شعری از اصغر عظیمی مهر
13 مهر 93 | قوالب کلاسیک | اصغر عظیمی مهر شعری از اصغر عظیمی مهر
ز همان وقتي كه ديگر توبه كردم از شراب
بيني ام را بوي هر انگور اذيت مي كند !
از همه آلات موسيقي فقط با « ني » خوشم
گوش من را تنبك و تنبور اذيت مي كند ! ...

ادامه ...
شعری از سودابه مهیجی
2 شهریور 93 | قوالب کلاسیک | سودابه مهیجی شعری از سودابه مهیجی
زنم که آینه مبهوتِ دیدنم باشد
بهار آینه دار دمیدنم باشد
بهار رخت مرا بر تنش کند که مگر
تنش به دلبریِ دل تپیدنم باشد ...

ادامه ...
غزل هایی از سید محمدعلی رضازاده
29 اسفند 92 | قوالب کلاسیک | سید محمدعلی رضازاده غزل هایی از سید محمدعلی رضازاده
که دست ِ ابر ، شبی داس ِ ماه را بر داشت
که خون ِ تیره شب ِ رو سیاه را برداشت
که قطره قطره ی باران ، به بندبند ِ زمین
دوید و ، ریشه ی خشک ِ گیاه را برداشت
...

ادامه ...
غزل هایی از سیامک بهرام پرور
29 اسفند 92 | قوالب کلاسیک | سیامک بهرام پرور غزل هایی از سیامک بهرام پرور
به روی جادهء واژه بیا قدم بزنیم
نگو که: «خسته ام آخر چرا قدم بزنیم ؟!»
تمام هستی «من» را گرفته این دنیا
بیا که تا ته دنیا «تو» را قدم بزنیم ...

ادامه ...
غزلی از غلامرضا طریقی
28 اسفند 92 | قوالب کلاسیک | غلامرضا طریقی غزلی از غلامرضا طریقی
من کیستم بهی که جهان بهترش نکرد
پیغمبری که قوم خودش باورش نکرد
کاری که خلق با من دیندار می کنند
هم دین نوح با پسر کافرش نکرد ...

ادامه ...
غزل هایی از مریم جعفری آذرمانی
28 اسفند 92 | قوالب کلاسیک | مریم جعفری آذرمانی غزل هایی از مریم جعفری آذرمانی
نصیبی نداریم جز داغ‌داری
هم از شادمانی هم از سوگواری
به جُرمِ همین خوابِ خرگوشی اما
چه کردند با ما سگان شکاری! ...

ادامه ...
غزل هایی از بنیامین دیلم کتولی
28 اسفند 92 | قوالب کلاسیک | بنیامین دیلم کتولی غزل هایی از بنیامین دیلم کتولی
به غير زهر چه نوشيده است سربازي
كه عاشق يكي از همسران شاه شدست ؟!
مگر گذشته شب از باغ سبزگردويي
كه دست هاي بزرگش چنين سياه شدست
...

ادامه ...
غزل هایی از رضا سلیمانی
28 اسفند 92 | قوالب کلاسیک | رضا سلیمانی غزل هایی از رضا سلیمانی
تا شرح دهم منزلت خیره سری را
بر دوش کشیدم همه جا در بدری را
جز سینه پر درد به ما ارث ندادند
حالا چه کنم این همه ملک پدری را
...

ادامه ...
غزلی از محمد فرخ طلب
28 اسفند 92 | قوالب کلاسیک | محمد فرخ طلب غزلی از محمد فرخ طلب
طلوع چشم تو آغاز راه این غزل است
به من بتاب که خورشید نسخه ی بدل است
حریم پاک تو یک گوشه از بهشت است و
برای داشتنش بین عاشقان جدل است ...

ادامه ...
شعرهایی از حسین تقلیلی
18 آبان 92 | قوالب کلاسیک | حسین تقلیلی شعرهایی از حسین تقلیلی
تسلیم تنهایی شدم
اما نرفتم
حتی خودم را کشتم
از دنیا نرفتم
من هر دری را
می توانستم گشودم
از روی دیوار کسی
بالا نرفتم ...
...

ادامه ...