شعرهایی از آسا قربانی
تاریخ ارسال : 5 تیر 93
بخش : شعر امروز ایران
1
با کفشِ پاشنه بلند
ابرها را یقه می کنم
و روی زمین
جایی برای درختِ بهارِ بعدی باز می کنم
اگر خطِ سفیدِ پیاده رو
خودش را پرت نکند
از پل هوایی به برگ های جریمه
می شود در چراغ چشمک زنِ بدنه ی هواپیما
انتظار را از آزادی و ایفل گرفت
تا آن ها هم دور میدان های دیگر شهر بگردند
و برای تاکسی دست بلند کنند
2
لباس می تواند انقلاب کند
بخوابد
فرزندی بی شناسنامه خلق کند
که شامل هیچ قانونی نمی شود
بی گذرنامه در دکمه های لباسی دیگر اقامت بگیرد
رویِ بند رخت از هر پرنده ای که دل اش خواست گِله کند
و گُل های تن اش را به تن تمام آدم ها قلمه بزند
لباس می تواند
دست هایش را برای سلام کردن تکان بدهد
با کارد آشپزخانه
ناشیانه قتل غیر عمد
و بعد از اتفاق
تمام قتل های دیگر را به عمد سبب شود
و به لباس بودن خودش شک نکند
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه