شعری از علی علیرضایی


شعری از علی علیرضایی نویسنده : علی علیرضایی
تاریخ ارسال :‌ 6 آبان 95
بخش : قوالب کلاسیک

پاییز های خانه تکانی ؛ صدای بوق

با واژه واژه لخت شدن ؛ تلخی دروغ

این ماه های حاوی یلدای کم فروغ

در قطره های شور و اسیدی درون جوب

 

از خواب های نصفه پریدن بدون عشق

تا تیشه های بی ثمرِ بیستون عشق

محلولی از تباهی من ؛ از جنون عشق

در قطره های شور و اسیدی درون جوب

 

خش خش برای برگ چنارِ شبیه مین

در این غروب یخ زده ام غربتی ترین

زجر قدم زدن به هوایی که آخرین…

من خاطرات خوب تو را چال می کنم

 

از چشم می کشم همه ی این عذاب را

باید درون ذهن ؛ خیال خراب را…

من غرق می شوم… و نمی بندم آب را

من خاطرات خوب تو را چال می کنم

 

حکمی برای این دل اِشغال لازم است

حاکم تویی و…رحم بکن:فال لازم است

تنهایی ام به عشق تو صدسال لازم است

یک روز می رسد که تو عاشق تر از منی

 

پاییز در حوالی زنجیر و اشک و خون

با درد هر کبودی سربسته از درون

من فکر می کنم به تو و ماث و ارغنون

یک روز می رسد که تو عاشق تر از منی…

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :
 

ارسال شده توسط : ata ataei - آدرس اینترنتی : https://telegram.me/joinchat/DmR_Lz_kSovoyRfDBaHw5w

شعری زیباست
امکانش هست در کانال تلگرامم منتشرش کنم
کانال شعر امروز
https://telegram.me/joinchat/DmR_Lz_kSovoyRfDBaHw5w