| شعرهایی از مهدی موسوی | |
| 14 شهریور 04 | قوالب کلاسیک | مهدی موسوی |
|
|
هر کس برای جمع گفته ماجرایی را
من ساکتم، چون با تو دارم رازهایی را! بیرونِ آغوشت بهجز رنج مداوم نیست زندانیام کن، من نمیخواهم رهایی را! ... |
|
ادامه ... |
|
ویژه نامه ها
|
|
| 1400 |
|
|
| نوروز 1399 |
|
|
| نوروز 1398 |
|
|
| نوروز 1397 |
|
|
| داستان نوروز 1396 |
|
|
| نوروز 1393 |
|
|
| بهرام اردبیلی |
|
|
| ترجمه اولیس اثر جویس |
|
|
| ساده نویسی |
|
|
| علی مسعود هزارجریبی |
| شعری از فاطمه اختصاری | |
| 14 شهریور 04 | قوالب کلاسیک | فاطمه اختصاری |
|
|
این صورت بدون لب و خسته
موهای صافِ از دو طرف بسته این چشمهای خیس ورمکرده آرایشی که زشتترم کرده ... |
|
ادامه ... |
|
| شعری از محمدرضا طباطبایی | |
| 14 شهریور 04 | قوالب کلاسیک | محمدرضا طباطبایی |
|
|
از محمدرضا به معشوقش:
از سرم کاش دست برداری! دودِ سیگارِ من! رفیقترین! سود داری ولی ضرر داری! ... |
|
ادامه ... |
|
| شعرهایی از حسن صادقی پناه | |
| 14 شهریور 04 | قوالب کلاسیک | حسن صادقی پناه |
|
|
نگرد! کیف پر از گریههای شخصی ماست
به گریه دست نبر! این صدای شخصی ماست نیا جلوتر ازین مِه! به جاده پوزه نکش! ادامهی باران، ردّپای شخصی ماست ... |
|
ادامه ... |
|
| شعری از هستی محمودوند | |
| 14 شهریور 04 | قوالب کلاسیک | هستی محمودوند |
|
|
هفت بار میزنم رو دکمهی «برف»:
همهی قارهها سفید میشن دکمهی «صافِ صافـ»ـو میزنم و ابرای دنیا ناپدید میشن... ... |
|
ادامه ... |
|
| شعرهایی از محسن نقدی | |
| 14 شهریور 04 | قوالب کلاسیک | محسن نقدی |
|
|
پای پیادههای زیادیست در سرم
چشمانتظارِ از گذر عمر رد شدن روحم در ایستگاه اتاقیست بستری با یک بلیتِ یکسره تا آخرین بدن ... |
|
ادامه ... |
|
| شعری از هیلدا احمدزاده | |
| 14 شهریور 04 | قوالب کلاسیک | هیلدا احمدزاده |
|
|
این فقط عشق نیست، بیشتر است،
عشق گاهی سه حرف توخالیست! حسوحالم فراتر از اینهاست، حال من در کنار تو عالیست ... |
|
ادامه ... |
|
| شعری از محمد جهانجو | |
| 14 شهریور 04 | قوالب کلاسیک | محمد جهانجو |
|
|
زن از شروع همین شعر میرسد به جنون
تلاش میکند از اشک خود بسازد خون نشسته است و به این فکر میکند، باید؛ بدل شود به زنی نانجیب و بیقانون! ... |
|
ادامه ... |
|
| شعری از آرمیتی پاوری | |
| 14 شهریور 04 | قوالب کلاسیک | آرمیتی پاوری |
|
|
زندگیم ساز خودش رو میزنه
ملودیش به شعر من نمیخوره چهجوری ترانهی شاد بگم؟ وقتی که دنیا رو گام مینوره؟ ... |
|
ادامه ... |
|
| شعری از عباس اصغرپور | |
| 14 شهریور 04 | قوالب کلاسیک | عباس اصغرپور |
|
|
منو جوری بغل کن که بفهمه
فقط بادی که خوابه لای گندم اگه دنیا یه دریای بزرگه... نجاتم دادی از موج و تلاطم ... |
|
ادامه ... |
|
اینجا و آنجا
- چرا «خروس جنگی» شکست خورد؟
- نخستین نمایش فیلم «بیگانه» در جشنواره امسال ونیز
- محمود دولتآبادی مردمیترین نویسنده ایران است
- پیکر شهرام شاهرختاش در خاک آرام گرفت
- «چراغ دل» برنده جایزه بوکر بینالمللی شد
- شاعری که پاسپورتش را از فروغ گرفت
- جواد مجابی در گفتوگو با ایبنا: دیگر رمان نمینویسم
![]() |
| رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو
|
| شرایط درج آگهی در پیاده رو |
|
| کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |
