شعری از سعید رحیمی
3 مهر 96 | قوالب کلاسیک | سعید رحیمی شعری از سعید رحیمی
تا می آیی در که نه بلکه دلش وا می شود
خانه ی تنگی که باتو شکل دنیا می شود
حالت چشمت محال ممکنی که پیش آن
یهتر از حال چنینش حال حالا می شود ...

ادامه ...
شعری از گلی دیلم کتولی
30 شهریور 96 | قوالب کلاسیک | گلی دیلم کتولی شعری از گلی دیلم کتولی
کسوفی بسته ای در چشمهایت ماه خوابیده
بزیر پلک تو سیاره ای گمراه خوابیده
تنت چون برکه ای آرام وگاهی پیچشی کوچک
که مخفی گشته بی بی در تنت چون شاه خوابیده ...

ادامه ...
شعری از سارا سلماسی
29 شهریور 96 | قوالب کلاسیک | سارا سلماسی شعری از سارا سلماسی
با تو یک لحظه دلخوشی کافیست،پشت دیوارهای دلخوری ام
تا تو هستی چه حالشان خوب است ،خنده های کم و تظاهری ام
با تو ای شعر زنده یعنی من، در مکانی که غیرممکن بود-
ناگهان تر،کسی نفس بکشد زیر آوارهای آجری ام ...

ادامه ...
شعری از حامد اشرف زارعی
28 شهریور 96 | قوالب کلاسیک | حامد اشرف زارعی شعری از حامد اشرف زارعی
می‌زنم از تنِ کلافه‌ام بیرون
پشت می‌کنم به پشتِ خودم
می‌گریزم از خودم به جنون
مشت می‌زنم به مشتِ خودم ...

ادامه ...
شعرهایی از ابوالفضل رجبی
25 شهریور 96 | قوالب کلاسیک | ابوالفضل رجبی شعرهایی از ابوالفضل رجبی
ای بی تو شب سردم مجروح زمستان ها!
من یک تن بی روحم؛ جان برده ز طوفانها!
انسان شدن انسان تنها به تشابه نیست
این بیشه پر از گرگ است، در پوستِ انسان ها ...

ادامه ...
شعری از محمد بهبودی نیا
14 شهریور 96 | قوالب کلاسیک | محمد بهبودی نیا شعری از محمد بهبودی نیا
نه كوهم تا بمانم باتو روز و ماه و سالي را
نه آهو، تا گريزم پر كند اين دشت خالي را
نگاهم بي سبب ،دنبال قرص ماه مي گردد
كجا اين سنگ مي فهمد،من و آشفته حالي را ...

ادامه ...
شعری از سمیه جلالی
22 مرداد 96 | قوالب کلاسیک | سمیه جلالی شعری از سمیه جلالی
در کادرهای بسته ی دنیا نمی گنجی
اندازه ی تصویر تو قدِّ جهانم نیست
این قابِ عکسِ حک شده بر سینه ی دیوار
جای تو را پر کرده اما هم زبانم نیست ...

ادامه ...
شعری از علی کاظمی
21 مرداد 96 | قوالب کلاسیک | علی کاظمی شعری از علی کاظمی
در هجوم سكوت پنجره ها
گريه كن گريه مرد مي سازد
رد شو از خاطرات تلخ ، عبور
از تو مرد نبرد مي سازد ...

ادامه ...
شعری از محمدرضا حجازی
19 مرداد 96 | قوالب کلاسیک | محمدرضا حجازی شعری از محمدرضا حجازی
کبود حلقه ی تاریک جاودانه به خند
شبیه شیهه ی باریک تازیانه به خند
کدام منظره ای می گشاید ازلب لب
مهندسی که شترمی بردبه خانه به خند ...

ادامه ...
شعری از علیرضا الیاسی
18 مرداد 96 | قوالب کلاسیک | علیرضا الیاسی شعری از علیرضا الیاسی
با بوسه ات لب و دهنم را گرفته ای
تو تابِ دست و پا زدنم را گرفته ای
چسبیده ای به پوستِ من ای تنِ نحیف!
انگیزه یِ جدا شدنم را گرفته ای ...

ادامه ...