شعری از سمیه برنجکار
تاریخ ارسال : 10 آذر 95
بخش : قوالب کلاسیک
مرگ
آه از گَلو بلند شد و بر زبان نشست
وحشت شبیه جغد بر این استخوان نشست
صد میلِ منبسط به تباهی است در تنم
این لاشه ها منم که به سوگش زمان نشست
سگ لرزه های مرگ ،رسولان چیستند؟
وقتی "زمین"به بوته ی این امتحان نشست
جَنگ است جنگِ نور به پهنای سایه ها
صد ها هزار سایه بر این آستان نشست
دنیا به ذات ، مهد قفس های سنگی است
پرواز هدیه ایست که بر آسمان نشست
شادان پرنده ای که اگر از قفس پرید
بر شاخه های سبز گلی جاودان نشست
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه