شعری از محدثه هدایتی | |
14 خرداد 92 | قوالب کلاسیک | محدثه هدایتی | |
باز می گردم از تمام ِ جهان
به همین گریه های مجانی به همه قصه های غمگینی که تو از چشم من نمی خوانی باز برگرد و مثل هر دفعه زندگی را برام مشکل کن شاید این بار اتفاق افتاد! شاید از این امیدها...[ول کن!] ... |
|
ادامه ... |
ویژه نامه ها
1400 |
نوروز 1399 |
نوروز 1398 |
نوروز 1397 |
داستان نوروز 1396 |
نوروز 1393 |
بهرام اردبیلی |
ترجمه اولیس اثر جویس |
ساده نویسی |
علی مسعود هزارجریبی |
شعری از مصطفی توفیقی | |
14 خرداد 92 | قوالب کلاسیک | مصطفی توفیقی | |
رادیو گفت: عاشقت شده اند
حاکمان تمام کشورها نامه ها کرده اند ردّ و بدل سُفَرا در میان رهبرها دیپلماسی دچار عشق شده، کاری از عقل بر نمی آید پشتِ میزِ مذاکرات، همه دست بردند سمت خنجرها ... |
|
ادامه ... |
غزلی از عالین نجاتی | |
17 فروردین 92 | قوالب کلاسیک | عالین نجاتی | |
نفسش به ذات بود و
برای تداومش لفظ وجود را به عبارت اضافه کرد حتی برای اینکه جهان را جهان کند حدی برای وسعت امکان قرار داد ... ... |
|
ادامه ... |
غزل هایی از شبنم فرضی زاده | |
17 فروردین 92 | قوالب کلاسیک | شبنم فرضی زاده | |
دیگر به داد هجری شمسی
نمی رسی؟ تقویم را به خاطر چشمت نوشته اند! برغارها به خاطر تو دل کشیده اند بر غارها به خاطر تو خط نوشته اند ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از عادل سالم | |
18 اسفند 91 | قوالب کلاسیک | عادل سالم | |
گل معاصر من
ای زن اساطیری که از همیشه ای و تا ابد نمی میری که چشم های تو جادوی کاخ تاج محل که در تو جاذبه ی دختران کشمیری ... ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از وحید طلعت | |
18 اسفند 91 | قوالب کلاسیک | وحید طلعت | |
ما همپياله،
همدل هم همزبان هم ما چون دو راز در دل همسايگان هم دلخوش به آفتاب به گاه اذان هم دلواپسان تيرگي آسمان هم ... ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از سید سرالله حسینی | |
20 بهمن 91 | قوالب کلاسیک | سید سرالله حسینی | |
رسيد آتش جنگل
به صبح باراني به بي ستون شدنم با درخت پاياني گريزهاي تنم ساكنان گردابند هزار باكره در انحناي ميداني ... ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از سعید نوذری | |
20 بهمن 91 | قوالب کلاسیک | سعید نوذری | |
شاهد رد ادعایت… باد
شروه مجلس عزایت… باد قید ما را زدی چنان که شده نقطه ثقل اتّکایت … باد می شود نئشه خماری من وقتی افتاده ام به پایت … باد … “بوف کوری” نشسته توی سرم تا بخواند مرا به جایت …باد … ... |
|
ادامه ... |
غزلی از سید مهدی نژادهاشمی | |
14 دی 91 | قوالب کلاسیک | سید مهدی نژادهاشمی | |
هرچند نان مانده یِ
زندانمان یکی ست بیگانه با همیم و نگهبانمان یکی ست سگ پرسه می زنیم و به جایی نمی رسیم بن بست انتهای خیابانمان یکی ست ... ... |
|
ادامه ... |
غزلی از رقیه خدابنده اويلي | |
14 دی 91 | قوالب کلاسیک | رقیه خدابنده اويلي | |
نذر کردم که عاشقم نشوی،
از خدا خواستم وسیله شود فکرهای تو را بخواند و بعد، صورتت محو توپ و تیله شود هی سرت را شلوغتر کند و، گیر چینهای دامنم نشوی یا دلت دشمن تمامقدِ، دکمه و توری و ملیله شود ... ... |
|
ادامه ... |
اینجا و آنجا
- جایزه ادبیات داستانی زنان به «روث اوزکی» رسید
- توصیف علی باباچاهی از مسعود احمدی
- سید علی صالحی: شعر مسعود احمدی از زندگی سرشار بود
- «آزما»ی جدید منتشر شد
- سرانجام مردی که از «شاملو» کند و به «اخوان» نزدیک شد
- گفتوگو با ع. پاشایی
- روایتی جالب از ارتباط میان ابراهیم گلستان و گُدار
رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
"زنبق وحشی" شعرهای لوئیز گلوک ترجمه رزا جمالی نشر ایهام |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو
شرایط درج آگهی در پیاده رو |
کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |