غزل هایی از سیامک بهرام پرور
16 آبان 89 | قوالب کلاسیک | سیامک بهرام پرور غزل هایی از سیامک بهرام پرور
شب بر شلال موي تو ترويج مي شود
بر روي گونه هاي تو تبليغ بامداد
اي اجتماع هرچه نقيض است در جهان!
منطق ولي به فلسفه ات دارد اعتقاد!
لب هاي تو حلاوت امن يجيب عشق!
چشمان تو تلاوت شيرين ان يكاد! ...

ادامه ...
شعری از مریم جعفری آذرمانی
2 مهر 89 | قوالب کلاسیک | مریم جعفری آذرمانی شعری از  مریم  جعفری آذرمانی
همه چيز است و هيچ چيزی نيست،
شعر، بی‌‌زندگی پشيزی نيست
شعر در من نبود و من بودم
من نباشم كه شعر، چيزی نيست
شعر را می‌‌شود كه ننويسم
ولی از شاعری گريزی نيست
...

ادامه ...
شعری از سید مهدی موسوی
2 مهر 89 | قوالب کلاسیک | سید مهدی موسوی شعری از سید مهدی موسوی
از خودم مثل مرگ می ترسم ،
مثل ِ از زندگی شدن با هم
هیچ چی واقعاً نمی فهمم !
هیچ چی واقعاً نمی خواهم !!
دارم از اتفاق / می افتم ،
مثل ِ از چشمهای غمگینت
مثل ِ از زندگی تو بیرون !
می زنم / زیر گریه ات را هم ...

ادامه ...
شعری از مریم حقیقت
2 مهر 89 | قوالب کلاسیک | مریم حقیقت شعری از مریم حقیقت
اینجا نشسته ام ونمی دانم...،
دردی شبیه درد شدن،سنتز
دستی به زندگی/ که نمی کردی/
در من/تمام شب نفست را کز
دریا وپیر مرد ،من وساحل،
دختر که سعی کرده خودش باشد
حسی شبیه سخت پریشانم،
تنهایی عمیق شب مارکز ...

ادامه ...
شعری از الهام مظفری
2 مهر 89 | قوالب کلاسیک | الهام مظفری شعری از الهام مظفری
تو قهرمان مني
چشم هات شمشيرند
و دستهات
تفنگ دو لول پرتيرند
دو تا پرنده وحشي
دو چشم حاکم وار
که برده هاي زيادي
به ان دو زنجيرند ...

ادامه ...
شعری از عاطفه عمادلو
2 مهر 89 | قوالب کلاسیک | عاطفه عمادلو شعری از عاطفه عمادلو

حتما ً بهشت توي همين
جيب هاي توست
اصلا ً پل صراط همين
رد پاي توست
امشب فرشته ها
به خدا سنگ مي زنند
توبه ! ببین پنجره را ،
سنگ مي زنند ...

ادامه ...
شعری از منصوره لمسو
2 مهر 89 | قوالب کلاسیک | منصوره لمسو شعری از منصوره لمسو

ساعت ۹درست پشت درم
رفتگر های سبز فسفری ات
سطل های زباله ی مشکوک
کیسه های سیاه بی هویت ...

ادامه ...
شعری از کیوان داوودیان
2 مهر 89 | قوالب کلاسیک | کیوان داوودیان شعری از کیوان داوودیان

آرام سر گذاشت برآغوش ِخوابمان
پایین که آمد از پله ها آفتابمان
تنها «خیال تختی» داریم و سَرتر است
از تاج و تخت های جهان، تخت خوابمان ...

ادامه ...
شعری از امیر حسین نیکزاد
2 مهر 89 | قوالب کلاسیک | امیر حسین نیکزاد شعری از  امیر حسین نیکزاد
تلوزيون؛ كه داشت روباهی
می­جويد استخوانِ پايش را
ناگهان خون به دوربين پاشيد
و سياهي گرفت جايش را...‍ ...

ادامه ...
شعرهایی از صدیقه حسینی
2 مهر 89 | قوالب کلاسیک | صدیقه حسینی شعرهایی از  صدیقه حسینی
دایره می کشید دور خودش
توی دنیای مارپیچی که...
نیش زد پله پله پایش را
پرت شد به جهان ِ تاریک ِ... ...

ادامه ...