نگاهی به « اگر تنهایی دندان در بیاورد » اثر « ستار جانعلی پور»
مهرداد امیدی سراوانی
تاریخ ارسال : 27 آذر 94
بخش : اندیشه و نقد
نگاهی به مجموعه شعر
« اگر تنهایی دندان در بیاورد » اثر « ستار جانعلی پور»
- مهرداد امیدی سراوانی :
« اگر تنهایی دندان در بیاورد » اولین مجموعه اشعار شاعر گیلانی« ستار جانعلی پور » که در اسفند نود ودو توسط انتشارات « مروارید » منتشر شد . در این مجموعه 55 قطعه شعر در قالب سپید به انتخاب شاعر گردآوری شده اند . اشعاری که در نهایت ایجاز و گزیده گویی از تنوع سرشارند و این تنوع را می توان از سه منظر مورد مطالعه قرار داد :
الف ) تنوع محتوایی
جانعلی پور در گشت وگذار شاعرانه خود میان پدیده های پیرامونی نه تنها به سبک مجموعه های رایج این روز ها در مغازله فرو نغلتیده بلکه مفاهیم مختلف و گسترده انسانی دستمایه سرایش او در اشعار شده است که به برخی از آنها اشاره می کنم :
تنهایی: تنهایی بعنوان یکی از مولفه های جدی زندگی مدرن در این اشعار حضوری پر رنگ دارد . آنقدر پر رنگ که شاید بتوان گفت بر اکثر سطر های این مجموعه سایه دوانده تا آنجا که اسم مجموعه متاثر از همین درونمایه انتخاب شده است .
« آدمی تنها / که بیش از آنکه حرف بزند / سرفه می کند » صفحه 7
« عادت ام به تخت یکنفره / به ساعت ده / به غذای حاضری / من حلزون شده ام » صفحه 11
« انسان بی سیب ، بی کلمه ، بی دندان ، بی صندلی » صفحه
آزادی : آزادی بعنوان یک مسئله و آرمان انسانی در جهان بینی شاعر حضوری موثر دارد اینکه انسان مختار آفریده شده و حق انتخاب دارد برای شاعر محترم است ؛ تا آنجا که آنرا درون پاکت پنهان میکند ، آزادی را که از مدادی آبی افتاده و می تواند هر چیزی باشد یا هر کسی .
« آزادی را ، درون پاکت مقوایی ... پنهان می کنم » صفحه 16
« پنجره کوچک به میدانی زل زده که از دور ، آزادی / و از نزدیک / دایره ای تو خالی است »
صفحه 26
« آزادی که می تواند از مدادی آبی افتاده باشد » صفحه 55
« می توانم هر چیزی باشم / هر کسی / اما ترجیح داده ام / کاغذی بی جان باشم » صفحه 89
تردید: عدم قطعیت ، حرکت و تغییر ناگهانی و سریع پدیده ها ، انسان معاصر را در موقعیتی قرار داده است که حتی به نتایج علوم ریاضی و تجربی با دیدی نسبی نگاه می کند و شاعر راهی ندارد جز آنکه آیینه ی روحیات زمانه ی خود باشد و قطعیت بهت خود را بپذیرد .
« دیوانه خانه ها حرفم را باور نمی کنند » صفحه 11
« دیگر چیزی برای پنهان کردن باقی نمانده است » صفحه 17
« لطفا کمک ! یکی افتاده توی دایره / کمک کنید ! / دایره داره نقطه ی خودشو می خوره » صفحه 28
« اعتباری به آفتاب نیست / به هیچ واژه ای نمی شود اعتماد کرد » صفحه 56
مرگ: تم ِ اصلی چند شعر در این مجموعه « مرگ » است . حال آنکه در هر یک ، جانعلی پور از زاویه ی دیدی متفاوت ، از مقوله ی مرگ بهره برده است . گاهی مرگ در مقام یک واقعه ، گاه بعنوان یک انتخاب ، گاهی در مقام یک پرسش و گاه بعنوان یک مسئله .
« در جمله ها نقطه چین می گذارد / و هر بار ، یکی از ما / در جای خالی می افتد » صفحه 51
« مرددم / یکی از همین روزها / ناف کدام یک را ببرم / مرگ یا زندگی ؟ » صفحه 80
« بندی به پیشانی اش اضافه نمی شود / ... / در هر صورت همه از او می ترسند / ... / اصلا جای نگرانی نیست / او واقعا مرده است » صفحه 85
« کار از کار گذشته است / پدر هم تقریبا به همین صورت مرد / با این تفاوت / که فرصت تعجب کردن پیدا نکرد » صفحه 87
اندوه: صفت « غمگین » بارها در این مجموعه بکار رفته است : « جمهوری غمگین » ، « قلاب غمگین » ، « اتوبوس غمگین » ، « پستچی غمگین » . این احساس یک اندوه روانی متاثر از درک موقعیتی تاریخی و اجتماعی است که مولف خود را در آن واقع می داند .
« در یک جمهوری غمگین / رییس جمهوری افسرده ام » صفحه 7
« قلاب غمگین را در آب انداخت / و شادی ماهی کوچک را بالا کشید » صفحه 46
« به صندلی های اتوبوس غمگین / که در ایستگاه ترک مان می کند » صفحه 52
« پستچی غمگینم / که نامه ی عاشقانه ی مردی را / درون صندوق پستی ات می اندازد » صفحه 76
اما هنرمندی شاعر از آنجا شروع می شود که برای انبوه این سوژه ها و شخصیت های غمگین که در کار حضور دارند « لبخند » آرزو می کند و امید روزهای بهتری دارد .
« مونالیزای عزیز ! / لطفا لبهایت را بیشتر بخندان » صفحه 79
« لبخند بزن / تنها همین قاب های کوچک ما را به خاطر می سپارند » صفحه 35
ب ) تنوع فضا
یکی دیگر از مصادیق تنوع در مجموعه ی « اگر تنهایی دندان در بیاورد » کشف پتانسیل شاعرانه در موقعیت ها و فضاهای گونا گونی است که شاعر آن را تجربه کرده است . بعبارت دیگر اتمسفر عینی و جغرافیایی که در هر شعر حضور دارد متفاوت از دیگر اشعار است و این گویای تلاش مستمر شاعر در کشف ظرفیت های شاعرانه ی پدیده های بیرونی و محیطی است که در طول زمان با آن روبه رو شده است .
شعری در حاشیه ی یک رودخانه اتفاق می افتد ( شعر شماره 1 ) ، گاه در یک مصاحبه یا سخنرانی سیاسی ( شعر شماره 3 ) ، قفس یک پرنده ( شعر 4 ) ، اتاق یا خانه ی کوچک ( شعرهای 5 و 23 و 24 و 26 و 37 و 50 ) ، اردگاه کنار مرز ( شعر 9 ) ، قطار ( شعر 11 ) ، میدان نظامی ( شعر 12 ) ، میدان شهر ( شعر 13 ) ، دریا ( شعر 20 و 27 ) ، مغازه ( شعر 28 ) ، کارگاه قالی بافی ( شعر 32 ) ، سیرک ( شعر 36 ) ، فیلم ( شعر 39 ) ، کنسرو ماهی ( شعر 41 ) ، جنگل ( شعر 44 ) ، یک تابلوی نقاسی یا عکس ( شعر های 49 و 52 ) ، قلک ( شعر 55 )
و از این منظر بیشتر کارهای او مکانمند هستند ، البته بعضی اشعار مقید به مکان و فضای معینی نیستند ( مثل شعرهای 8 و 46 و 48 و 54 ) در حرکت سروده شده اند و ناگفته پیداست که ارزش ادبی و حرفه ای این کارها ی معدود در جای خود قابل مطالعه است .
دست یافتن به نوعی تعادل مییان عینیت و ذهنیت از طرفی ، و از دیگر سو همنشینی اندیشه و احساس ؛ منطق مکالمه جانعلی پور در خلق تصاویر این مجموعه بوده است . همین منطق است که موسیقی درونی مجموعه را می سازد و به واژه ها جواز حضور در شعر را می دهد یا مسیر حرکت هر شعر را تعیین می کند . اشعار این مجموعه معمولا با بیان اندیشه ای بزرگ در قالب یک تصویر شاعرانه پایان داده می شوند گرچه باب تاویل برای مخاطب همچنان باز می ماند .
« اگر پرچم ها / از طنابی مشترک بالا می رفتند / شاید رنگ ها و کلمات / این همه غمگین نمی شدند » صفحه 25
« بلندگوی بیکار / دهانی می خواهد / که حرفی به لبش چسبیده باشد » صفحه 8
حتی گاه به طنز متوسل می شود :
« چه فکرهایی ! / صبح شده / باید فضولات پرندگان را / روی بام جارو کنم » صفحه 21
« مردی با بازوهای بزرگ / که در خیابان های پایتخت / بادکنک می فروشد » صفحه 59
شخصیت ها ، اشیا و عناصر حاضر در این مجموعه فریز شده ، بی حرکت و جدا از هم نیستند . بلکه اشیاء و اشخاص در ارتباط با یکدیگر تعریف و تصویر شده اند . همین نکته از شاخص های اصلی رفتار ادبی جانعلی پور است . او دغدغه ی نقد روابط انسانی را دارد و این نقد یا تلنگر به شکل های مختلف در اشعار او بروز پیدا کرده است .
نقد رابطه ی خود با محیط :
« دلم اما وقتی لرزید / که از سر بیکاری / سنگی را سمت قورباغه ای پرت کردم » صفحه 5
« به هر کلمه ای تن داده اند / آدم ها به هر جفت شدنی / آدم ها / که با سگ ها و گربه ها تخت مشترک دارند » صفحه 49
نقد رابطه ی خود با دیگران :
« برادرم ! جنگ جنگ است / حتی وقتی تفنگ های بازی را پر می کنیم » صفحه 24
« کسی که از پشت سر می آید ، چاقویی / کسی که از روبرو ، شاخه گلی » صفحه 29
« بوسیدنت / میان انبوه برنامه های روزانه / بلاتکلیف می ماند » صفحه 38
نقد رابطه ی خود با خود :
« تنها زیر سیگاری / حرف هایم را می فهمد / دردهایی که اندازه شان / شده یک پاکت در روز » صفحه 57
توجه به طرح مباحثی « محتوا گرایانه » در این یادداشت به معنای نادیده گرفتن ارزش های بیانی و زبانی مجموعه نیست . هدف ، مطالعه و مرور ابعادی از یک اثر ادبی است که می تواند ارزش نهایی متن را در برخورد با مخاطبان ( در معنایی گسترده ) مشخص کند و شاید در مطالعات ادبی این روزها تحت الشعاع مطالعات صرف زبانی قرار گرفته اند .
جانعلی پور در مواجهه با زبان ، شاعری معتدل است . نه خود را دربست در خدمت سنت های ادبی و قیود زبانی رایج قرار داده و نه به نیت تجربه فضاهای ساختار شکنانه و پست مدرن از آن طرف بام افتاده است . تخیل و موسیقی در آثار او موضوعیت دارند و مصادیق مختلفی از صنایع و شگردهای ادبی ( مانند تشخیص ، ایهام ، تعلیق ، فاصله گذاری و ... ) در آثار او دیده می شوند . اما اصرار بر رعایت ایجاز به شاکله ی بعضی از اشعار او آسیب جدی وارد کرده است .
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه