دو شعر از بهزاد خواجات | |
22 آبان 99 | شعر امروز ایران | بهزاد خواجات |
![]() |
برای شام دعوتم کردهای
و من آمادگی ندارم که مثل فیلم سولاریس رؤیاهایم حمله کنند به من و مردمکهایت (درهای یک آپولو) هی بسته شوند و هی باز ... |
|
ادامه ... |

ویژه نامه ها
![]() |
1400 |
![]() |
نوروز 1399 |
![]() |
نوروز 1398 |
![]() |
نوروز 1397 |
![]() |
داستان نوروز 1396 |
![]() |
نوروز 1393 |
![]() |
بهرام اردبیلی |
![]() |
ترجمه اولیس اثر جویس |
![]() |
ساده نویسی |
![]() |
علی مسعود هزارجریبی |
شعری از محمدرضا مهدوی |
|
15 آبان 99 | شعر امروز ایران | محمدرضا مهدوی |
![]() |
وسطها
هیچوقت تنها نیستند آسودهخاطر گردن میکشند ... |
|
ادامه ... |
شعری از حمیدرضا اکبری شروه | |
15 آبان 99 | شعر امروز ایران | حمیدرضا اکبری شروه |
![]() |
خطی نانوشته
بر هیروگلیف دلت جهان را عاشقانه میخواند ... |
|
ادامه ... |
شعری از اسماعیل مهرانفر |
|
13 آبان 99 | شعر امروز ایران | اسماعیل مهرانفر |
![]() |
زمان گذشته و نه بار
به دورت پیچیدهام گاهی از دوایر دیگر جعل کردهام و گاه ... |
|
ادامه ... |
شعری از فرزاد آبادی |
|
13 آبان 99 | شعر امروز ایران | فرزاد آبادی |
![]() |
به هر دلیلی
تو شلیک کردی به هر خالی به هر پوستی که گوشتی که استخوانی ... |
|
ادامه ... |
شعری از شاهین شیرزادی | |
13 آبان 99 | شعر امروز ایران | شاهین شیرزادی |
![]() |
برای ماکه میتوانستیم
بیست و چهار ساعتِ کامل در اتاقی دربسته بمانیم تنها؛ بیآنکه حتّی با خودمان تکلّم کنیم و مثل فوّاره با پرِ ارواح ... |
|
ادامه ... |
شعری از سپیده برنجی | |
17 مهر 99 | شعر امروز ایران | سپیده برنجی |
![]() |
من حدقهام
و اندازه توان خودم چرخ زدهام آنجا که بالابلندترین نقطهی شب است، یک برق بفهمینفهمی موفق هست که تا میآید به تماشا رفع میشود ... |
|
ادامه ... |
شعری از سامان اصفهانی | |
10 مهر 99 | شعر امروز ایران | سامان اصفهانی |
![]() |
گلها در زبانههای حریق
محنت بالها میشوند باور کن! ... |
|
ادامه ... |
شعری از یونس معروفنژاد |
|
15 مهر 99 | شعر امروز ایران | یونس معروفنژاد |
![]() |
منکر مربیام منکر این همه گیس در باران
در ابرم در پرورش اسب میایستم در سطل آبی در این همه خلوت دور در قیر مذابی که بر آفتاب میپاشم ... |
|
ادامه ... |
شعری از هوشنگ چالنگی | |
15 مهر 99 | شعر امروز ایران | هوشنگ چالنگی |
![]() |
رسیده بودیم دم خانهی حرفزنِ پنبهزن
که خانم فاندا حضور داشت خون که بر خلاف رود میرفت همهجا تاریک شد چه غروب نسترنهای تفنگ ... |
|
ادامه ... |
اینجا و آنجا
- چرا «خروس جنگی» شکست خورد؟
- نخستین نمایش فیلم «بیگانه» در جشنواره امسال ونیز
- محمود دولتآبادی مردمیترین نویسنده ایران است
- پیکر شهرام شاهرختاش در خاک آرام گرفت
- «چراغ دل» برنده جایزه بوکر بینالمللی شد
- شاعری که پاسپورتش را از فروغ گرفت
- جواد مجابی در گفتوگو با ایبنا: دیگر رمان نمینویسم
![]() |
رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو

![]() |
شرایط درج آگهی در پیاده رو |
![]() |
کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |