعیدآژده
تاریخ ارسال :‌ 29 آبان 94
بخش : شعر امروز ایران

چشمانش

چاره ی مرا می کند

 

این معجون

دریایی از درد را

در من

آرام کرده است؛

در شبِ طوفانیِ خیال ها

چرخشم را اگر که می دیدی می گریستی

 

چون هر گذرنده ای

که شتابم را

به خاطر می سپرد

 

بیاد می آورم

چشمانی

که چاره مرا می کرد؛

در چرخش خویش-

ماه شکل ِ شب را

چه غمگین

فراموش کرده است...

 

من!

شیوه هر روزم

شیون بود و شیون...

 

بر اسبی که در شیهه ی دوباره اش

شب از درد می میرد...

 

-:کجای این چشم ها

آرام می توانم گرفت!؟

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :