شعری از مرتضی خدایگان
29 بهمن 00 | قوالب کلاسیک | مرتضی خدایگان شعری از مرتضی خدایگان
سلام ای نقشه‌ی زخمی، بلندای زمین خورده!
درود ای درد حاصلخیز، رویایِ وجین خورده!
نشان بوسه‌ی تیغ است روی گونه‌ی شرمت
گلاب قمصرت آب از لب حمام فین خورده ...

ادامه ...
شعری از فاطمه صادقی
29 بهمن 00 | قوالب کلاسیک | فاطمه صادقی شعری از فاطمه صادقی
وقتی اینقدر عاشقت هستم مرده‌ام بارها به جایِ زنت
کاش می‌شد تو را صدا بزنم ،توی این شعر، با صدایِ زنت
گرچه طوفان شده‌ست مغلوب است پیشِ گل‌های دامنم اما
آدمِ تازه‌ای برایش باش، باردارِ توأم برایِ زنت ...

ادامه ...
شعری از مریم حسین زاده
4 دی 00 | قوالب کلاسیک | مریم حسین زاده شعری از مریم حسین زاده
تمام شب به تاریکی فقط زل زد:"اگر باران..."
برای غربت قریه تفال زد:"اگر باران..."
به کلی ناامید از آسمان خشک و ترسو بود
ولی دستی به دامان توسل زد :"اگر باران..." ...

ادامه ...
شعری از محبوب طالبی
4 دی 00 | قوالب کلاسیک | محبوب طالبی شعری از محبوب طالبی
شمر روی ذغال ها بودم
که به هر روضه آب خواهد شد
از حسین انتظار معجزه نیست
دل مجلس کباب خواهد شد
و جهنم چنانکه می گویند ...

ادامه ...
شعری از علی فردوسی
27 آبان 00 | قوالب کلاسیک | علی فردوسی شعری از علی فردوسی
هزار نان‌خورِ محتاجِ مستحق دارد
اگر که بخت به ما رو نکرده، حق دارد
کشیده شیره‌ی جان را زمانه چون انگور
نوشته چون‌که به پیشانی‌اش عرق دارد ...

ادامه ...
شعری از حمیده رضایی
5 آبان 00 | قوالب کلاسیک | حمیده رضایی شعری از حمیده رضایی
خسته ام میکنی ولی از من هیجان های تازه می خواهی
سرمن گرم خاطرات شده تو زمانهای تازه می خواهی
سر بر اندوه سینه ام بگذار شاید آرامتر شوی ، هرچند
این تپش ها تکان نمی دهدت ضربان های تازه می خواهی ...

ادامه ...
شعری از افسانه افشردی
7 مهر 00 | قوالب کلاسیک | افسانه افشردی شعری از افسانه افشردی
پوچ است غیر تو ، همه ی انتخاب ها
تلخ است در قیاس لبانت قطاب ها
نوش دلم لب تو ، حلال و حرام چیست؟
از واجبات دین من است این ثواب ها ...

ادامه ...
شعری از یوسف احمدی
7 مهر 00 | قوالب کلاسیک | یوسف احمدی شعری از یوسف احمدی
شهریور و پایان تابستان داغی که...
باز از تو می گیرند عابرها سراغی که...
سیب و انار و میوه های زرد و سرخت را
یک‌ روز می چینم خودم از کوچه باغی که ...

ادامه ...
شعری از زنبق سلیمان نژاد
30 مرداد 00 | قوالب کلاسیک | زنبق سلیمان نژاد شعری از زنبق سلیمان نژاد
از روزهاي رفتنت پاييزتر بودم
از شمس هاي ديگرت تبريزتر بودم
باران اگر آن سوي شيشه داشت مي باريد
اين سوي شيشه بي هوا، من نيز تر بودم ...

ادامه ...
شعری از مهرداد شهابی
30 مرداد 00 | قوالب کلاسیک | مهرداد شهابی شعری از مهرداد شهابی
ما خُرده های شیشۀ عمرِ صداقتیم
اسنادِ محرمانۀ صدها جنایتیم
ما گوشت های چرخ شده در کنارِ هم
گلبرگ های سوختۀ بی قرارِ هم ...

ادامه ...