شعری از الهام مظفری
2 مهر 89 | قوالب کلاسیک | الهام مظفری شعری از الهام مظفری
تو قهرمان مني
چشم هات شمشيرند
و دستهات
تفنگ دو لول پرتيرند
دو تا پرنده وحشي
دو چشم حاکم وار
که برده هاي زيادي
به ان دو زنجيرند ...

ادامه ...
شعری از عاطفه عمادلو
2 مهر 89 | قوالب کلاسیک | عاطفه عمادلو شعری از عاطفه عمادلو

حتما ً بهشت توي همين
جيب هاي توست
اصلا ً پل صراط همين
رد پاي توست
امشب فرشته ها
به خدا سنگ مي زنند
توبه ! ببین پنجره را ،
سنگ مي زنند ...

ادامه ...
شعری از منصوره لمسو
2 مهر 89 | قوالب کلاسیک | منصوره لمسو شعری از منصوره لمسو

ساعت ۹درست پشت درم
رفتگر های سبز فسفری ات
سطل های زباله ی مشکوک
کیسه های سیاه بی هویت ...

ادامه ...
شعری از کیوان داوودیان
2 مهر 89 | قوالب کلاسیک | کیوان داوودیان شعری از کیوان داوودیان

آرام سر گذاشت برآغوش ِخوابمان
پایین که آمد از پله ها آفتابمان
تنها «خیال تختی» داریم و سَرتر است
از تاج و تخت های جهان، تخت خوابمان ...

ادامه ...
شعری از امیر حسین نیکزاد
2 مهر 89 | قوالب کلاسیک | امیر حسین نیکزاد شعری از  امیر حسین نیکزاد
تلوزيون؛ كه داشت روباهی
می­جويد استخوانِ پايش را
ناگهان خون به دوربين پاشيد
و سياهي گرفت جايش را...‍ ...

ادامه ...
شعرهایی از صدیقه حسینی
2 مهر 89 | قوالب کلاسیک | صدیقه حسینی شعرهایی از  صدیقه حسینی
دایره می کشید دور خودش
توی دنیای مارپیچی که...
نیش زد پله پله پایش را
پرت شد به جهان ِ تاریک ِ... ...

ادامه ...
شعرهایی از حسین تقلیلی
20 شهریور 89 | قوالب کلاسیک | حسین تقلیلی شعرهایی از حسین تقلیلی
با خط درشت می نویسم باران
افتاده به پشت می نویسم باران
تا این تن تشنه زیر باران نرود
هر روز به قصد کُشت می نویسم باران ...

ادامه ...
شعری از رضا سلیمانی
20 شهریور 89 | قوالب کلاسیک | رضا سلیمانی شعری از رضا سلیمانی
گذر از من گذشت من گذرم
پرنده درعصبم می پرد اگر نپرم
چرا به پشت بیفتم برای دیدن ماه
که رو بروی منی ،آفتاب پشت سرم ...

ادامه ...