شعری از شهرام میرزایی


شعری از شهرام میرزایی نویسنده : شهرام میرزایی
تاریخ ارسال :‌ 12 اردیبهشت 96
بخش : قوالب کلاسیک

ای از تو در هر شهر، حرف و داستان ها
باتوم خوردم بی تو پیش پاسبان ها

باید ببندم هردو را چون ربط دارد
چاک گریبان تو با چاک دهان ها

رقصیدی و غیر از همین اوقات شیرین
پیشت کمر باریک می شد استکان ها

شب ها که می خوابی چرا جای تو خالی ست
سهم منی یا مال از "مابهتران" ها!؟

آه از لبت ...آه از لبت ...آه از لبت که
خوابانده ای این گوشت را در زعفران ها؟!

تا اینکه بردارند زیر ابرویت را
در جان هم افتاده اند ابروکمان ها

با پیرمردان هم کمی محتاط تر باش
آه ای بلوغ زودرس در نوجوان ها.

داغ دلم را گریه ها خاموش می کرد
آتشفشان ها را اگر آتش نشان ها...

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :