شعرهایی از محمدرضا جعفری
3 آذر 91 | شعر امروز ایران | محمدرضا جعفری شعرهایی از محمدرضا جعفری
روی ِ آسمان ِ سنگ
ابری حک کرده اند وُ
هیچ
دیگر نشانه ها
گم اند
نوری نیست
بی تاریک-جسمی
وَ آن که را ...
...

ادامه ...
شعری از محمدرضا معین الدینی
3 آذر 91 | شعر امروز ایران | محمدرضا معین الدینی شعری از محمدرضا معین الدینی
کابوس هاشان
تعبیر می شود
با خطوط ِ در هم ِ سرخ ِ صورتی
که هزار بار
تکثیرت کرد
تو را که نمی شود
از خاک به خاکستر
به خاشاک سپرد ...
...

ادامه ...
شعرهایی از سریا داودی
19 آبان 91 | شعر امروز ایران | سریا داودی شعرهایی از سریا داودی
کوه ها
به چه
نگاه می کنند
وقتی من
نیستم
و تو
در ساقه ی گندم
خواب رفته ای؟!
...

ادامه ...
شعری از لیلا رنجبران
19 آبان 91 | شعر امروز ایران | لیلا رنجبران شعری از لیلا رنجبران
می خواهم در یاد آبی ات
خواب مهتابی ات
آبی تررنگ ببازم!
تا بیکرانی حاشیه ای بی رنگ...
تا سر سایه ساز درختان هزار زاویه
در چپر غزل اندود شده ِ شعر
بر عکس ِ زندگی....
تا ابدیت آبتنی کنم...
...

ادامه ...
شعري از منصوره روستايي
23 مهر 91 | شعر امروز ایران | منصوره روستايي شعري از منصوره روستايي
چه اتفاقي
افتاده است
شخصيت ها
عوض شده اند
كيوسك روزنامه فروشي پدر
آتش گرفت
موهاي مادر
نخ دندان دورگردي شد ...

ادامه ...
شعري از ستارجانعلي پور
23 مهر 91 | شعر امروز ایران | ستارجانعلي پور شعري از ستارجانعلي پور
آزادي را ،
درون پاكتي مقوايي
عشق را،
پشت تصويري قاب شده
پنهان مي كنم
وطنم را،
توي كفشي
در جا كفشي ...
...

ادامه ...
شعرهایی از حمید شریف نیا
4 مهر 91 | شعر امروز ایران | حمید شریف نیا شعرهایی از حمید شریف نیا
بی تابی بلوغ
آراسته می شود
کنار سنگ
نبض ضخیم
در باد که می افتد
ستاره ای
از مشرق دست، سوگوار
سمت هوش تو می خوابد ...
...

ادامه ...
سه شعر از هوم بزی
4 مهر 91 | شعر امروز ایران | هوم بزی سه شعر از هوم بزی
چادرت را
به شب ببخش
کشفِ تماسِ غلظت
پله ها سر میخورند
از هم
مثل گل چسبنده
مرا خاک بده
خاطراتِ بانو ...
...

ادامه ...
شعری از امیر سنجوری
22 شهریور 91 | شعر امروز ایران | امیر سنجوری شعری از امیر سنجوری
پسر ها
به پدر ها رفتند و
میراث بذر ها
به مادران مرز رسید
آغازگران درو اما
هنوز
مین های ضد نفر اند ... ...

ادامه ...
شعرهایی از نیکی مرادی
22 شهریور 91 | شعر امروز ایران | نیکی مرادی شعرهایی از نیکی مرادی
دستهایت
از میان اینهمه دژبان
چگونه
خواهند گذشت؟
که مورس میگیری:
....
تمام شب کشیک داده ایم
من ،کنار بالشم ... ...

ادامه ...