شعری از علی فردوسی
27 آبان 00 | قوالب کلاسیک | علی فردوسی شعری از علی فردوسی
هزار نان‌خورِ محتاجِ مستحق دارد
اگر که بخت به ما رو نکرده، حق دارد
کشیده شیره‌ی جان را زمانه چون انگور
نوشته چون‌که به پیشانی‌اش عرق دارد ...

ادامه ...
شعری از حمیده رضایی
5 آبان 00 | قوالب کلاسیک | حمیده رضایی شعری از حمیده رضایی
خسته ام میکنی ولی از من هیجان های تازه می خواهی
سرمن گرم خاطرات شده تو زمانهای تازه می خواهی
سر بر اندوه سینه ام بگذار شاید آرامتر شوی ، هرچند
این تپش ها تکان نمی دهدت ضربان های تازه می خواهی ...

ادامه ...
شعری از افسانه افشردی
7 مهر 00 | قوالب کلاسیک | افسانه افشردی شعری از افسانه افشردی
پوچ است غیر تو ، همه ی انتخاب ها
تلخ است در قیاس لبانت قطاب ها
نوش دلم لب تو ، حلال و حرام چیست؟
از واجبات دین من است این ثواب ها ...

ادامه ...
شعری از یوسف احمدی
7 مهر 00 | قوالب کلاسیک | یوسف احمدی شعری از یوسف احمدی
شهریور و پایان تابستان داغی که...
باز از تو می گیرند عابرها سراغی که...
سیب و انار و میوه های زرد و سرخت را
یک‌ روز می چینم خودم از کوچه باغی که ...

ادامه ...
شعری از زنبق سلیمان نژاد
30 مرداد 00 | قوالب کلاسیک | زنبق سلیمان نژاد شعری از زنبق سلیمان نژاد
از روزهاي رفتنت پاييزتر بودم
از شمس هاي ديگرت تبريزتر بودم
باران اگر آن سوي شيشه داشت مي باريد
اين سوي شيشه بي هوا، من نيز تر بودم ...

ادامه ...
شعری از مهرداد شهابی
30 مرداد 00 | قوالب کلاسیک | مهرداد شهابی شعری از مهرداد شهابی
ما خُرده های شیشۀ عمرِ صداقتیم
اسنادِ محرمانۀ صدها جنایتیم
ما گوشت های چرخ شده در کنارِ هم
گلبرگ های سوختۀ بی قرارِ هم ...

ادامه ...
شعری از بهرام پارسا
28 خرداد 00 | قوالب کلاسیک | بهرام پارسا شعری از بهرام پارسا
بی‌کسِ رزق‌مرده‌ای که منم
شده رزاق کرکسی که منم
بال سیال جَلد ول شده‌ام
رفته در جِلد محبسی که منم ...

ادامه ...
شعری از ابوالفضل حکیمی
3 خرداد 00 | قوالب کلاسیک | ابوالفضل حکیمی شعری از ابوالفضل حکیمی
باز هم دارد توهم می زند
آن که شب را پای چشمم کاشته است
آن که از پروانه های باورم
پرکشیدن با تو را برداشته است ...

ادامه ...
شعری از الهام فتاحی
3 خرداد 00 | قوالب کلاسیک | الهام فتاحی شعری از الهام فتاحی
ابرِ دُچاری به رویِ ماه،خزیده است
لحظه‌ی نورانیِ گناه، رسیده است
شب، لبِ پاشویه با تجسُّمِ دریا
حسرتِ خود را به حوضِ آه،دمیده است ...

ادامه ...
شعرهایی از علی اکبر آغاسیان
31 فروردین 00 | قوالب کلاسیک | علی اکبر آغاسیان شعرهایی از علی اکبر آغاسیان
خسته ام از در قفس بودن ولی پر داشتن
آسمانی این چنین دلتنگ بر سر داشتن
سالها در گوشه ای تنها رهایم کرده اند
خانه ای متروک و سردم خسته از در داشتن ...

ادامه ...