شعری از سارا کاویانی


شعری از سارا کاویانی نویسنده : سارا کاویانی
تاریخ ارسال :‌ 2 آذر 04
بخش : قوالب کلاسیک

 

 


با تو شاید اگر که فرصت بود
بالشم رو بغل نمی‌کردم
گریه رو زیر دوش می‌شستم
خنده رو کم‌محل نمی‌کردم

با تو شاید اگر که فرصت بود
توی کیفم به جای قرص و دوا
ریمل و سایه‌ها و عطرم بود
زیر چشمم دیگه نبود سیا(ه)

بی تو امّا خدا غضب کرده
دختری توی خواب تب کرده
این زنه لا‌ابالیِ مستو
رفتن تو فقط ادب کرده

بسه لطفا! سریع‌تر برگرد
لج نکن با خودت، پسر! برگرد
هیچ‌کی دیگه نمی‌ده عطر منو
از پُلِ سستِ پُرخطر برگرد

تا مسیرت هنوز بازه، بیا
تا زمانی که به‌ت نیازه، بیا
تا تویی صاحب و تویی مقصد
زودتر، صاحبِ اجازه، بیا


بچّه بودی، خیال کردم که
عشق شاید تو رو بزرگ کنه
غافل از اینکه عشق می‌تونه
برّه رو لحظه‌لحظه گرگ کنه

من همونم که توی خلوت تو
برّه بودم همیشه؛ رام و خجول
تو گرفتی منو توی مشتت
تو واسه گرگ‌تر شدن چه عجول!

من هنوزم امید دارم به‌ت
گیر کرده دوباره کارم به‌ت
باز باید که اعتراف کنم
باز باید بگم دچارم به‌ت

باز خیسه ملافه رو تختم
من نشستم کلافه رو تختم
خاطراتم نشسته تا تو رو باز
با خیالت ببافه رو تختم

باز دارم بهونه می‌چینم
خوابِ گرگو شبونه می‌بینم
واسه اینکه دوباره برّه بشم
دس‌به‌سینه تو خونه می‌شینم


 

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :