شعرهایی از افشین شاهرودی
23 اسفند 94 | شعر امروز ایران | افشین شاهرودی شعرهایی از افشین شاهرودی
خانه ای دارم تهِ اقیانوس
با پنجره ای که مثل صدف باز می شود
من هر روز
از این پنجره ی آبی ...

ادامه ...
شعری از حسین صفا
23 اسفند 94 | شعر امروز ایران | حسین صفا شعری از حسین صفا
نجاتم دهيد برادرهايم!
ناشناسي قصد جان مرا كرده است
من مردمك چشم كوچك ترين برادرتان هستم
كه در اتاقي ملول
تا خرخره در خاموشي تلويزيون فرو مي رفت ...

ادامه ...
شعرهایی از هرمز علیپور
23 اسفند 94 | شعر امروز ایران | هرمز علیپور شعرهایی از هرمز علیپور
حضور جان به پیش این دریا
نام دیگر زیبایی ست
به رنگی خاص که
تنگ می شود دل آدم برای آن
چون آبی ی اقیانوس
یا روسریِ بی نظیرِ شاعرها ...

ادامه ...
شعری از ری را عباسی
23 اسفند 94 | شعر امروز ایران | ری را عباسی شعری از ری را عباسی
خانه از دهانم دور می شود
در به روی دهانم قفل می بندند
گوش پنهان می کنم
سکوی اول
کنار خودم به تماشا نشسته ام ...

ادامه ...
شعری از مهرداد فلاح
23 اسفند 94 | شعر امروز ایران | مهرداد فلاح شعری از مهرداد فلاح
می شدم سوار تا خودم اگر
جوری رنگ به رنگ که پاییز قلمش را غلاف!
ناخدای یار با خودم اگر
در طرف ِ مچاله توی کاغذی بازم
برقص بر کف دستی که غفلتن مشت ...

ادامه ...
شعری از علی قنبری
23 اسفند 94 | شعر امروز ایران | علی قنبری شعری از علی قنبری
دستانتان را تمیز بشوئید
نه مثل ایادی فرشتگان بهشت های بخت آزمایی
هویج های پوست کنده را
مدت کوتاهی بجوشانید ...

ادامه ...
شعری از مهرنوش قربانعلی
23 اسفند 94 | شعر امروز ایران | مهرنوش قربانعلی شعری از مهرنوش قربانعلی
براي سوپر استارها افت دارد
گريه ي نقش دومي پا پيچ شان شود
به زنگ خنجرت گوش كن
دست گرمي ات را خون تازه خواهد پرداخت
فقط حيف ...

ادامه ...
شعرهایی از علی مومنی
23 اسفند 94 | شعر امروز ایران | علی مومنی شعرهایی از علی مومنی
اسفند دودیست
به بدرقه
در پشت پای پارسال ...
دودی که آسمان را
نشئه می کند

...

ادامه ...
شعری از امیرحسین بریمانی
23 اسفند 94 | شعر امروز ایران | امیرحسین بریمانی شعری از امیرحسین بریمانی
میشا خاطره ات پابرجاست
چون میخ های آهنینی که از مَکِشِ گرداب
نجَسته اند
و از جای جای کوه نجنبیده اند ...

ادامه ...
شعرهایی از احمد حسینی
11 اسفند 94 | شعر امروز ایران | احمد حسینی شعرهایی از احمد حسینی
ماهی‌ها
دوباره که تنشان به تن تو بخورد
بال در می‌آورند
برو
زودتر
تا حوض مرا پر از پرنده نکرده‌ای ...

ادامه ...