شعری از هیلدا احمدزاده


شعری از هیلدا احمدزاده نویسنده : هیلدا احمدزاده
تاریخ ارسال :‌ 14 شهریور 04
بخش : قوالب کلاسیک

 

 

 

 

 

 

این فقط عشق نیست، بیشتر است، عشق گاهی سه حرف توخالی‌ست!

حس‌و‌حالم فراتر از این‌هاست، حال من در کنار تو عالی‌ست

 

چشم بد دور عاشقت هستم، چشم بد دور عاشقم هستی

چشم بد کور و گوش شیطان کر، خانه غرق است، غرق خوشحالی‌ست...

 

من که از سرزمین بارانم، تکیه کردم به استواری تو

روی دیوار عکس ماست؟ ببین! یا که تلفیق کوه با شالی‌ست؟

 

تار و پود مرا بپیچ به خود، طرح اسلیمی اهورایی

بودن تو اصالت محض است، راز نقش ترنج بر قالی‌ست

 

_نه، دو شاعر همین قدر عاشق؟ نه، دو شاعر کنار هم خوشبخت؟

آری آری چه خوب ثابت شد، حرف مردم چقدر پوشالی‌ست

 

صبح یک روز، میز صبحانه، من و موی سپید بر شانه

این پلان، یک پلان بسته‌ی شیک، از من و از تو در کهنسالی‌‌ست

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :