نيم نگاهي به مجموعه غزل « من زنده ام هنوز و غزل فكر مي كنم»سروده محمدعلي بهمني/عبدالصابر كاكايي
30 مهر 89 | اندیشه و نقد | عبدالصابر كاكايي نيم نگاهي به مجموعه غزل « من زنده ام هنوز و غزل فكر مي كنم»سروده محمدعلي بهمني/عبدالصابر كاكايي
هرگاه سخن از غزل امروز و غزلسرايان نامي معاصر به ميان مي‌آيد، هميشه نام چند تن در ابتداي اين فهرست قرار مي‌گيرد؛ زنده‌ياد حسين منزوي، محمدعلي بهمني، سيمين بهبهاني و.... که محمدعلي بهمني به عقيده برخي از صاحب‌نظران، مطرح‌ترين چهره در قيد حيات غزل معاصر در روزگار ماست. ...

ادامه ...
بررسی مجموعه " به نفع رویاها " سروده رستم اله مرادی/منصور خورشیدی
26 مهر 89 | بررسی کتاب | منصور خورشیدی بررسی مجموعه
وحدتی هماهنگ در شعر های " اَله مرادی " دیده می شود . او در طول سه دهه سرایش شعر به نظر می رسد که با انتخاب برخی شعرها به تر کیب واحدی برای ارائه ی کتاب : به نفع رویاها " اقدام کرده است .باور ندارم که شعر های منتخب همه ی آثار شاعر در دو دهه ی شصت و هفتاد باشد . در هر صورت شاعر سعی کرده است . تا کار های نزدیک به هم ، با شکل و محتوای هماهنگ را برابر مخاطبان خود قرار دهد . ...

ادامه ...
بررسی مجموعه شعر " ماه ، حلقه ی بی انگشت " سروده میثم ریاحی/منصور خورشیدی
26 مهر 89 | بررسی کتاب | منصور خورشیدی بررسی مجموعه شعر
...

ادامه ...
توصیف ساختگرایی زبان در رمان " خیابان بهار آبی بود "نوشته حسین آتش پرور / منصور خورشیدی
26 مهر 89 | بررسی کتاب | منصور خورشیدی توصیف ساختگرایی زبان در رمان
...

ادامه ...
داستانی از فاطمه زنده بودی
16 مهر 89 | داستان | فاطمه زنده بودی داستانی از فاطمه زنده بودی
رسیده اند به پشت در اتاق. گرم شه. تشک از خیسی تنم نم گرفته. تو غلت می زنی کنار من، پتو را محکم تر می پیچی به خودت. روز دارد با شب قاطی می شود. می ترسم بلند شوم پرده را بکشم که خاکستری پشت شیشه نریزد به اتاق. پلکت را بسته ای و آرام نفس می کشی. خودم را به تو نزدیک می کنم، آنقدر که نفست بسرد روی صورتم. چشمم را به در می دوزم و نفست را فرو می دهم. ...

ادامه ...
داستانی از فرزانه رحمانی
16 مهر 89 | داستان | فرزانه رحمانی داستانی از فرزانه رحمانی
شايد عادت كرده‌اي به این راه كه هر روز از خانه‌ات شروع مي‌شود و مي‌رسد به ميدان‌گاهي وسط روستا. دلم مي‌خواهد روستا را در دامنه‌ي يك كوه بكشم از آنها كه تا كمر در مه فرو رفته‌اند. با اين چند خط تيره كه براي كوه مي‌كشم و سفيدي كاغذ بايد در بيايد. كلبه‌ات را در كمر‌كش كوه مي‌كشم جايي كه آمد ‌و‌ شد اهالي‌اش را نبيني . از كشيدن ديوارهاي سنگي لذت مي‌برم ، خصوصاً وقتي براي نشان دادن عمق سنگ چين‌ها ضربه‌هاي عميق و تيره مي‌زنم. بهتر است توي ديواره‌ي سنگي كلبه‌ات دوتا ...

ادامه ...
داستانی از لیلا صادقی
16 مهر 89 | داستان | لیلا صادقی داستانی از لیلا صادقی
...

ادامه ...
داستانی از فرشته مولوی
16 مهر 89 | داستان | فرشته مولوی داستانی از فرشته مولوی
...

ادامه ...
داستانی از مظاهر شهامت
16 مهر 89 | داستان | مظاهر شهامت داستانی از مظاهر شهامت
...

ادامه ...
داستان هایی از شعبان بالاخیلی
16 مهر 89 | داستان | شعبان بالاخیلی داستان هایی از شعبان بالاخیلی
...

ادامه ...
داستانی از سارا سعیدی
16 مهر 89 | داستان | سارا سعیدی داستانی از سارا سعیدی
...

ادامه ...
داستانک هایی از نیما صفار
16 مهر 89 | داستان | نیما صفار داستانک هایی از نیما صفار
...

ادامه ...
داستانی از میثم علیپور
16 مهر 89 | داستان | میثم علیپور داستانی از میثم علیپور
...

ادامه ...
داستانی از سعید طباطبایی
16 مهر 89 | داستان | سعید طباطبایی داستانی از سعید طباطبایی
...

ادامه ...
داستانی از سپیده گیلاسیان
16 مهر 89 | داستان | سپیده گیلاسیان داستانی از سپیده گیلاسیان
...

ادامه ...
داستانی از مینا پرندوش
16 مهر 89 | داستان | مینا پرندوش داستانی از مینا پرندوش
...

ادامه ...
داستانی از احمد خاندوزی
16 مهر 89 | داستان | احمد خاندوزی داستانی از احمد خاندوزی
...

ادامه ...
داستانی از پویا نعمت اللهی
16 مهر 89 | داستان | پویا نعمت اللهی داستانی از پویا نعمت اللهی
...

ادامه ...
داستانکی از حمید اباذری
16 مهر 89 | داستان | حمید اباذری داستانکی از حمید اباذری
...

ادامه ...
داستانی از حبیب موسوی
16 مهر 89 | داستان | حبیب موسوی داستانی از حبیب موسوی
...

ادامه ...