"یک دقیقه عصر" سروده فرهاد کریمی / منصور خورشیدی
17 دی 89 | بررسی کتاب | منصور خورشیدی
اگر شاعری قصد اضافه کردن یک فضای تازه در شعر دارد یا می خواهد که آن را تجربه کند بهتر آن است که روابط و هم جواری کلمات را از زوایای مختلف بر رسی کند . نه آن که ترکیب ها و تکیه کلام ها و کنایات عام و پذیرفته شده را جا به جا کند . ...

ادامه ...
شعری از عباس صفاری
7 بهمن 99 | شعر امروز ایران | عباس صفاری شعری از عباس صفاری
در باران نم نم لندن
زیر چتر صورتی ات آنشب
شبیه دریا دلی شده بودی
که حاضر است یکضرب
...

ادامه ...
شعری از بهاره رضایی
17 دی 89 | شعر امروز ایران | بهاره رضایی شعری از بهاره رضایی
پشت ِ ابرم
این روزها.
محو و کم رنگ.
با سایه های باد
با تنم؛
زخمی ِشمال ِ نگات.
پشت ِ ابرم این روزها
و همه چیزی
به گریه منتهی می شود ...

ادامه ...
شعری از م.موید برای بیژن الهی
11 دی 89 | شعر امروز ایران | م.موید شعری از م.موید برای بیژن الهی
در این اندک که مانده است
زیبایی ها اندوهگنانه اند !
در این اندک که مانده است
زیبایی ها درگاه های بنفشی اند !
در این اندک که مانده است
زیبایی ها خلوت تنهاییند
نبود تو را می گویم
خنکای آب را نمی بینم !
...

ادامه ...
شعری از علی یاری
3 دی 89 | شعر امروز ایران | علی یاری شعری از علی یاری
سري در پريشاني دارم و
پايي در هوا
چون نخلي كه بر قاب پنجره/
روييده باشد.
هياهوي من نيست
نزديك اگر بنشيني
كودكانند كه بالا رفته اند از تنم
بر تاول ها.
...

ادامه ...
شعری از علیرضا نوری
3 دی 89 | شعر امروز ایران | علیرضا نوری شعری از علیرضا نوری
و شبیه عاشقی

که همیشه چند کلمه کم دارد

نجات پیدا نمی کنم

پلک می زنی

و آبشار شروع می شود
...

ادامه ...
بوسه – مرگ های " یرما " ایرانی / رستم اله مرادی
21 آذر 89 | شعر امروز ایران | رستم اله مرادی بوسه – مرگ های
رستم اله مرادی شاعر مجموعه شعر " به نفع رویا ها " متولد 1338در روز یک شنبه 21/ 9/ 1387بر اثر عارضه کبدی در بیمارستان اهواز در گذشت اله مرادی از پرکار ترین ومطرح ترین شاعران شعر ناب در خوزستان بود .
" آخرین دم / از نفس های خویش را / نفس کشیدی / پرندگان / تدفین دریا را / پَر ریختند . " شعر " دم آخر " از کتاب به نفع رویا ها
...

ادامه ...
نگاهی به سه مجموعه شعر پژمان الماسی نیا / منصور خورشیدی
21 آذر 89 | بررسی کتاب | منصور خورشیدی نگاهی به سه مجموعه شعر پژمان الماسی نیا / منصور خورشیدی
شاعر در زبان شعر باید شبکه‌ای از ارتباط‌های کلامی را در ساختار واحد با ابعاد زیباشناسانه برابر مخاطب قرار دهد. تا از نظر بیان و کارکرد زبان مورد ارزیابی قرار بگیرد. و از دیدگاه معناشناسی هم زمینه‌ی درک آن را برای خواننده‌ی شعر فراهم کند. ...

ادامه ...
آبي ملحوظ و شعري ديگر / ستارجانعلي پور
19 آذر 89 | اندیشه و نقد | ستارجانعلي پور آبي ملحوظ و شعري ديگر / ستارجانعلي پور
يكي از آسيب هاي زبان تقليل آن بصورت صرف است يعني تقليل تشخص زبان . تقليل و ارتقا زبان ، غالبا در كنار هم اتفاق مي افتد و نمي توان زبان را به يكباره تقليل داد يا ارتقا بخشيد.هنگامي كه زبان تنها بعنوان ظرفي براي انتقال منظور يا مفهوم مورد استفاده قرار مي گيرد(مثلا در خدمت رسانه، تكنولوژي يا گفتگوي روزمره ) غالبا در حال تحليل و فرسوده شدن است وهنگامي كه با ادبيات و بطور خاص شعر تشخص مي يابد معمولا در حال ارتقا مي باشد ...

ادامه ...
نگاهي به مجموعه شعر(عاشقانه هاي يك زنبور كارگر)؛جليل صفر بيگي/ علیرضا عباسی
19 آذر 89 | اندیشه و نقد | علیرضا عباسی نگاهي به مجموعه شعر(عاشقانه هاي يك زنبور كارگر)؛جليل صفر بيگي/ علیرضا عباسی
جليل صفربيگي ، چهره نام آشنايي در شعر ايران است كه اكثر علاقمندان نام او را به سبب رباعي هاي موفقي كه سروده ، در ذهن دارند. هدف اين نوشته نقد و بررسي مجموعه شعر (عاشقانه هاي يك زنبور كارگر) ، آخرين مجموعه بچاپ رسيده ازسروده هاي صفر بيگي در ژانر شعر سپيد مي باشد ...

ادامه ...
شعری از سپیده جدیری
16 آذر 89 | شعر امروز ایران | سپیده جدیری شعری از سپیده جدیری
از روبرو
لعنت می‌شوم
و از پشتِ سر
به شرافتِ خودم
قسم می‌خورم
ای روبروی بزرگوار!:
رنگ بر عشق
رنگ بر شعرهای بی‌شعورم
...

ادامه ...
شعری از ماندلشتام؛ برگردان: بیژن الهی
16 آذر 89 | ادبیات جهان | بیژن الهی شعری از ماندلشتام؛ برگردان: بیژن الهی
پس تحفه‌ی ناچیز مرا
برای دلخوشی بپذیر:
این سینه‌ریز وحشی ِ خشک،
از زنبوران، که مرده‌اند
تا از عسل آفتاب کرده‌اند.
...

ادامه ...
هم قدم شدن با بیژن الهی بر فراز ستاره سحری
حمید شریف نیا
11 بهمن 99 | نگاه اول | سید حمید شریف نیا هم قدم شدن با بیژن الهی بر فراز ستاره سحری 
حمید شریف نیا
همه چیز از پیام کوتاه تلفنی علی مسعود هزار جریبی شروع شد: بر حضرت بیژن الهی حیاتی دیگر مبارک آمد، مبارک آمد، مبارک آمد، مبارک آمد، مبارک آمد. بیژن الهی "غریب جهان" و آشنای نور، تجسم غربت تمام دریا ها به مشایعت
...

ادامه ...
شعرهایی از یزدان سلحشور
16 آذر 89 | شعر امروز ایران | یزدان سلحشور شعرهایی از یزدان سلحشور
ترجیح می دهم فقط
قهوه بنوشم قهوه قهوه
ودنبال سرنوشت کنی ته فنجان
یا عشق بورزی در خانه ای
که موتسارت می نوازد
با بند رخت ها،پرده ها
قُل قُل کتری اش
...

ادامه ...
شعری از لانگستن هیوز ؛ برگردان : فرشته وزیری نسب
24 آبان 89 | ادبیات جهان | فرشته وزیری نسب شعری از لانگستن هیوز ؛ برگردان : فرشته وزیری نسب
رفتم دم رود
کنار آب نشستم
سعی کردم فکر کنم اما نشد
پس پریدم و غرق شدم
یک بار سراز آب
بیرون آوردم با فریاد
بار دوم سر بر آوردم با گریه
اگر آب آنقدر سرد نبود

...

ادامه ...
داستانی از کاروان کاکه سور ؛ برگردان : بابک صحرانورد
24 آبان 89 | ادبیات جهان | بابک صحرانورد داستانی از کاروان کاکه سور ؛ برگردان : بابک صحرانورد
کاروان کاکه سور از نویسندگان مطرح کردستان عراق در سال 1964 در اربیل ( هولیر) عراق متولد شده است. تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم در آنجا به اتمام رسانده و سپس در سال 1985 در رشته تاریخ دانشگاه موصل پذیرفته می شود. ...

ادامه ...
شعرهایی از علی باباچاهی
24 آبان 89 | شعر امروز ایران | علی باباچاهی شعرهایی از علی باباچاهی
صورتش تازه گل انداخته بود
و توت‏هاي تازه فرنگي شده را
به جاي عددهاي مکرر
گذاشته بودند
دور تا دورِ يک دايره
و دايره
تازه دايره شده بود
گفتند بچرخ!
چرخيدم آن‏چنان که نچرخيده بود
چرخي که هنوز نچيرخيده بود ...

ادامه ...
شعرهایی از سهراب رحیمی
24 آبان 89 | شعر امروز ایران | سهراب رحیمی شعرهایی از سهراب رحیمی

انتظار تو
زیبایی را
طولانی کرده است و
زیبایی ات
سکوت را عمیق
سکوتی سفید
اتاق را با خود برده است
...

ادامه ...
غزل هایی از سپیده مختاری
23 آبان 89 | قوالب کلاسیک | سپیده مختاری غزل هایی از سپیده مختاری
پســـــر اگر شــــده بودم
پـــــدر جوان تر بود
و حال مادرم از این
که هســـت ، بهتر بود
عـــــــصای دست پدر ،
تکــــــیه گاه رویایی
پســــــر نــــماد
خـــدایان روزی آور بـــود
تمــــام زندگی ام
بی تکان تاب گذشـــــت
در آن حـــــیاط که سرتا سرش
مـشـجر بود
...

ادامه ...
غزلی از پیام سیستانی
23 آبان 89 | قوالب کلاسیک | پیام سیستانی غزلی از پیام سیستانی
فرض ِ اول که نامه بنويسم ،
نامه ای عاشقانه بنويسم
نامه را با زغال ِ کم رنگی
روی ديوار ِ خانه بنويسم
فرض دوم : ته ِ دلت با غم ،
طبق ِ برنامه غمبرک بزنم
از همانجا برای گيسويت ،
نامه در رد ِ شانه بنويسم
...

ادامه ...