شعری از مایرم تکیه‌ای
15 اسفند 98 | شعر امروز ایران | مایرم تکیه‌ای شعری از مایرم تکیه‌ای
چیزی از من
در تَنده‌ی پدر جاماند
و با یک‌چهارم صورت زاده شدم
چه مالیخولیایی بود
در آن جهانِ یک میلی‌متری
که رُشد کرد در کیسه ...

ادامه ...

انگشت‌های دو دست
شعری از الهام صادقی
8 اسفند 98 | شعر امروز ایران | الهام صادقی 
انگشت‌های دو دست
شعری از الهام صادقی
و تنم!
دو دست داشت
ده انگشت
تمامِ انگشت‌های من معاصر بودند
معاصرِ بادها و
شیون‌ها
رگ‌ها و تیغ‌ها
چرا فراموش کرده‌ام!: ...

ادامه ...
شعری از زهرا جهانی
1 اسفند 98 | شعر امروز ایران | زهرا جهانی شعری از زهرا جهانی
ملاقات دیگری مرد
این حفره که آویزانم از آن، چشم روح سرگردانی است که از جنازه برخاسته

نگاه، این دلو لغزان بر سر چاه را
چگونه به آسمان، بیندازم
...

ادامه ...
دو شعر از روح‌الله آبسالان
25 بهمن 98 | شعر امروز ایران | روح‌الله آبسالان دو شعر از روح‌الله آبسالان
شب را به هر زبان که بنویسی
رنگ دیگری است
نیمی از کلمات را پیش از ادراک
به خاطر می‌آورد
لایه‌های زیرین ماه
زیر یک سقف
آوار جمله‌ها را تاب می‌آورد ...

ادامه ...
سه شعر از سعید یعقوبی
17 بهمن 98 | شعر امروز ایران | سعید یعقوبی سه شعر از سعید یعقوبی
حوالی این شب
که چشم درانده اتاق
تن زده از زحمتِ پیراهن
رها شده باشی
و دود سیگار
به متن تاریکی هاشور شود
...

ادامه ...
دو شعر از فرناز جعفرزادگان
28 اردیبهشت 99 | شعر امروز ایران | فرناز جعفرزادگان دو شعر از فرناز جعفرزادگان
گیرم که ماه بخواندم
با نانی که در گلو مانده چه کنم
ماما بگو
از بند  باران 
که اشکی نمانده
خنده آمده بود
اشک را در آستین بریزم ...

ادامه ...
شعری از ابوالقاسم مومنی
7 بهمن 98 | شعر امروز ایران | ابوالقاسم مومنی شعری از ابوالقاسم مومنی
به مرکب رویت
ستاره بودم و مرجان
بر این هوا که بمانم
به سختی ی جان ...

ادامه ...
دو شعر از هرمز علی‌پور
3 بهمن 98 | شعر امروز ایران | هرمز علی‌پور دو شعر از هرمز علی‌پور
بعضی از حس‌ها در آدمی‌ست
که تا وقوع مرگ
نهان می‌میرند.
من با کسی که از راز کلمات نمی‌داند
چه صحبتی به این صبح دارم ...

ادامه ...
شعرهایی از علی خاکزاد
27 دی 98 | شعر امروز ایران | علی خاکزاد شعرهایی از علی خاکزاد
این همه درنگ باران چه معنا داشت
وقتی اندوه پنجره‌ها را می‌لشت
و زبان از قفای ما به تاراج می‌رفت
شهر را مویه نسازیم
چرا تشییع کفی کم داشت و
...

ادامه ...
شعری از فرناز فرازمند
6 دی 98 | شعر امروز ایران | فرناز فرازمند شعری از فرناز فرازمند
صبحی می‌خواستمت چنان امن
که خش‌خش برگ‌ها
تنها صدای قدم‌هایی باشد
که برای برداشتن خرده برگی
از لای موهایم
نزدیک می‌شوند ...

ادامه ...