شعری از سمیه برنجکار
10 آذر 95 | قوالب کلاسیک | سمیه برنجکار شعری از سمیه برنجکار
آه از گَلو بلند شد و بر زبان نشست
وحشت شبیه جغد بر این استخوان نشست
صد میلِ منبسط به تباهی است در تنم
این لاشه ها منم که به سوگش زمان نشست ...

ادامه ...
شعری از سمیه برنجکار
6 آبان 95 | قوالب کلاسیک | سمیه برنجکار شعری از سمیه برنجکار
خارج شد از مجاری هستی نَمِ بلوغ
گندم دوید در هیجانِ بَمِ بلوغ
روشن ترین نشانه ی هستی اُفول یافت
در دست های یخ زده ی مبهمِ بلوغ ...

ادامه ...