شعرهایی از بنفشه حجازی
تاریخ ارسال : 3 مرداد 93
بخش : شعر امروز ایران
(1)
تلفن ها
هنوز نقطه چین نمی فهمند
بگو!
بنویس تا یادت نرفته است
سیب هابه خاطر من می افتند
اگر بگیری ام
کامل می فهمی چه شماره ای کم
است برای
تب
تاب
تابستان
(2): مشروطه
ابرها هم ازخواب بیدار می شوند
و درصدی از بلوزم
می گذارد
بریزم
ببارم
و قهوه بماند در گودی چشمی که
تورا نداشت
به تقویم تو تقدیم
که مشروطه من ام
در تئاتری که کودکان تو را نداشت
(3)
دکمه ی پیراهن ات
در سوت خاکستر
زیتونی بود
درماه عسلم
قارچ
کلاغ ها را باز هم دوست داشته باش !
قبل ازمرگ شرارت
سوار شو
و بااندکی تلخیص
پریشانی ات را خودکشی کن م
مجسمه!
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه